این آزمونها از مهمترین مطالعات تطبیقی در قلمرو ارزشیابی پیشرفت تحصیلی IEA هستند که روند و عملکرد تحصیلی دانشآموزان را در دروس ریاضیات، علوم و سواد خواندن میسنجند. در واقع مشخص میکنند در حال پیشرفت هستیم یا درجا میزنیم و یا حتی بدتر، دچار افت تحصیلی هستیم. جدا از این، نسبت و وضعیت آموزشی ما را با کشورهای دیگر تعیین میکنند.
با این حال، کارشناسان آموزشی معتقدند آزمونهای تیمز و پرلز محدودیتهایی دارند و نتایج آنها نمیتواند پاسخگوی همه پرسشهای مدیران و تصمیمگیران حوزه آموزش و پرورش باشد. به همین دلیل است که از چند سال پیش بهویژه وقتی نتایج آزمونهای تیمز و پرلز نشان از افت کیفیت آموزشی دانشآموزان ما در دروس ریاضی، علوم و سواد خواندن داد، بحث بومیسازی آزمونهای یاد شده کلید خورد. این موضوع بر اساس قانون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نقشه راه آن به عنوان یکی از مأموریتهای وزارت آموزش و پرورش نیز تعیین شده که در این راستا دو سال پیش، نخستین آزمون سنجش ملی از دانشآموزان پایه ششم دبستان انجام شد که البته هنوز نتایج آن منتشر نشده است.
حال پرسش اساسی این است ضرورت برگزاری آزمون سنجش ملی چیست و آیا این آزمون میتواند به بهبود کیفیت آموزشی در کشور کمک کند؟
آزمون ملی، مکملی برای آزمونهای بینالمللی است
بهنام بهراد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در پاسخ به قدس میگوید: بیشتر کشورهای دارای نظام آموزشی موفق، در کنار شرکت در آزمونهای بینالمللی و منطقهای، آزمون سنجش ملی دارند. درواقع این آزمون، مکملی برای سنجشهای بینالمللی است.
وی با اشاره به اینکه آزمونهای بینالمللی برای پایههای خاصی هستند، میافزاید: مثلاً تیمز و پرلز فقط برای پایههای چهارم و هشتم برگزار میشوند اما در آزمون ملی معمولاً سنجش میتواند در همه پایهها و دروس انجام شود. به همین دلیل سنجش ملی، اطلاعات و تصویر جامعتر و دقیقتری از کیفیت آموزشی در همه پایهها و دورههای تحصیلی ارائه میدهد و این امکان را برای نظام آموزشی بهوجود میآورد تا اگر احساس کرد دانشآموزان در یادگیری دروس، مسیر درستی را طی نمیکنند، پیش از ورودشان به آزمونهای نهایی، برنامههایی را اجرا کند که عملکرد آنها بهبود یابد.
بیشتر کشورهای دارای نظام آموزشی موفق، در کنار شرکت در آزمونهای بینالمللی و منطقهای، آزمون سنجش ملی دارند. درواقع این آزمون، مکملی برای سنجشهای بینالمللی است.کشورها مجبور به سنجشهای ملی هستند
مسعود کبیری، مدیر مرکز ملی مطالعات تیمز و پرلز و هماهنگکننده ملی مطالعات تیمز و پرلز ایران نیز نگاهی مشابه به موضوع دارد و به قدس میگوید: این آزمونها با همه ارزشمندیهای بالایی که دارند اما فقط برای پیشرفت تحصیلی سه درس و در پایههای مشخص طراحی شدهاند و روی آنها متمرکز هستند که در عمل هم کارایی خود را در این زمینه نشان دادهاند. البته مطالعات تیمز و پرلز در کنار سنجش پیشرفت تحصیلی، با پیمایشهایی که از طریق پرسشنامههایی از مدیران مدارس، معلمان، دانشآموزان و اولیای آنان انجام میگیرد، اطلاعات جانبی از متغیرهای آموزشی هم ارائه میدهند. درواقع متغیرهای آموزشی مثل خودنگرشی در دروس ریاضی یا علوم را رصد کرده و اطلاعاتی در این زمینه ارائه میدهد. اما اصل کار این آزمونها روی پیشرفت تحصیلی است. با وجود این، تیمز و پرلز همه دروس و پایههای آموزشی را زیرپوشش قرار نمیدهند.
مثلاً برای سنجش دروس تعلیمات اجتماعی یا فیزیک وارد نمیشوند یا پایههایی که میسنجند لزوماً با پایههایی که ما خیلی به آنها علاقهمند هستیم مثل پایههای آخر هر دوره تحصیلی، مطابقت ندارد. همچنین این آزمونها مقایسه استانی ندارند. بنابراین در خارج از هدفی که برایش طراحی شدهاند، محدودیتهایی دارند و نمیتوانند به همه پرسشهای سیاستگذاران و مدیران پاسخ دهند. در نتیجه کشورها ملزم به انجام مطالعات یا سنجشهای ملی میشوند.
وی با اشاره به اینکه برنامه مشخصی هنگام طراحی آزمون سنجش ملی ارائه دادیم، میافزاید: معمولاً اینگونه آزمونها دورهای هستند، به همین دلیل آزمون سنجش ملی ما نیز برای دورههای سهساله پیشبینی شدهاند که در هر دورهای پایههای تحصیلی مشخص و با یک نمونه مشخص اندازهگیری میشوند و نتیجهاش مورد ارزیابی قرار میگیرد.
کبیری سپس به بحث افت تحصیلی دانشآموزان میپردازد و با تأسف از اینکه عملکرد دانشآموزان ایرانی در آخرین آزمونهای بینالمللی پایینتر از میانگین جهانی بوده، میافزاید: نتایج، حداقل با انتظارات ما و با سرمایهگذاری که وزارت آموزش و پرورش در حوزه آموزش میکند چندان تناسبی ندارد. در واقع نمره ایران در آزمون تیمز که سال۲۰۲۳ برگزار شده ۴۴۵ بوده که میانگین استاندارد جهانی آن ۵۰۰ است و در آزمون پرلز یا توانایی خواندن یا درک مطلب که سال۲۰۲۱ برگزار شد ۴۱۳ بوده که کمتر از معیار بینالمللی بوده و همچنین به نسبت نتیجه ما در آزمون پرلز سال۲۰۱۶، ۱۵ نمره کمتر است. یعنی جزو کشورهای انتهای جدول در این آزمون هستیم.
طبق سند برنامه درسی، دانشآموزان ایرانی باید ۹۲۵ ساعت آموزش ببینند اما مطالعات تیمز و پرلز نشان میدهند بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ ساعت آموزش میبینندوی در خصوص مهمترین دلایل افت تحصیلی دانشآموزان کشور بر اساس نتایج آزمونهای تیمز و پرلز میگوید: در این زمینه میتوان به دلایلی مثل نابرابری توزیع خدمات آموزشی، کم بودن زمان آموزش و حساس نبودن نظام آموزشی به کیفیت آموزشی اشاره کرد. مثلاً ایران کشور وسیعی است اما آموزش در آن یکدست نیست. در واقع امکانات آموزشی درست توزیع نشده، بهطوری که در تهران گاهی امکاناتی را در برخی از مدارس میبینیم که شاید در برخی کشورهای اروپایی هم نباشد ولی در همان حال در مناطق دورافتاده و عشایری مدارسی با کمترین امکانات آموزشی -گاهی با سربازمعلم- سراغ داریم که در اینگونه مناطق قطعاً روی کیفیت آموزشی و نتایج کشور در آزمونها تأثیر میگذارد. یا زمان آموزش بهویژه در مقطع ابتدایی در کشور کم است. درواقع با اینکه ما مطالب آموزشی پیچیدهتری نسبت به کشورهای دارای وضعیت علمی خوب داریم اما ساعت آموزشی ما کمتر از آنهاست، بهطوری که حتی طبق سند برنامه درسی، دانشآموزان ایرانی باید ۹۲۵ ساعت آموزش ببینند اما مطالعات تیمز و پرلز نشان میدهند بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ ساعت آموزش میبینند که این موضوع خود دلایل مشخصی دارد. برای نمونه، مدارس گاهی از اول خرداد تعطیل میشوند. البته نمیخواهم میان مدت زمان آموزش و کیفیت آموزش ارتباط خطی برقرار کنم و بگویم هرچه زمان آموزش افزایش پیدا کند، کیفیت آموزشی بیشتر میشود، اما این عامل بهشدت بر کیفیت آموزشی تأثیرگذار است و اگر به این عامل توجه نکنیم و مدت زمان آموزش را افزایش ندهیم سرعت جریان آموزش بالا نمیرود.
همچنین درخصوص حساسیت نداشتن نظام آموزشی کشور به کیفیت آموزشی باید گفت رویکرد این نظام حتی در سند تحول بنیادین بهگونهای است که اگر مثلاً یک معلم یک فصل کتاب درسی را به دانشآموزان آموزش ندهد و یا پایینترین عملکرد را داشته باشد موردسؤال قرار نمیگیرد و با او همان برخوردی میشود که با یک معلم دلسوز و باکیفیت میشود.
وی رشد کیفیت آموزشی و بهبود عملکرد دانشآموزان را مشروط به رفع عوامل یاد شده میداند و در خصوص برنامه مداخلهای برای ارتقای عملکرد علمی دانشآموزان با توجه به بودجه و امکانات نظام آموزشی کشور هم میگوید: در حوزه سواد خواندن از سوی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برنامه مداخلهای تدوین شده که روی سه موضوع متمرکز است. نخست در آن مجموعه اقداماتی برای توسعه عدالت آموزشی پیشبینی شده است. مثلاً براساس این برنامه باید تمرکز آموزشها روی گروهی از دانشآموزان شود که در یادگیری معمولاً ضعیف هستند و نیاز به حمایت بیشتری دارند. اینگونه، دانشآموزان ضعیف هم در چرخه یادگیری باقی میمانند.
همچنین در برنامه یاد شده بر ترویج فرهنگ کتابخوانی تأکید شده است. برای این منظور باید در همه مدارس، کتابخانههای کلاسی دایر شود چون در حال حاضر بسیاری از مدارس و کلاسهای ما کتابخانه کلاسی ندارند و یا اگر هم دارند چندان مجهز نیستند. یعنی دانشآموزان فقط کتابهای درسی را میخوانند. بنابراین باید کتابخانههای کلاسی را تقویت کنیم و ساعتهایی را برای کتابخوانی آزاد -کتابهای غیردرسی- اختصاص دهیم تا دانشآموزان با کتابخوانی و مطالعه اُنس بگیرند؛ در این صورت مهارتهای آنان در خواندن بهتر میشود. علاوه بر این، بهبود در خواندن، در یادگیری دروس دیگر مثل علوم و ریاضیات هم تأثیر میگذارد و همچنین مهارت تفکر دانشآموزان ارتقا پیدا میکند.
کبیری ادامه میدهد: همچنین در برنامه مداخلهای روی راهبردهای چگونه خواندن تأکید شده، یعنی دانشآموزان با روشهایی یاد بگیرند که چگونه بخوانند.
البته در این بخش با اجرای طرح شهید همت این اتفاق در حال وقوع است و دارند به بچهها راههای چگونه خواندن را آموزش میدهند.
وی با تأکید بر اینکه اجرایی کردن برنامه یاد شده نیازی به بودجه و امکانات ندارد، میافزاید: اگر این برنامه بهدرستی اجرا شود حتماً موجب بهبود کیفیت آموزشی و ارتقای نتایج دانشآموزان ما در آزمونهای بینالمللی میشود. برای مثال نتایج آزمون ۲۰۱۶ نشان داد مدرسهای که کتابخانه کلاسی داشته با مدرسهای که فاقد کتابخانه کلاسی بوده حدود ۱۰۰ نمره اختلاف داشته است.
انجام نشدن تحلیل نهایی نخستین آزمون سنجش ملی پس از دو سال!
علی محبی، رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و نماینده ایران در مجمع عمومی انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نیز آزمونهای تیمز و پرلز را ظرفیتهای بسیار خوبی برای شناسایی نقاط قوت و ضعف آموزشی در کشور میداند و به قدس میگوید: این آزمونها بر اساس استانداردهای بینالمللی که از سوی مؤسسه آنها طراحی شدهاند، برگزار میشوند که در نوع خود قابلیت سنجش و قضاوت پیشرفت تحصیلی را دارند. اما مطالعات تیمز و پرلز فقط برای دو پایه چهارم و هشتم هستند در حالی که نظام آموزشی ما دورهای بوده و بهتر است در پایان هر دوره تحصیلی یعنی دوره اول و دوم ابتدایی، دوره اول متوسطه و دوره دوم متوسطه سنجشی از دانشآموزان کشور داشته باشیم تا ببینیم چه میزان از شایستگیها توسط دانشآموزان کسب میشود.
وی با اشاره به اینکه آزمونهای بینالمللی با آزمون سنجش ملی یکی نیستند، میافزاید: با شرکت در آزمون تیمز و پرلز نمیتوان گفت دیگر نیازی به برگزاری آزمون ملی نداریم، چون درست است که این آزمونها اطلاعات خوبی از وضعیت آموزشی در دروس و پایههای یاد شده میدهند اما برگزاری آزمون استاندارد ملی، اطلاعات دقیقتر و درستتری برای تشخیص میزان پیشرفت تحصیلی و شایستگیهای دانشآموزان در هر حوزه به ما ارائه میدهد. بنابراین سنجش ملی یک بحث کاملاً منطقی است، ضمن اینکه در قانون برنامه هفتم توسعه هم وزارت آموزش و پرورش مکلف شده چهار آزمون سنجش ملی را برای پایان چهار دوره تحصیلی برگزار کند.
وی در پاسخ به اینکه چرا پس از دو سال از برگزاری نخستین آزمون سنجش ملی در ایران هنوز نتایج آن منتشر نشده، میگوید: چون آزمون پیچیدهای بوده و برای نخستین بار هم برگزار شده و هنوز تحلیل نهایی آن انجام نشده است.
نظر شما