تحولات لبنان و فلسطین

رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث با اشاره به فرازمان و فرامکان بودن بیشتر آموزه‌های نهج‌البلاغه، گفت: می‌توانیم نگاه حضرت علی(ع) به موضوعات فردی یا اجتماعی که ناظر بر توده مردم است را برای بشر امروز استخراج کنیم.

نهج‌البلاغه فرازمانی و فرامکانی است/ کاربرد نگاه امام علی(ع) برای بشر امروز

جلسه هم‌اندیشی استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس با موضوع «نهج‌البلاغه و نیاز انسان امروز؛ چیستی، چرایی، نمونه‌ها» با سخنرانی حجت‌الاسلام سیدمحمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.

او بیان کرد نهج‌البلاغه؛ مشهورترین کتاب حدیث است.

کتاب نهج‌البلاغه تألیف سید رضی مهم‌ترین، جامع‌ترین و کهن‌ترین کتاب حدیث شیعی نیست؛ ولی مشهورترین آن است. یعنی اگرچه روایت فقهی اندکی در این کتاب است اما شهرت تفکر شیعی به کتاب نهج‌البلاغه باز می‌گردد. تألیف نهج‌البلاغه در سال 400 هجری به پایان رسیده است یعنی هزار و 45 سال پیش در ماه رجب این کار پایان یافته است.

در آن دوره مدرسه بغداد، مدرسه پررونقی بود و کتابخانه این مدرسه 80 هزار جلد کتاب داشت که بسیاری از آنها به خط مؤلفین کتاب‌ها بود. این کتاب‌های بسیار زیاد، دست‌مایه کتاب‌های سیدرضی شد اما حدود 40 تا 50 سال بعد که سلجوقیان به بغداد حمله کردند کل این منابع میراث حدیثی از میان رفت و از مجموعه غنی کتابخانه‌های بغداد که تعداد کتاب‌ آن را بیش از 200 هزار جلد حدس می‌زنند چیزی باقی نماند.

مرحوم سید رضی، به معنای مصطلح محدث محسوب نمی‌شد و بیشتر ادیب و شاعر بود. اصل کتاب نهج‌البلاغه را نیز به عنوان ادبیات فاخر گردآوری کرد؛ یعنی چیزی مثل گلستان سعدی در ادبیات ما که افراد برای اینکه ادبیات آنها خوب شود، باید این کتاب را می‌خواندند. مرحوم سیدرضی این کتاب را برای ادیبان، دیوانان و منشیان یعنی کسانی که می‌خواستند کار ادیبانه انجام دهند، تهیه کرد. فقط زرنگی ایشان این بود که ظاهر این مطالب ادبیات فاخر بود که در باطن آن محتوا و مضامین عالی علوی را توانست به جامعه منتقل کند.

بین کتاب‌های کهنی که داریم؛ کتاب‌های حدیثی مهم‌تر از نهج‌البلاغه هم بین شیعه و هم بین اهل سنت زیاد است ولی هیچ کتابی به پُرنسخگی نهج‌البلاغه نیست. علت این مسئله این است که از همان آغاز درباری‌ها و افرادی که می‌خواستند فرزندان ادیبی داشته باشند علاقه‌مند بودند این کتاب را نسخه‌برداری کنند.
شناسایی 3000 نسخه قدیمی نهج‌البلاغه

اکنون در دارالحدیث قم در حال انجام تصحیحی نسبت به نهج‌البلاغه هستیم و تاکنون حدود سه هزار نسخه خطی شناسایی کرده‌ایم که از این تعداد، 120 نسخه را انتخاب کرده‌ایم، 80 نسخه گزیده شده و در حال کار بر روی 40 نسخه هستیم که 10 نسخه آن مربوط به قرن پنجم، یعنی همان قرنی که نهج‌البلاغه در آن نوشته شده، است. نهج‌البلاغه کتاب بی‌نظیری است که حتی کتاب صحیح بخاری و مسند احمدبن حنبل که کتاب‌های مشهور اهل سنت هستند نیز اینگونه نیست. کتاب کافی که مهم‌ترین کتاب حدیثی ماست نیز اینگونه نیست. کهن‌ترین نسخه کتاب کافی مربوط به قرن هفتم است که البته ناقص هم است. در حالی که چند نسخه قرن پنجمی از نهج‌البلاغه باقی مانده است. نسخه‌های قرون شش و هفت نیز بسیار زیاد است.  

یاقوت مستعصمی که بزرگ‌ترین خطاط عرب در دوران خودش بوده، مقید بوده که سالی یک بار قرآن و یک بار نهج‌البلاغه را بنویسد که نسخه‌های آن در دسترس است. از این منظر نهج‌البلاغه بی‌نظیر است. افزون بر ویژگی‌های ادبی که باعث شده این کتاب رونق گرفته همه جا مورد اشاره قرار بگیرد، علومضمون یعنی مضامین عالی آن است به خصوص اینکه ما غیر عرب‌ها زیبایی ادبی نهج‌البلاغه را درک نمی‌کنیم چون زبان مادری ما نیست، ولی وقتی ترجمه این کتاب را می‌خوانیم تحت تأثیر آن قرار می‌گیریم.

درست است که نگاه مرحوم سید رضی نگاه ادیبانه بوده است ولی مطالب آن مطالب شایسته و بی‌نظیری است و علو مضمون و محتوا در این کتاب مورد توجه بوده است. همچنین گستردگی و تنوع حوزه‌های معرفتی نیز مورد توجه است. یعنی در نهج‌البلاغه مباحث توحیدی، تاریخی، تربیتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و ... مطرح شده است. مباحثی که به درد همه مردم می‌خورد و می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
نهج‌البلاغه کتابی حماسی‌تر از شاهنامه

نهج‌البلاغه از جهت حماسی کتابی بهتر از شاهنامه است. یعنی گویش حماسی آن حتی برای کسانی که عرب زبان نیستند هم قابل درک است. از منظر تصویرسازی‌های زیبا نیز فرازمانی و فرامکانی است؛ حضرت علی(ع) گاهی یک مطلب را که از جهت معرفتی در آیات قرآن و روایات نبوی نیز است به گونه‌ای تصویرسازی می‌کنند که بر روح و دل و جان انسان می‌نشیند و در آن نهادینه می‌شود و همین نکات است که نهج‌البلاغه را بی‌نظیر کرده است.  
مطالب فرازمانی و فرامکانی نهج‌البلاغه

نکته مهم دیگر در نهج‌البلاغه این است که متون آن فرازمانی و فرامکانی است؛ یعنی درست است که بیشتر مطالب آن هزار و 410 سال پیش توسط حضرت علی(ع) گفته شده است، ولی سیدرضی خیلی مقید نبوده متونی که قید زمان و مکان داشته و مربوط به زمان و مکان خاصی بوده را در آن بیاورد. به همین جهت می‌توانیم با روزآمد کردن و معاصر کردن نهج‌البلاغه، آنچه که در آن گفته شده را برداریم، به زندگی امروزی بیاوریم، با آن زندگی کنیم و نمونه‌هایش را در کارهای روزمره خودمان ببینیم.  

من از مجموعه نهج‌البلاغه که حجم اندک آن باعث شده پررونق شود، حدود 10 سال پیش 120 جمله را انتخاب کردم و در این انتخاب بیشتر هم نگاه اجتماعی داشتم.

مثلاً حضرت فرموده‌اند: «خوش به حال کسی که آنقدر مشغول رفع عیوب خود است که فرصت نمی‌کند به عیوب دیگران بپردازد». ما که معصوم نیستیم و همه عیب داریم و اگر درصدد رفع عیب خودمان باشیم، فرصت نمی‌کنیم که به عیب‌جویی دیگران بپردازیم.

در خطبه 215 نهج‌البلاغه نیز آمده است که خدایا من دوست ندارم زمین‌گیر شوم؛ چشم، گوش، توان بدنی، هوش، استعداد و ... کرامت‌های الهی و از مجموعه نعمت‌هایی است که خدا به ما داده و ما را با این نعمت‌ها تکریم کرده است. حضرت علی(ع) می‌فرماید خدایا اولین نعمتی که می‌خواهی از من بگیری جانم باشد. یعنی علیل، درمانده و ... نشوم.

نهج‌البلاغه پر از تصویرسازی‌های هنرمندانه حضرت علی(ع) است. مثلاً در سوره اسرا خداوند فرموده است که اگر شما کار نیکی کنید در واقع به خودتان نیکی کرده‌اید؛ اگر هم کار بدی بکنید، به خودتان بدی کرده‌اید. پس نیکی و بدی به دیگری معنا ندارد و هر کاری کنید نتیجه آن به خودمان باز می‌گردد. این آیه جزو آیات ناب قرآن است. آیات و احادیث مشابه آن نیز زیاد است مثلاً گفته شده هر کسی که عمل صالح انجام داده برای خودش انجام داده است یا گفته شده هر چه قدر شما صدقه بدهید به خود شما می‌رسد؛ شما تصور می‌کنید مالتان را به کس دیگری نمی‌دهید در حالی که گویی شما دارید مالتان را برای خودتان ذخیره می‌کنید.

این مسئله در فرهنگ دینی ما پیشینه‌ای دارد. روایت شده است که حضرت رسول(ص) در عید قربان، قربانی کرده بودند. طبیعتاً همه مسلمان‌ها دوست داشتند که تکه‌ای از گوشت قربانی را از دست پیامبر(ص) بگیرند. همه آمدند و پیامبر(ص) هم که مظهر جود هستند به هر کسی که می‌آمد، تکه‌ای از قربانی را می‌دادند. عایشه همسر پیامبر که دید پیامبر اینگونه بذل و بخشش می‌کند، سردست گوسفند را برداشت و به خانه برد. حضرت وقتی همه قربانی را به مردم دادند به خانه بازگشتند. عایشه گلایه کرد و گفت که از آن گوسفندی که شما کشتید هیچ چیز برای ما الا این سردست نماند. پیامبر(ص) فرمودند که همه آن برای آخرت ما ماند، الا همین سردستی که خوردیم. این روایت دو زاویه دید متفاوت را نشان می‌دهد.

حال تصویرسازی حضرت علی(ع) را نگاه کنید. در نامه 31 به امام حسین(ع) می‌فرماید: بدان همه ما مسافر هستیم. مسیر ما هم یک مسیر طولانی و سخت و دشوار است. بنابراین برای این مسیر طولانی زاد و توشه نیاز داریم که فراهم کنیم. ولی توان ما برای حمل زاد و توشه کم است و چون خسته می‌شویم نباید بار زیاد بر روی دوشمان بگذاریم بلکه بهترین کار این است که حمل کننده‌ای را استخدام کنیم تا بارمان را برای ما حمل کند و آن بارور، فرد نیازمندی است که نیازش را برطرف می‌کنیم.
فرصت نیاز نیازمندان به ما

حضرت علی(ع) می‌فرماید: اگر فرد نیازمندی را پیدا کردی که بار تو را بر دوش بگیرد و روز قیامت به تو تحویل دهد، از این فرصت استفاده کن و بارت را بر دوشش بگذار. چرا؟ چون ممکن است فرد دیگری نیاز آن نیازمند را برطرف کند و آن موقع دست تو خالی می‌ماند. در این مطلب حضرت علی(ع) رفع نیاز نیازمندان را به گونه‌ای تصویر کرده‌اند که شما دارید برای منفعت خودتان کار می‌کنید و اصلاً به آن فرد نیازمند کاری ندارید پس وقتی نیازمندی از شما می‌خواهد نیازش را برطرف کنید، این را مغتنم بدانید تا آن روزی که شما نیاز دارید، آن فرد آنچه نیکی کرده‌اید را به شما بازگرداند.

برخی از افراد وقتی به دیگران کمکی می‌کنند احساس می‌کنند خیلی آدم خوبی هستند و کار بزرگی انجام داده‌اند و فرد مقابل هم یک فرد نیازمند است. حضرت علی(ع) می‌فرماید تو با کمک به دیگران، پولت را در حساب خودت ذخیره می‌کنی تا بعداً به دست خودت برسد؛ به همین دلیل نیز است که امیرالمومنین(ع) به هر کسی کمک می‌کرد، از او تشکر هم می‌کرد.
تغییر زاویه نگاه به کمک نهج‌البلاغه

تصویرگری‌های اینگونه، زاویه دید انسان را تفییر می‌دهد و موجب می‌شود وقتی کار خوبی هم می‌کنیم احساس کنیم کار خاصی انجام نداده‌ایم. خود حضرت علی(ع) نیز اینگونه بودند و علی‌رغم اینکه زندگی زاهدانه‌ای داشتند، تولید ثروت حضرت بسیار زیاد بود. ایشان یک کشاورز قابل بودند و خودشان می‌فرمایند درآمد سالانه من 40 هزار دینار است. (تقریباً به اندازه 200 کیلو طلا).

در نامه 69 نهج‌البلاغه حدود 38 جمله وجود دارد که سه جمله آن را انتخاب کرده‌ام. اگر این سه جمله را نصب‌العین خودمان قرار دهیم و در هر کاری نگاه کنیم ببینیم مطابق با این سه قاعده است یا خیر، حداقل 50 درصد مشکلات ما حل می‌شود.
3 توصیه مهم حضرت علی(ع)

حضرت علی(ع) می‌فرمایند: هر آنچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نخواه؛ یعنی در اعمالی که انجام می‌دهی، خودت را در جایگاه طرف مقابل قرار بده. جمله دوم: ظاهر و باطنت را یکی کن. چطور اگر یک نفر ناظر ما باشد، نوعی خودکنترلی بر ما حاکم می‌شود و ما خیلی کارها را انجام نمی‌دهیم، حضرت علی(ع) می‌فرماید برای خودت نیز به اندازه دیگران ارزش قائل باش و جمله سوم: هر کاری می‌خواهی انجام دهی این در ذهنت باشد که اگر بعداً از تو پرسیدند که آیا این کار را شما انجام داده‌اید، بتوانید خیلی محکم بگویید که من انجام داده‌ام.

ما از صبح که بیدار می‌شویم تا شب که به بستر می‌رویم، صدها کار و فکر در ذهنمان است، اگر این سه مورد که حضرت فرموده‌اند را نیز در گوشه ذهنمان داشته باشیم بسیاری از امور را متفاوت انجام خواهیم داد. مثلاً وقتی صفحه‌ای در تلفن همراه خود باز می‌کنیم، این در ذهنمان باشد که اگر کس دیگری صفحه تلفن همراه ما را می‌دید آیا این صفحه را باز می‌کردیم؟ یا مثلاً انتقاد از همسر در محیط عمومی؛ آیا اگر همسرمان از ما در جمع خانواده انتقاد می‌کرد، خوشمان می‌آمد؟
زمان آغاز تألیف نهج‌البلاغه مشخص نیست

سؤالی در خصوص تاریخ آغاز جمع‌آوری نهج‌البلاغه مطرح شد؛ زمان آغاز نگارش نهج‌البلاغه معلوم نیست اما چون سیدرضی متولد 359 قمری است و در 41 سالگی نهج‌البلاغه را نوشته است و قبل از آن کتاب خصائص الائمه را نوشته و در این کتاب نوشته است که چون از کتاب خصائص الائمه استقبال شد، تصمیم گرفتم نهج‌البلاغه را جمع‌آوری کنم، به نظر می‌رسد تألیف نهج‌البلاغه حدوداً بین سال 395 تا 400 قمری باشد.

اما در خصوص منابعی که از آنها نهج‌البلاغه گردآوری شده است، غیر از 13 مورد که سیدرضی منابع آنها را اعلام می‌کند، بقیه مطالب را نمی‌گوید از کجا نقل کرده‌ است. دلیل این مسئله هم این است که ادبای آن دوره معتقد بودند سخن ادبی باید خودش ادیبانه باشد و خودش را نشان دهد نه اینکه بگوییم از چه کسی نقل می‌کنیم. البته بعداً دیگران مصادری برای مطالب نهج‌البلاغه نقل کرده‌اند.

اما در خصوص اینکه آیا منابعی از سخنان حضرت علی(ع) در دست ائمه(ع) بوده است که سیدرضی از آن استفاده کرده باشد، باید گفت: می‌دانیم مصحف حضرت فاطمه(س) نزد ائمه (ع) بوده است. حضرت علی(ع) کتابی به صورت طومار داشته است که در دست ائمه(ع) بوده و آن را به برخی از اصحابشان نشان داده‌اند اما در دوران سیدرضی اثری از این منابع نیست و نمی‌دانیم که آیا نگاشته‌های اهل بیت در اختیار سیدرضی بوده است یا خیر.

نهج‌البلاغه حدوداً به 40 زبان از جمله چینی، اردوی هندوستان و اردوی پاکستان، انگلیسی، روسی، اسپانیایی و بیشتر زبان‌های مطرح ترجمه شده است. اگر ترجمه خوبی از نهج‌البلاغه شود خودش می‌تواند به مخاطب خود راعرضه کند. اما سایتی نداریم که به صورت آنلاین ترجمه نهج‌البلاغه به همه زبان‌ها را در دسترس داشته باشد.
برخی مطالب نهج‌البلاغه را نمی‌توان کامل ترجمه کرد

ترجمه‌های خوبی از نهج‌البلاغه داریم اما در فارسی ترجمه‌ای که همزمان هم دقیق و هم زیبا باشد، نداریم. البته برخی از مطالب نهج‌البلاغه هم امکان ترجمه کامل را ندارد یعنی حضرت از جناس‌ها یا ادبیات ویژه‌ای استفاده کرده که برای اینکه زیبایی آن را بفهمیم باید زبان عربی را بدانیم؛ ولی مفاهیم و معانی بلند آن کاملاً قابل انتقال است.

اما در خصوص نحوه الگو گرفتن از حضرت علی(ع) باید گفت که اگر نگاه ما به این بزرگواران نگاه تاریخی باشد، یعنی آن حضرت را فردی که هزار و 400 سال پیش در سرزمین، جغرافیا، زمانی و مکانی غیر از زمان و مکان ما زندگی می‌کرده است، این نگاه چندان برای ما مفید نیست. ما باید بپرسیم چطور می‌توانیم یک امیرالمومنین سال 1402 داشته باشیم؟ یعنی امیرالمؤمنین را با توجه به گفته‌هایشان به دوره جدید منتقل کنیم و بگوییم اگر امروز و اکنون حضرت علی(ع) بودند چگونه این سخن و مطلب را بیان می‌کردند و چگونه در خصوص موضوعات کنونی موضع‌گیری می‌کردند. البته موضوعات حتماً لازم نیست سیاسی، امنیتی و بزرگ باشد بلکه باید نگاه حضرت علی(ع) به موضوعات فردی یا اجتماعی اما ناظر بر توده مردم را هم بفهمیم. ما می‎توانیم از سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) این موارد را استخراج کنیم.
شفافیت دوران حضرت علی(ع) را به دوران کنونی منتقل کنیم

مثلاً حضرت علی(ع) در نامه‌هایشان خطاب به کارگزاران خود می‌فرمایند: من هیچ امری را از مردم مخفی نمی‌کنم مگر در امور جنگ. این یعنی شفافیت؛ پس کارگزار جمهوی اسلامی باید در همه امور شفافیت داشته باشد. تفاوتی هم که آن دوره با این دوره دارد این است که در آن زمان، حکومت یا کارگزاران، فردی بودند اما اکنون سیستم حاکم است. حال اگر بخواهیم شفافیتی که حضرت علی(ع) می‌فرمایند را به روزگار امروزین منتقل کنیم می‌گوییم سیستم باید شفاف باشد. شفاف بودن یعنی همه کارهایی که حاکمیت، مردم، استاد، کادر علمی، کادر اجرایی و ... انجام می‌دهند کاملاً برای عموم روشن باشد.

شفافیت این گونه خیلی دشوار است و ممکن است افراد زیربار این مسئله نروند. آن زمان حتی هزینه و درآمد حضرت علی(ع) را مردم می‌دانستند؛ اگر شفافیت در همه امور باشد آن زمان است که اختلاسی هم صورت نمی‌گیرد. اگر شفافیت را کنار این مسئله که هر چیزی برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند قرار دهیم، نتیجه خوبی حاصل می‌شود و می توان پله پله و مرحله به مرحله پیش رفت و سیستم را تصحیح کرد.

حضرت به مالک اشتر می‌فرمایند هیچ حجابی بین تو و مردم نباید باشد. اما اکنون نمی‌توانیم این را محقق کنیم ولی سیستم باید به گونه‌ای باشد که من اگر حرفی دارم با مسئول ارشد و حتی مقام اول کشور دارم، بتوانم بزنم.
انتهای پیام

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.