به گزارش قدس آنلاین، رونمایی از کتاب «جنگ بدون صلح» به قلم نصرتالله محمودزاده با حضور نویسنده کتاب، محمدعلی باشه آهنگر از کارگردانان کشورمان، مهدی محمدخانی مدیر انتشارات روایت فتح و جمعی از نویسندگان کتاب دفاع مقدس مانند گلعلی بابایی و جواد کلاته عربی با اجرای میثم رشیدی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
محمدخانی این کتاب را ثمره زحمات چندساله استاد محمودزاده عنوان کرد و گفت: روایت فتح، امروز پرچمدار روایتگری خود و شهداست و بعد از گذشت ۲۶ سال همچنان محکمتر از قبل این پرچمداری را دنبال میکند که این از دعای خیر شهدا و خانواده آنان است.
کتابهایی که تبدیل به فیلم میشوند!
باشه آهنگر کارگردان سینمایی سرو زیرآب در بخش دیگر برنامه قلم استاد محمودزاده را فراتر از نویسندگان دیگر عنوان کرد و اظهار داشت: وقتی کتابهای استاد محمودزاده را میخوانم خود را در آن فضا حس میکنم که با توصیفات عینی و دقیق، فضای داستان را برای خواننده ملموس میکنند. مانند کتاب مسیح کردستان که سالها زحمت نوشتن آن را به عهده داشتند و تبدیل به فیلمنامه خوبی در سینمای ایران شد.
وی افزود: متأسفانه خلا چنین نویسندههایی در کشور ما وجود دارد و دلیل آن تحقیق و پژوهش فنی برای چنین مباحث حرفهای است. همچنین خود نویسنده چنان روایت را باید پیش ببرد که بسیاری از خلاهایی که الان در این فیلمها بسیار شده است، پر شود.
کتابی که به دست شهید سیدعباس موسوی نرسید
محمودزاده در بخش دیگر نشست مقدماتی از کتاب را خواند: در سال ۱۳۶۹، در جریان ملاقات با سیدعباس موسوی، رهبـر وقـت حزب الله لبنان، پیشنهاد شد داستانی با موضـوع یکی از عملیاتهای حزب الله با اسرائیل بنویسم. در تحقیق مقدماتی به این نتیجه رسیدم که این موضوع را فراتر از مقطعی از تاریخ جنگ اعراب و اسرائیل دنبال کنم؛ چیزی که در این ۷۵ سال نه جنگ بود، نه صلح. هراز چند گاهی جنگی، درگیری کوتاهی یا ترورهایی از جانب اسرائیل صورت میگیرد و این قصه، ناتمام رها میشود، از جمله جنگ حماس و اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ که طی آن هزاران نفر کشته شدند.
وی افزود: پس از تحقیق حول محور این موضوع در کتب چند نویسنده اسرائیلی، به اهداف و افکار ژنرالهای اسرائیلی مسلطتر شدم و در بازدیدهای مکررم از مناطق مختلف جنوب لبنان، به خصوص محورهای عملیاتی خط تماس اسرائیل به نتیجه قابل قبولی رسیدم. از میان آن همه درگیری بیـن حزب الله و ارتش اسرائیل، عملیات «قانون و نظم عملیاتی» را انتخاب کردم. با وجود پیروزی ارتش اسرائیل در این عملیات برق آسا، وزارت دفاع اسرائیل در برابر نبرد تحسین برانگیز نیروهای مقاومت حزب الله، به انعکاس آن در رسانههای بینالمللی تمایلی نداشت و این ماجرا در بایکوت خبری قرار گرفت.
نویسنده کتاب جنگ بدون صلح عنوان کرد: اگر چه دهکده کوچک «میدون» در آخرین نقطه منطقـه بـقـاع غربی در کنترل کامل ارتش اسرائیل بود و احتمال به اسارت درآمدنم وجود داشت، اما موفـق شـدم مخفیانه وارد این منطقه و دهکده ویـران شـوم و فضای عملیات را در اوضاع سخت امنیتی از نزدیک بررسی کنم. لازم میدانم از عزیزانی که در این امر به بنده کمک کردند، ولی از ذکر نام آنها معذورم، تشکر و قدردانی کنم. ماجرا از آنجا شروع شد که در صبحگاه ۲۶ آوریل ۱۹۸۸ نیروهای مقاومت حزب الله با نفوذ به منطقه «هارداو» واقع در جنوب لبنان، طی حملههای غافلگیرانه به یگانی از ارتش اسرائیل ضربه سختی وارد کردند.
محمودزاده ادامه داد: در این عملیات، چند نظامی، از جمله سرهنگ «شیموئل آدیو»، فرمانده گردانی از تیپ پیاده نظام گیواتی، همان تیپ «هیل» یا «هایلند» کهنه کار که تیپ پیاده اسرائیل به حساب میآید، کشته شدند. این عملیات تأثیر زیادی بر روحیه نظامیان اسرائیل گذاشت. در نتیجه، تنها بر اساس یک عملیات بایکوت شده در بقاع غربی لبنان ۶ روز بعد، عملیات «قانون و نظم عملیاتی» به فرماندهی ژنرال یوسی پیلد ، فرمانده ارتش شمالی اسرائیل، برنامه ریزی شد و در ۲ می ۱۹۸۸ با هدف تصرف دهکده میدون در بقاع غربی لبنان انجام گرفت.
وی در پایان اظهار کرد: خیلی دوست داشتم پیش از چاپ این کتاب، شهید سیدعباس موسوی آن را بخواند، اما درست در همان روزها بود که اسرائیلیها برای ترور او وارد عمل شده بودند.
در بخشی از این کتاب آمده است:
گفت: کمتر جنگ اعتقادی پیدا میشود که با صلح پایدار پایان یابد. هرچه آتش این نوع جنگها شعلهورتر میشود، کینۀ اعتقادات عمیقتر خواهند شد. یهود بنا ندارد با هیچ آئینی کنار بیاید. یکی از سیبهای درشت و قرمز را برداشت و ۴ قاچ کرد و بدون اینکه پوست بکند، گاز زد: وقتی یهودیها در جریان هولوکاست شکست را پذیرفتند که جربزۀ جنگیدن با نازیها را نداشتند، یعنی جایی جز اردوگاه مرگ برایشان پیشبینی نشده بود. اما امروز خیلی راحت تا قلب بیروت پیشروی میکنند. این اسرائیل نیست که راحت پیشروی میکند، بلکه عربها خیلی راحت عقبنشینی میکنند.
میدانی اینجا کجاست؟
علی سرش را پایین انداخت و آرام پاسخ داد: بله میدانم، اینجا منزل شهید خلیل ماضی است.
لازم نیست ابوخلیل را به رُخم بکشی. نیایش در خانۀ کسانی که بنای مقاومت در باورشان شکل گرفته، لطف دیگری دارد.
علی احساس کرد پاهایش سست شده است. چهار زانو کف سنگر نشست و به فکر فرو رفت. شیخمحمد با آن که بیشتر وقتش در مدارس دینی سُحمُر میگذشت، ارتباط نزدیکی با افراد مقاومت اسلامی برقرار کرده بود. به همین دلیل از جایگاه مقدسی در میان چریکهای مقاومت اسلامی برخوردار بود.
پایان پیام/
نظر شما