حمله ۷ اکتبر جنبش حماس به اسراییل باعث به وجود آمدن نقطه اختلافی بین (حزب کمونیست) جمهوری خلق چین با حاکمیت اسراییل به ویژه دولت بنیامین نتانیاهو شده است. شروع این نقطه اختلاف زمانی بودکه مقامات چینی در جریان جنگ حماس و اسراییل جانب احتیاط را نگه داشتند و علاوه بر درخواست خویشتنداری از تمامی طرفین ، ابتدا ترجیح دادند حماس را محکوم نکند ، سپس حمایتهای ضمنی از این جنبش را انجام دادند که باعث ناراحتیهای مقامات صهیونیست از چینیها شده بود.
این موضوع باعث محکومیت اقدامات حکومت چین در برخورد با ایغورها توسط ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در دادگاه شده است. غربیها دنبال بهانهای برای پاسخ بودند و چه بهانهای بهتر از موضوع ایغورها برای مقابله با حکومت چین میباشد؟ رژیم صهیونیستی در این موضوع ، موضع شفاف و صریحی را اتخاذ نکرده و صرفا به انتقاد از رفتار مقامات چینی با ایغورهای ساکن منطقه "سین کیانگ" بسنده کرده است. "خبرگزاری شینهوا" چین در اقدامی مشابه رفتار تقابلی انجام داده و بمباران و کشتن هزاران نفر از مردم فلسطین (غزه) را محکوم و رژیم صهیونیستی را ناقض حقوق مردمان فلسطین و مسئول تلفات آنها خطاب کرد.
ریشه اختلافات پکن و تل آویو چیست؟
بعد از شروع جنگ غزه ، رسانههای چینی به شکل قابل توجهی به جهتگیری نسبت به این مسلئه اقدام کردند ؛ جهتگیری که به حمایتهای آشکار از حماس بود و احساسات و تفکرات ضد یهودی را در بستر شبکههای اجتماعی چینی از جمله "ویچت" هدایت و راهبری میکرد. همچنین ، از آنجایی که اخبار و روایتهای رسانههای چینی غالبا مغایر با افکار عمومی داخل کشورش میباشد ، بازخورد در شبکه های اجتماعی باعث تثبیت و تقویت اعتماد عمومی به حکومت مرکزی چین شده و به آن ضریب ویژهای داده است. تقابل و تنش رسانهای چین و اسراییل ریشه در اقدامات انتزاعی دولت چین دارد ؛ "پروفسور ژانگ پینگ" تحلیلگر سیاسی چینی ، نوامبر سال گذشته در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) به از بین رفتن اعتماد بین چین و اسراییل اشاره کرده بود.
این موضوع به دلیل اقداماتی همچون انتشار اطلاعات نادرست توسط دانشجویان چینی و همچنین انتشار گسترده محتوای ضد اسراییلی و ضدیهودی میباشد اقداماتی که منجر به کاهش اعتماد و نتیجتا از بین رفتن موثر ارتباط چندههای بین این دو حکومت شده است. "هوشیجین" سردبیر اسبق گلوبال تایمز (متعلق به حزب کمونیست) ، گفت : اسراییل نباید موجبات رنجش کشور چین را به وجود بیاورد ؛ وی همچنین در شبکههای اجتماعی این سوال را مطرح کرد چرا کشور وسیع جمهوری خلق چین باید تملق (موجودیت ضعیف) اسراییل را انجام بدهد؟ تمام این موضوعات موید رابطه از هم گسسته جمهوری خلق چین با حکومت اسراییل را دارد ؛ رابطهای که حمایت آمریکا از جنگ اوکراین ، ایجاد تنش در دریای جنوبی چین و تشجیع-تحریک تایوان برای چالش آفرینی در آن منطقه یکی از دلایل پیش زمینهای این وضعیت میباشد.
علت اقدامات چین علیه اسراییل
"لی یوان هوا" مورخ چینی ساکن استرالیا و دانشیار سابق دانشگاه نرمال پکن ، اعتقاد دارد که ادامه رابطه یا عدم رابطه حزبکمونیست چین با حکومت اسراییل تنها در ازای منفعت تکبعدی پکن میباشد. حزبکمونیست به دلیل فناوریهای پیشرفته زیادی که از تلآویو در طی ۳۰ سال اخیر دریافت کرده ، ارزش راهبردی زیادی برای ارتباط خود با اسراییل قائل است.
ولی از آنجا که در سیاست-تجارت جهان آزاد ، کشورهای غربی به طور خاص ایالات متحده آمریکا و اروپاییها دشمن و یا رقیب شماره یک پکن محسوب میشوند ، راهکنش و راهبرد حزبکمونیست چین نسبت به جنگ غزه تغییراتی کرده است ؛ از جمله اینکه ادامه جنگ آن هم با حجم تسلیحات زیاد باعث اتلاف منابع و تضعیف تمرکز ایالات متحده در چند جبهه میشود و در نتیجه سودمندی نظامی ، برای چین میباشد. وی هچنین تاکید میکند به شناخت دقیق حزبکمونیست چین ، چرا که اهمیت این موضوع در اقدامات سیاسی داخل و خارج کشور چین توسط این حزب با خواستهها و نیازهای مردم تفاوتها و تمایزهایی دارد.
جانب داری چین از حماس
"لی یوان هوا" همچنین افزود : اعلام بیطرفی از طرف جمهوری خلق چین نسبت به جنگ غزه در واقع حمایت پنهانی از حماس میباشد که باعث خدشه دار کردن جایگاه چین در بین افکار عمومی ساکنان اسراییل (سرزمینهای اشغالی) شده است ؛ هرچند که حزبکمونیست منفعت خود را در اصل بیطرفی و روابط خوب با همه کشورها میداند ، ولیکن در این مناقشه دولت مستقر تلآویو با جنبش حماس ، سعی در جانبداری از نیورهای فلسینی را کرده است.
پشتیبانی فنی چین از حماس
یکی از نشانههای حمایت چین از حماس ، خبر منتشر شده رسانههای غیر رسمی چینی که مخالف حکومت این کشور هستند میباشد ؛ آنها مدعی شدند ، "محمد ضیف" طراح اصلی حمله حماس با بخش روابط بینالملل حزبکمونیست مرتبط هست و برای حمله به اسراییل از ایران پشتیبانیهای فنی را دریافت کرده است. پیشتر نیز"علی برکه" از مقامات حماس ، دیدار نمایندگان حماس با مقامات حزبکمونیست چین در دوحه قطر را تایید کرده بود. با اعتراف مقامات و همچنین افشاگری منابع آگاه خارجی ، شک و تردیدها درباره موضوع حمایت بالفعل و بالقوه چین از نیروهای فلسطینی عملا بر طرف شده است.
جالبتر اینکه در میانه درگیریهای حماس و صهیونیستها ، نیروهای مقاومت فلسطین یک زن با تابعیت چینی-اسراییلی را به گروگان گرفته بودند که ، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم اشغالگرصهیونیستی از سفیر چین درخواست کرد "شیجینپینگ" به عنوان واسطهای برای آزادی این گروگان مداخله کند ، اما نه تنها هیچ اقدامی انجام نشد ، بلکه روابط سیاسی بین اسراییل و چین رو به سردی گرایید.
ناگفتهنماند ، چرخش موضع مستمر جمهوری خلق چین از اسراییل ، به دلایلی همچون مقاصد پنهانی آنها به ویژه حزبکمونیست میباشد ؛ تغییری که راهبرد آن تحت تاثیر تحولات سیاسی غربآسیا ، آسیایمیانه و از همه مهمتر برای آنها شرقآسیا است. این موضوع نشان از رقابت گستردهتر چین با ایالات متحده آمریکا در دوران به اصطلاح چند قطبی میباشد ؛ برای رسیدن به این مقصود ، صرف نظر از حمایت سیاسی آشکار و بلند مدت از دوست چند دهه اخیر خود یعنی تلآویو لازمه آن میباشد.
پیامد اقدامات تقابلی چین و اسراییل چیست ؟
آگاهان سیاسی برآین باورند که ، راهبرد چینیها برای تضعیف ایالات متحده آمریکا به دلیل تمرکز بر چند جبهه غزه ، اوکراین و تایوان باعث ایجاد تشدید تنشها بین چین و غربیها شود. چرا که این راهبرد عملا بر مبنای تضعیف آمریکا با راهکنش ضربه به اسراییل میباشد ؛ ضمن اینکه به احتمال خیلی زیاد باعث نابودی فضای اقتصادی-تجاری بین چین و اسراییل شود و عملا روند نابودی صهیونیستها را سرعت میدهد. لازم به ذکر است ، از آنجا که چندین پروژه بلندمدت تجاری و مراودات مالی زیادی بین هر دو حکومت برقرار هست ، قطعا بر روند اجرای آنها اثر گذاری قابل ملاحظهی (منفی) خواهد گذاشت.
خبرنگار: حمید اسدی
نظر شما