تحولات منطقه

یکی از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر امسال فیلم «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طاهرفر بود. طاهرفر در نخستین قدم ساخت فیلم و در مقام کارگردانی با اقتباس از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح‌الله رشیدی، اثری ساخت که اتفاقاً توانست یکی از کارهای قابل دفاع در حوزه اقتباس قلمداد شود.

فیلم‌نامه آپاراتچی ارزش افزوده‌ای به کتاب اضافه کرده است
روح الله رشیدی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، این فیلم که نظر منتقدان، مردم و هیئت داوران جشنواره را جلب کند و جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره چهل و دوم فجر را از آن خود کند.

کتاب آپاراتچی با محوریت زندگی و فعالیت‌های جلیل طائفی از فعالان فرهنگی اول انقلاب است که در قالب تاریخ شفاهی نوشته شده است. این اثر سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات راه‌یار منتشر شد. جلیل طائفی متولد ۱۳۳۱ در تبریز است که رنج ساخت فیلم‌های بلند را با ابتدایی‌ترین امکانات به جان خرید و آن‌ها را با زحمت زیاد برای مردمی که نه تنها سینما ندیده بودند، بلکه حتی داشتن تلویزیون هم برایشان آرزو بوده، نمایشداده است.  
روح‌الله رشیدی، نویسنده اثر با مکتوب کردن زندگی جلیل طائفی، قصه‌های انقلاب را به جاهایی برده که مردم آن مناطق با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، در جریان بسیاری از وقایع جامعه انقلابی نبودند. اما چه شد که روح‌الله رشیدی به نوشتن زندگی جلیل طائفی علاقه‌مند می‌شود؟ 
رشیدی می‌گوید: پیش از آشنایی با جلیل طائفی درباره پخش فیلم در مدرسه‌ها که اوایل انقلاب خیلی رواج داشت، شنیده بودم. از مربیان مدارس مدام اسم فیلم «نوری در تاریکی» را می‌شنیدم که مربیان از پخش آن در مدرسه‌ها می‌گفتند. دوست داشتم راجع به این نوع پخش فیلم بیشتر بدانم که تصادفی آقای جلیل طائفی را در تبریز پیدا کردم. ایشان همشهری ما و عکاس دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بود. از طریق یکی از همراهان آقای طائفی توانستیم با ایشان ارتباط بگیریم و متوجه شدیم خاطراتش ملات و عناصر لازم برای بازنمایی مجموعه‌ای از تجربه‌های فرهنگی و هنری و حتی مدیریت هنری دهه ۶۰ را دارد. بنابراین این خاطرات در جلساتی تبدیل به سوژه شد. تیم ما پس از ثبت سوژه، به دنبال تولید آثار و عمومی کردن خاطرات بود. ما همیشه منتظر این فرصت بودیم که از سوژه‌های ناب و جذاب حوزه تاریخ شفاهی ایده بگیریم و به سمت محصولات مؤثری مانند سینما برویم. البته در این زمینه بسیار با فقر مضمون و سوژه مواجه هستیم.

فیلم‌نامه آپاراتچی؛ بسیار منسجم و استخوان‌دار
چطور این کتاب مورد اقتباس قرار گرفت و داستان آن رفت روی پرده نقره‌ای سینما، نویسنده کتاب آپاراتچی در پاسخ می‌گوید: در جلسه‌ای که با عوامل فیلم برگزار شد، من نسخه اولیه فیلم‌نامه را خواندم و به دلیل مجالست و مصاحبتی که با آقای طائفی داشتم، کمک کردم کار اقتباس به صورت کامل انجام شود. با توجه به جذابیت‌های کاری که آقای طائفی انجام داده بود و زمینه و بستری که کتاب آپاراتچی روایت کرده بود، در اولویت تبدیل به فیلم‌نامه قرار گرفت و به این نتیجه رسیدیم که آپاراتچی می‌تواند دستمایه اقتباس برای ساخت فیلم سینمایی قرار بگیرد. حسین تراب‌نژاد با اشرافی که بر سوژه داشت، زحمت نگارش فیلم‌نامه را کشید. ایشان بر زاویه‌ها و لایه‌های شخصیت فردی و فعالیت اجتماعی و هنری آقای طائفی مسلط بود و به خوبی از عهده اقتباس برآمد. این فیلم‌نامه‌نویس توانست از جای جای پیوستار حیات اجتماعی و هنری آقای طائفی، گوشه‌ها و زاویه‌های مستند را کشف کند و به شکل خلاقانه کنار یکدیگر بچیند تا فیلم‌نامه‌ای منسجم و استخوان‌دار شکل بگیرد. این فیلم‌نامه نه تنها نقاط ضعف اقتباس‌های متعارف را ندارد، بلکه ارزش افزوده‌ای نیز به کتاب اضافه کرده که شاید من به عنوان نویسنده از این زاویه‌ها غافل بودم.

فیلم‌نامه آپاراتچی ارزش افزوده‌ای به کتاب اضافه کرده است



تعداد اقتباس در سینمای ایران بسیار اندک است
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در سینمای ایران به اقتباس توجه نمی‌شود، عنوان می‌کند: شاید یکی از دلایل عدم توسعه امر اقتباس در سینما، دشواری‌هایش باشد. ما نمی‌توانیم از یک فیلم‌نامه‌نویس انتظار داشته باشیم اقتباسی را انجام دهد که تمام چارچوب‌های یک اقتباس کامل را دارا باشد. اقتباس سینمایی الزاماتی دارد که ضمن حفظ ماهیت سوژه، پدیده و یا شخص، جذابیت‌های سینمایی به آن اضافه می‌شود و این جذابیت‌ها نباید به کلیت شخصیت آسیبی وارد کند. در سینمای ایران اقتباس یا بسیار کم بوده و یا از نمونه‌های مکتوب آثار خارجی استفاده شده است. آپاراتچی نشان می‌دهد اگر از تاریخ واقعی کشور به درستی اقتباس شود، به نمونه‌های موفق و قابل اعتنایی دست می‌یابیم.

بازخورد بسیار خوب از مردم
نویسنده کتاب «به اضافه مردم» بازخوردی که پس از دیدن فیلم دریافت کرده بود را فراتر از انتظار خود می‌داند و می‌افزاید: در ایام جشنواره فجر این فیلم را همراه مردم دیدم و اخبار را دنبال می‌کردم و خوشحال شدم که قدر این فیلم دانسته شد. این فیلم با وجود آنکه در رده فیلم اولی‌ها قرار گرفته بود، منتقدان و کارشناسان سینما حتی با اذعان به برخی ضعف‌ها نتوانستند از فیلم به سادگی عبور کنند و معتقد بودند نباید این فیلم نادیده گرفته شود. اغلب افرادی که آپاراتچی را دیدند، از نظر سوژه، فیلم‌نامه و کارگردانی، آن را فیلم قابل اعتنایی تلقی کردند.

تاریخ فرهنگی کشور باید روایت شود
رشیدی با تأکید بر اینکه برای بازتولید جریان‌های موفق فرهنگی و هنری کشور در اتمسفر انقلاب اسلامی نیاز به آموزش داریم، بیان می‌کند: بخشی از این آموزش در میدان عمل و از طریق انضمام و بخش دیگر آن باید از طریق تولید ادبیات و متن اتفاق بیفتد. هدف اصلی و غایی جریان تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی، سامان دادن به نظریه فرهنگ و هنر و نظریه فرهنگی انقلاب اسلامی است. پایه تدوین این نظریه، تدوین تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی است. ما تا زمانی که این تاریخ را روایت نکنیم، مطمئناً نظریه فرهنگ و هنر انقلاب سامان نخواهد گرفت. در اهمیت خاطرات مربوط به عناصر مؤثر در فرهنگ و هنر انقلاب در دهه‌های ۶۰ و ۷۰، همین بس بود که ما اذعان کنیم با وجود تجربه‌های انباشته در جریان انقلاب اسلامی به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر، نتوانستیم به نظریه فرهنگ و هنر انقلاب دست یابیم و از خلال این تجربه‌های زیسته به تجربه‌های بسیار انبوه که مؤثر بودند، برسیم. نویسنده کتاب «شاه شهیدپرور» در پاسخ به این پرسش که تاریخ شفاهی چه اهمیتی در آموزش تاریخ و همچنین تاریخ‌نگاری دارد، می‌گوید: تاریخ شفاهی در مسیر تاریخ‌نگاری، مهم‌ترین فرصت و امکان است. ما از تاریخی در کشورمان سخن می‌گوییم که بسیاری از عناصر مؤثر و فعال و همچنین بسیاری از مخاطبان جریان فرهنگی و هنری آن هنوز در قید حیات هستند. تاریخ شفاهی بزرگ‌ترین امکان برای ماست که از طریق آن بتوانیم به روایت‌های دست اول فرهنگی دست پیدا کنیم.

کتاب آپاراتچی
کتاب «آپاراتچی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.