درک این مسئله، قاعدتاً جز با بررسی تجربه تاریخی که ملت ایران در قرون و اعصار پس از تحمل مرارتها و سختیهایی که در این مسیر ازسرگذرانده، امکان پذیر نیست. در واقع رهبر معظم انقلاب بر سیر مجاهدتها از مشروطه به این سو تا مقطع انقلاب و بهخصوص تأکیدهای خودِ حضرت امام خمینی(ره) برای
به همهپرسی گذاشتن نوع حکومت «تنها حدود ۵۰ روز پس از انقلاب اسلامی» صرفاً با این هدف اشاره میکنند که نقش تاریخی مردم را به عنوان «صاحبان کشور و انقلاب» یادآور شوند.
اما چرا پیگیری و روایت این پیوستگی تاریخی تا رسیدن به مسئله انتخابات و صندوق رأی مهم است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر بررسی مقطع حدوداً یک سده اخیر و اتفاقات برجسته آن بتواند درک اجمالی را از این مسئله به ما بدهد. به تاریخ ۱۲۰ سال اخیر ایران نگاه کنید! ببینید کشور در این مدت چه اتفاقاتی را از سرگذرانده و نسبت هر کدام از این وقایع، به حضور و همراهی مردم چه بوده است؟ اشغال کشور در شهریور ۱۳۲۰ را در نظر بیاورید. در همین یک فقره میبینیم وقتی مردم نقش آفرین نباشند، به راحتی یک کشور از شمال وجنوب بی هیچ مانع و مقاومتی توسط بیگانگان اشغال میشود.
به تجربه خودِ انقلاب اسلامی نیز که میرسیم، میبینیم بی حضور اقشار مختلف مردم از زن و مرد و پیر و جوان در شهر و روستا، امکان رقم زدن چنین رویداد عظیمی امکانپذیر نبود. بنابراین در یک جمله، هویت انقلاب اسلامی و بعد نیز جمهوری اسلامی با حضور مردم پیوند خورده است. جدای از اینکه انقلاب اسلامی اساساً با حضور و نقشآفرینی مردم پا گرفته و تداوم خواهد یافت، بدون این حضور و نقشآفرینی با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد؛ همانگونه که امروزه نیز بیشتر مشکلات در نقاطی حلنشده باقی مانده که مردم خودشان را از نقشآفرینی در آن کنار کشیده و حضور ندارند.
مضاف بر همه اینها یک نگاه فلسفی نیز در پی این پیوند میان نظام و مردم دیده میشود؛ یعنی اینطور نیست که امام خمینی(ره) بدون پشتوانه نظری از شاخص و میزان بودن، رأی ملت سخن به میان آورده باشد. این کلام که «میزان رأی ملت است» به همان بخش از مباحث و آموزههای دینی ما برمیگردد که در آن امیرالمؤمنین(ع) از «لو لا حضور الحاضر» سخن گفتند. این حضور حاضران است که به این نظام و نظام سیاسی و این تشکیلات و ساختار شکل داده و آن را تحقق میبخشد. ما میگوییم یک «جسمانی الحدوث» و یک «روحانی البقا» در فلسفه صدرایی داریم که این نگاه مبتنی بر آن تئوریزه شده است. این «جسمانی الحضور» بودن- که من این تعبیر را بهتازگی در کنار «جسمانی الحدوث» در خصوص حضور و نقشآفرینی مردم به کار بردم- باید اتفاق بیفتد و موانع بر سر راه آن برداشته شود تا پس از آن «روحانی البقا»یی-که منظور تحقق عدالت، آزادی و استقلال است- نیز تداوم پیدا کند.
در همین کشوری که شهریور ۱۳۲۰ بدون هیچ مقاومتی اشغال شد، ما تجربه دفاع مقدس و تجربه ایستادن در برابر گروههای تجزیهطلب را با مشارکت و نقشآفرینی فعال مردم داریم. اگر همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، این تجارب تاریخی مرور شود و از آن طرف، خود جمهوری اسلامی نیز مشی مردمدارانهاش را ارتقا ببخشد و ظرفیتهای بیشتری برای نقشآفرینی مردم را فراهم کند،
خودِ این روایت میتواند یک سیرِ امید ایجاد کند. البته که باید به قوه تشخیص و انتخاب مردم اعتماد کرد. به قول شهید مطهری اگر مردم ۱۰۰ مرتبه اشتباه کردند، باز هم باید گذاشت تجربه بیندوزند. ما نیز نباید از روایت این تجربهها در قالبهای مختلف هنری و ادبی غافل شویم.
نظر شما