پایگاه خبری «هیل» وابسته به کنگره آمریکا در گزارشی به قلم «احمد الاسدی» استادیار مدیریت و محقق دانشکده موسسه چالی در دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی به تحولات در دریای سرخ پرداخته و نوشت: حملات حوثیها، با هدف تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای پایان دادن به جنگ در غزه، به طور ناخواسته زمینه را برای تغییرات ژئوپلیتیک گستردهتری فراهم کرده و بر کشورها و اقتصادهای دور از کانون درگیری ها در یمن و غزه تأثیر می گذارند.
در ادامه این گزارش آمده است: از آنجا که این حملات، شرکت های بزرگ کشتیرانی را وادار می کند تا مسیرهای خود را تغییر دهند، آمریکا و متحدانش که با محدودیت مداخله نظامی به واسطه تامین ایمنی و کارایی تجارت حیاتی دریایی مواجه هستند را در مقطع حساسی قرار داده است. اثرات آنی و موجدار اختلال امنیت دریای سرخ که بسیار فراتر از افزایش زمان حمل و نقل و هزینه های عملیاتی است، با بالا رفتن شدید «شاخص جهانی کانتینر موسسه تحقیقات دریاییDrewry» واضح شده است. این تغییر، موجب تقویت موضع اقتصادی و استراتژیک کشورهای بریکس شده، اما متحدان آمریکا را تضعیف میکند و تحرک سنتی اقتصاد جهانی را به چالش می کشد.
تغییر مسیر کشتیهای شرکتهای بزرگ کشتیرانی دنیا برای عدم مواجهه با آشفتگی دریای سرخ، کاهش 50 درصدی درآمد «مصر» بزرگترین متحد ایالات متحده در این منطقه، از کانال سوئز را در پی داشته که بحران ارزی مصر را تشدید میکند. علاوه بر این، وجود پتانسیل افزایش وابستگی اتحادیه اروپا به منابع انرژی جایگزین و زنجیره تامین، نگرانی استراتژیک گستردهتری را برای قاره سبز برجسته میکند. همزمان با اینکه کشورهای اروپایی به واسطه روابط پرتنش با روسیه، با منابع جدید انرژی دست و پنجه نرم می کنند، تغییر مسیرهای تجاری جهانی نیز می تواند به طور ناخواسته تسلط آمریکای شمالی بر امنیت انرژی اروپا را مستحکم کند. این تغییر هرچند نامحسوس، پیامدهای عمیقی بر روابط اروپا و آمریکای شمالی و تعادل انرژی جهانی دارد.
همه چیز به ضرر واشنگتن
افزایش تعداد کشتیهایی که سفر طولانیتر و پرهزینهتر از اطراف «دماغه امید نیک» را انتخاب میکنند، به نفع اقتصاد «آفریقای جنوبی» است. اجتناب کشتیها از مسیر دریای سرخ، حجم پهلوگیری کشتیها در بنادر آفریقای جنوبی را افزایش داده و اهمیت استراتژیک این مسیر دریایی را نیز دوچندان می کند. افزایش ترافیک در آب های آفریقای جنوبی، همچنین ممکن است بر قدرت این کشور را در اتحاد بریکس و مذاکرات تجاری جهانی بیافزاید.
تغییر مسیر کشتیهای تجاری برای هند نیز می تواند مفید باشد. هند به عنوان یک بازیگر مهم در بریکس و یک قدرت در حال رشد در اقتصاد جهانی، خود را در چهارراه یک کریدور تجاری در حال ظهور می بیند. طولانی شدن مسیر محموله های نفت و گاز خلیج فارس به اروپا با عبور از اطراف دماغه امید نیک، با منافع هند در دسترسی به انرژی موردنیاز مطابقت دارد و به طور بالقوه، تامین پایدارتر انرژی از کشورهای خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی را تضمین می کند. این تغییر، امنیت انرژی و روابط اقتصادی هند با کشورهای حاشیه خلیج فارس را تقویت و نفوذ اقتصادی جمعی اتحاد بریکس را بیشتر می کند.
حتی روسیه که در نتیجه جنگ اوکراین توسط بسیاری از کشورهای غربی در دام تحریمها گرفتار و منزوی شده، از اختلال کشتیرانی در دریای سرخ، منتفع شده است. تغییر مسیر ترافیک دریایی و متعاقب آن جهش قیمت نفت، سود غیرمنتظره ای را برای مسکو به ارمغان میآورد. افزایش قیمت جهانی نفت، درآمد روسیه از صادرات مشتقات نفت خام را افزایش میدهد و یک سپر مالی در برابر فشارهای اقتصادی تحریمها، ایجاد میکند. این مهم، نشانگر آن است که چگونه درگیریهای ژئوپلیتیکی در دیگر نقاط، میتواند انعطافپذیری اقتصادی و قدرت روسیه در بازار جهانی انرژی را تقویت کند.
چین نیز به عنوان یکی از ذینفعان قطعی این تغییر مسیر کشتیرانی، ظاهر می شود. از آنجا که ابتکار «یک کمربند و یک جاده» به دنبال ترسیم مجدد نقشه تجارت جهانی از طریق شبکه ای از مسیرهای زمینی و دریایی است، بی ثباتی در دریای سرخ میتواند تلاش ها برای معرفی «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» به عنوان جایگزین ایمن تر و قابل اطمینان تر برای تجارت اوراسیا را تسریع کند. علاوه بر این، مشارکتها و سرمایهگذاریهای استراتژیک چین در سراسر آفریقا و آسیا نیز با افزایش حمل و نقل از طریق مسیرهای جایگزین سود میبرند و جاهطلبی این کشور برای قرار گرفتن در قلب جریانهای تجارت جهانی را افزون میکند.
حملات حوثیها در دریای سرخ، یک تغییر ژئوپلیتیک وسیعتر از صرفا این منطقه را تسریع میکند. بدین گونه که کشورهای بریکس با وجود عدم مشارکت مستقیم، مواضع خود را تقویت میکنند. این در حالی است که آمریکا و متحدانش با محدودیت های نفوذ خود بر ایمنی و امنیت تجارت جهانی مواجهند.
در نهایت، آمریکا در واکنش خود به آنچه در دریای سرخ میگذرد، ملزم به حفظ تعادل در آینده نگری استراتژیک، تیزبینی دیپلماتیک و تعهد به چندجانبه گرایی است. با حمایت از یک راه حل مسالمت آمیز و تلاش برای حفظ منافع جامعه جهانی، آمریکا می تواند به ثبات منطقه ای و امنیت مسیرهای تجاری حیاتی کمک کند.
همزمان با کمر خم کردن خطوط کشتیرانی جهان زیر بار این منازعه، موازنه جهانی قدرت که ماهرانه در حال تغییر است، بر پیوستگی درگیریهای منطقهای تحت استراتژی جهانی تاکید دارد. در این شرایط؛ چالش پیش روی سیاست گذاران این است که آب های آشفته را بپیمایند و جریان های عمیقی که از تغییر خبر می دهند را مدیریت کنند.
مترجم: علی خراسانی
نظر شما