روی نقشه، هرات، شهری که محمدعلی عطار هروی در آن به دنیا آمد، یکی از شهرهای مهم کشور همسایه است. روی نقشه، او اهل دیاری است و ما اهل دیاری دیگر، اما براساس تاریخ، محمدعلی عطار هروی متولد شهری است از شهرهای خراسان بزرگ که زبان مردمانش با ما یکی است و در گذشتههای دور موطن هنرمندان نامدار و صنعتگران چیرهدست ایرانی بوده است. قدیمیها میگفتند خون، خون را میکشد؛ از من اگر بپرسید خاک هم چنین خاصیتی دارد؛ لابد خاصیتی که شیخ عطار را از هرات میآورد مشهد، در جوار حرم مطهر علی بن موسیالرضا(ع) و پس از وفات نیز نگهش میدارد و میشود میهمان ابدی خانه آقا.
عبد مذنب اسمعیل عطار هروی
«اینجانب محمدعلی فرزند حاجی محمد اسماعیل ولد محمد حسن ولد علی اکبر در سنه ۱۳۲۸هـ.ق در محله خواجه عبدالله مصری ولایت هرات متولد شدم. آثارم را به این مضمون امضا میکنم: العبدالمذنب محمدعلی ولد حاجی محمد اسمعیل عطار هروی».
پشت به پشت آخوند بودند، اما پدرش منبر را ترک کرد و در هرات به عطاری مشغول شد، خوشنویسی هم میکرد، هنری که به محمدعلی هم ارث رسید. خودش در این باره در مصاحبهای گفته است: «از همان وقتی که در مسجد خانگی بودم، شوق و علاقه به خط خوش داشتم. پدرم در خانه جُنگی به خط خوش نستعلیق داشت. شبها از روی آن مشق میکردم و این علاقهمندی روز به روز در من زیادتر میشد. روزهای جمعه با قلم، دوات و کاغذ به مسجد جامع هرات، مصلا و گازرگاه شریف میرفتم و از روی کتیبهها و سنگهای قبور خطوط متنوع را نقل میکردم، بدون آنکه بخواندن آن قادر باشم. همیشه به فکر بودم که این خطها را چگونه بخوانم تا آنکه یک روز یکی از دوستان پدرم که کارهایم را دید، گفت: آخوندزاده ملا محمد صدیق نیازی میتواند این خطوط را بخواند. از قضای روزگار ساعتی بعد آقای نیازی از جلو دکان گذشت و دوست پدرم او را به دکان دعوت و مرا به وی معرفی کرد. استاد محمد صدیق این خطوط را خواند و همه را برایم توضیح داد که از کجا نقل شده است .وی مرا به شاگردی پذیرفت. من چون تشنهای که به آب رسیده باشد، فردا با قلم، دوات و کاغذ نزد استاد رفتم و از ایشان سرمشقی به خط معقلی گرفتم. همان شب با شوق و علاقه زیاد از روی جمله «انا مدینة العلم علی بابها» بارها نوشتم. هر روز به مسجد پهلوی خانه استادم رفته و از اِیشان سرمشق میگرفتم. به این صورت خطوط اسلامی را نزد مرحوم ملامحمد صدیق نیازی یاد گرفتم».
هم عطار، هم خوشنویس
محمد علی جز خوشنویسی پیشه عطاری را نیز از پدر به ارث برد. دکان عطاریاش در بازار قندهار بود. توی همین دکان هم مشق میکرد و هم به شاگردانش خطاطی آموزش میداد. مدتی هم مسئولیت موزه آثار تاریخی هرات را به عهده داشت، اما روزگار برایش خواب دیگری دیده بود. خوابی که با ورود شوم نیروهای شوروی سابق به افغانستان و آغاز جنگ تعبیر شد. «در سال۱۳۶۱ به جمهوری اسلامی ایران مهاجرت کردم و در شهر مقدس مشهد اقامت گزیدم. در همان وقت اداره اوقاف خراسان از بنده خواست در زمینه کتیبهنویسی با آن اداره همکاری کنم. چون کتیبهنویسی مورد علاقه بنده بود مشغول کار شدم، به امید آنکه ثوابی نصیب بنده شود». پس از آن بود که استاد در بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی مشغول شد و تا آخر عمر هم در آنجا فعالیت کرد.
از روی دست تاریخ
میگفتند در خطاطی اعجوبه است. به انواع خطها مسلط بود. او هر یک از انواع خطوط فارسی و عربی مثل نسخ، ثلت، نستعلیق، تعلیق و کوفی را به شیوههای متعدد مینوشت. بعد پژوهشی کارهای عطار هروی نیز به اندازه کیفیت هنری آثار او برجسته است. استاد عطار با کاوش در آثار باستانی، اسناد تاریخی و گردآوری مسکوکات دورههای قرن اول و دوم اسلام، بهخصوص رسمالخط دوره خلفای راشدین، به نمونه اصلی خط کوفی دست پیدا کرد و سپس با تحقیق در دورههای بنیامیه، بنیعباس، غزنویان و دوره تیموری، با انواع و اقسام تفاوتهایی که در خط کوفی وجود داشت، آشنا شد و انواع آن را از مسکوکات دورههای مختلف اسلامی کتابت میکرد. «بنده حدود ۵۶نوع خط اسلامی نوشتهام و هنوز مینویسم که جُنگی به نام نمونههای خطوطم قبلاً در کابل چاپ شده است». «قرآنُ الْمُحَلّی» یکی دیگر از آثار او است که در آن ۶۸کتیبه از سورههای قرآن کتابت شده و در سال ۱۳۶۶ شمسی توسط انتشارات سروش در تهران به چاپ رسید. هنر آینهنگاری قرآن کریم نیز با همت محمدمهدی هراتی و با طراحی محمدعلی کشاورز در تهران چاپ شد. همچنین قرآن «اَساوِر» ۱۵سال پس از درگذشت استاد توسط رفیع اصیل یوسفی در مشهد منتشر شد.
کتیبهنویس آستان
استاد هروی جز کتابت و خوشنویسی، کتیبهنویس هم بود و آثاری از او در حرم مطهر رضوی باقی مانده است. به جز این، کتیبههای زیادی در افغانستان، سایر شهرهای ایران و کشورهای مختلف از مرحوم عطار هروی یادگار مانده است. خود او در این باره گفته است: «تاکنون کتیبههای زیادی برای مساجد و اماکن نوشتهام و هنوز مشغول نوشتن کتیبههای ایوان مسجد گوهرشاد در مشهد هستم. تاکنون این کتیبهها را نوشتهام: کتیبههای مسجد جامع بزرگ هرات، کتیبههای مسجد جامع لشکرگاه، کتیبه مسجد جامع حاجی یعقوب در کابل، کتیبههای خرقه شریف در هرات، کتیبه مسجد دارالمعلمین هرات، کتیبههای زیارت مولانا عبدالرحمن جامی در هرات، کتیبه مسجد ولایت هرات، کتیبههای مزار حضرت خواجه مودود چشتی در چشت شریف، کتیبه مسجد بکرآباد در هرات، کتیبه مسجد سکندرجان در هرات، کتیبههایی در مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس، کتیبه مسجد مسلمانان هامبورگ در آلمان».
خوشنویسان بسیاری نزد محمدعلی هروی شاگردی کردند. امینالله پیرزاد هروی از جمله آنها بود که مدتی در بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی اشتغال داشت و آثاری از خود بر جا گذاشت. در حال حاضر برخی از آثار عطار هروی، در افغانستان و موزه آستان قدس رضوی و برخی دیگر از موزههای سایر کشورها نگهداری میشوند. همچنین برخی از کتیبهها و تابلوهایش نزد اشخاص و علاقهمندان به هنر و خوشنویسی نگهداری میشود. استاد عطار هروی تا پایان عمر در مشهد زندگی کرد و عاقبت ۲۷ اسفند۱۳۷۱ شمسی برابر با ۲۴رمضان ۱۴۱۳ قمری در سن ۷۸سالگی درگذشت و پیکرش را در داخل حرم مطهر امام رضا(ع)، جایی که چندین سال در آن به کار خوشنویسی و کتیبهنگاری مشغول بود، به خاک سپردند.
آزاده خلیلی
نظر شما