اجلاس اکو

ماجراجویی جدید مدیران دستگاه ورزش و فدراسیون فوتبال در وضع قوانین نقل و انتقالاتی جدید نه تنها یک تجربه شکست خورده بلکه اصرار بر روش‌های غیرحرفه‌ای در حوزه فوتبال ایران است.

به گزارش قدس آنلاین، در شرایطی که هنوز هیچ یک از فوتبالی‌ها و غیرفوتبالی‌ها داستان خنده‌دار قانون سقف قرارداد را از یاد نبردند و هر روز زوایه‌ای جدیدی از این شاهکار تاریخی در فوتبال ایران آشکار می‌شود، مدیران فدراسیون فوتبال به پیشنهاد وزیر ورزش و جوانان در آستانه تصویب یک قانون جدید دیگر به نام فیرپلی مالی برای باشگاه‌های لیگ برتری هستند.

شاید در نگاه نخست وضع چنین قانونی یک اتفاق مبارک و خجسته در فوتبال ایران به نظر بیاید اما برای افکارعمومی و اهالی فوتبال ایران پرسش کلیدی مطرح است که چه کارگروهی ضوابط و مقررات مرتبط با این قانون را بررسی کردند که حالا مسئولان و متولیان حوزه ورزش و فوتبال تصمیم گرفتند این قانون را در مجمع عمومی فدراسیون فوتبال مطرح کنند تا با تأیید اعضای مجمع به قانون لازم‎الاجرا تبدیل شود.

رفتار غیر حرفه‌ای طراحان این قانون نشانه مبرهن از آینده ترسناک آن است، دقیقاً همان اتفاقی که در جریان اجرای قانون سقف قرارداد رقم خورد، آن ایام همه متولیان فوتبال و دستگاه ورزش این موضوع را راه نجات باشگاه‌های ورشکسته و بدون درآمد فوتبال ایران دانستند و برخی مدیران عامل باشگاه‌ها که حقوق‌بگیر فدراسیون فوتبال بودند از این قانون به عنوان شاهکار بزرگ مدیریت نام بردند اما در مدتی کوتاه نه تنها حرف خود را پس گرفتند بلکه مدعی شدند این قانون ایرادهای ماهوی بسیار زیاد دارد و در فوتبال خصولتی ایران چنین اتفاقی ممکن نیست!

حالا دوباره همان اتفاقات در تکرار است البته با این تفاوت که به جای قانون سقف قرارداد مسئولان با نام فیرپلی وارد گود بازی شدند تا شاید منتقدان را به عبارتی ساده فریب دهند که این قانون الگو گرفته از قانون موجود در فوتبال اروپاست، اما طراحان این سناریوی نمایشی حتی ذره ای به این موضوع فکر نکردند که دقیقاً کجای فوتبال ایران و نظام باشگاه‌داری فوتبال ما شبیه فوتبال اروپاست که چنین ادعای خنده‌داری را مطرح می‌کنند! البته باید به این مسئله بسیار مهم اشاره کرد که تنظیم‌کنندگان این قانون با رؤیاپردازی ماهرانه و شگفت‌انگیزی همه چیز را در حد استاندارد و قابل قبول در نظر گرفته‌اند اما همه این اتفاقات صرفاً روی کاغذ آمده چون واقعیت ماجرا این است که در فوتبال ورشکسته ایران هیچ باشگاهی درآمد مشخصی ندارد که حالا اقدام به رعایت فیرپلی مالی کند.

شاید وزیر ورزش و جوانان و رئیس فدراسیون فوتبال با شعار درآمدزایی در فوتبال به دنبال اجرای این مصوبه جدید باشند اما حتی یک کودک پنج‌ساله هم می‌داند با این شرایط هزار سال دیگر هم حق پخش واقعی از سوی رسانه ملی به باشگاه‌ها پرداخت نمی‌شود، دقیقاً همان طور که حق تبلیغات محیطی باشگاه‌ها از سوی سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال به‌درستی پرداخت نمی‌شود. یا موضوع کپی رایت که دیگر به یک خیال باطل تبدیل شده و صرفاً برای شوخی و خنده در محافل فوتبالی از آن استفاده می‌شود. جدا از تمام این مباحث، قانون‌گریزی مدیران باشگاه‌ها نشانه واضحی برای عدم اجرای این قانون است، دقیقاً همان اتفاقی که در ماجرای قانون خلق‌الساعه سقف قراردادها رقم خورد که فدراسیون پس از یک نیم فصل مقاومت در نهایت مجبور شد شکست مفتضحانه این قانون را بپذیرد و با انواع و اقسام ماله‌کشی‌های رنگارنگ و داستان سرایی‌های مختلف ناتوانی خود در اجرای قانون ضعیف سقف قرارداد را بپذیرد.

با این شرایط بخش قابل توجهی از اهالی فوتبال نه تنها این قانون را جدی نگرفتند، بلکه بی‌تفاوت از کنار آن عبور می‌کنند؛ چون این بار هم همان داستان همیشگی در حال تکرار است و یک معرکه جدید به راه افتاده تا مدیران باشگاه‌های ورشکسته بدون یک ریال درآمد دور همدیگر جمع شوند، میوه و چای بخورند و رؤیاپردازی کنند تا شاید با این نسخه‌های تاریخ مصرف گذشته، توانستند کیفیت لیگ ایران را به حد لیگ‌های معتبر حوزه خلیج همیشه فارس برسانند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.