به گزارش قدس آنلاین، جنبش اعتراضی «همبستگی با مردم غزه» این بار نه از کف خیابانهای آمریکا و نه توسط گروههای سیاسی، بلکه توسط دانشجویان رهبری شد.
اعتراضات که از دانشگاه کلمبیای نیویورک آغاز شد روز به روز گسترش یافت و امروز نه تنها بسیاری از دانشگاههای آمریکا با این جنبش همراه شدهاند که صدای آن از مرزهای این کشور فراتر رفته است. دانشگاه کلمبیای نیویورک یکی از پیشگامان تحرکات دانشجویی در آمریکا محسوب میشود و سابقه درخشانی در خیزشهای دانشجویی از محکومیت آپارتاید در آفریقای جنوبی تا جنگ کنونی اسرائیل در غزه داشته است.
پروفسور «رادنی شکسپیر» تحلیلگر و کارشناس امور سیاسی اقتصادی انگلیس و اتحادیه اروپا در گفتوگو با قدس به پرسشها درزمینه خیزش این روزهای دانشگاهیان در آمریکا و سایر کشورها در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی و در دفاع از آرمان فلسطین پاسخ گفته است که در ادامه میخوانید.
شکسپیر استاد دانشگاه کمبریج و یک وکیل مجرب بریتانیایی، بهویژه برای کنفرانسهایش در مورد پول، اقتصاد واقعی و عدالت اجتماعی و اقتصادی شناخته شده است. وی دانشآموخته دانشکده داونینگ کمبریج انگلیس است، کتابهای بسیاری را در حوزه تئوریهای اقتصادی و نیز امور ایران، بحرین و سوریه نوشته و از چهرههای رسانهای ضدامپریالیسم و ضدصهیونیستی مطرح بینالمللی به شمار میآید.
تحلیل کلی شما در مورد ماهیت جنبش دانشجویی در حمایت از غزه و خاستگاه این جنبش چیست؟ معترضان چه میخواهند؟
باید بگویم پایه و اساس جنبش دانشجویی کنونی مبارزه با بیعدالتی در قبال فلسطین و مردم غزه است؛ درواقع این خیزش خواستار بایکوت و تحریم رژیم صهیونیستی است که البته به واسطه جنایات این رژیم و بیعدالتی بزرگ در قبال فلسطین به وجود آمده است.
البته در خیزش کنونی دانشگاهیان، اماکن مقدس نیز دخیل هستند؛ این یک اعتراض به بیعدالتی در قبال مردمی مظلوم است و از این حیث جنبش کنونی به یک جنبش مذهبی شباهت دارد. وجه تشابه دیگر این جنبش با جنبشهای مذهبی این مسئله است که دانشجویان عنوان کردهاند تا زمانی که عدالت محقق نشود، دست از اعتراض برنخواهند داشت. این خواسته به این معناست که مطالبه آنها فراتر از زندگی افراد ادامه خواهد یافت و تحقق عدالت برای آنها یعنی مردم فلسطین آزادانه در سرزمین خود زندگی کنند.
اعتراضات تا چه حد برایند شکاف نسلها در غرب است؟ حضور فرزندان سیاستمداران در تجمعات چه معنایی دارد؟
پیش از این برخی تصور میکردند شرکتکنندگان در اینگونه تظاهراتها مسلمانان، مهاجران، رنگینپوستان و سوسیالیستها هستند، اما امروز شاهد حضور فرزندان مقامات آمریکایی در تجمعات حامیان فلسطین هستیم. تصور میکنم این اعتراضات به این معنی است که نسل جوان در حال مبارزه است و اراده لازم برای رسیدن به پیروزی را دارد. والدین آنها با دروغ و تبلیغات مستمر، ذهن آنها را خراب کردهاند. قابل توجه است که بسیاری از معترضان پیشرو در این تجمعات، یهودیان هستند و این در مورد اعتراضات در محکومیت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز درست بود؛ فرزندان مقامات بلندپایه آمریکایی احتمالاً بهخوبی آگاه و تحصیلکرده هستند و هیچ چیز تعجبآوری در مورد مشارکت آنها وجود ندارد. این یک دخالت بسیار مهم است و در نهایت تعیینکننده خواهد بود.
جنبش در رسیدن به مطالباتش تا کجا پیش خواهد رفت؟ برخی جنبش دانشجویی اخیر آمریکا را با جنبشهای دهه ۷۰-۱۹۶۰ در مخالفت با جنگ ویتنام مقایسه میکنند. تاریخ تکرار خواهد شد؟
مارک تواین میگوید «تاریخ هرگز تکرار نمیشود، اما اغلب همقافیه میشود» با این بیان تاریخ ممکن است به موازات آنچه در تظاهرات علیه جنگ ویتنام سراغ داریم، تکرار شود. در سال۱۹۷۰ دانشجویان دانشگاه ایالتی کِنْت آمریکا به دلیل اعتراض به جنگ در ویتنام به گلوله بسته شدند. متأسفانه، تکتیراندازها در حال حاضر روی پشتبام دانشگاههای آمریکا موضع گرفتهاند. صورت مسئله هر دو رویداد، نسلکشی است؛ نسلکشی که با حمایت کل طبقه سیاسی غرب در جریان است. بیشک این جنبش روز به روز تشدید خواهد شد و به کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت.
دلیل برخورد پلیسی و خشن با اعتراضات دانشجویی در آمریکا چیست؟
طبقه سیاسی ایالات متحده کاملاً توسط ترکیبی از نفوذ صهیونیستها و منافع هلدینگهای نظامی-صنعتی کنترل میشود؛ خب در این شرایط چه انتظار دیگری میتوان داشت؟ علاوه بر این، نظام سیاسی آمریکا همواره مانع ظهور موفق یک نامزد ضدجنگ شده است و با کنشهای ضدجنگ بهشدت برخورد کرده است؛ اگر بگویم در حاشیه نشستهای سیاسی -انتخاباتی دموکراتها در پاییز امسال احتمال کشته شدن معترضان به نسلکشی در فلسطین وجود دارد، حرف نامربوطی نزدهام.
این تجمعات چقدر میتواند بر تصمیمات مقامات آمریکا در مورد عدم حمایت کورکورانه و بیچون و چرا از اسرائیل تأثیر بگذارد؟
هنگامی که فرزندان مقامات بلندپایه یعنی کودکانی که از یک پیشینه نخبگانی برخوردارند درگیر ماجرا شوند، نویددهنده این واقعیت است که موفقیت در طولانیمدت اجتنابناپذیر شده است.
جنبشهای رادیکال موفق نمیشوند، مگر اینکه توسط افراد پرانرژی با پیشینه طبقه متوسط (حتی بالاتر) رهبری شوند. چرا که مردم عادی باید زمان و انرژی خود را در نبردهای روزانه صرف بقای خود کنند، در حالی که افرادی که دارای پیشینههای مرفهتر هستند، طبیعتاً قادر به درک راه حلهای جدید هستند و منابع مادی برای امکان مشارکت در جنبشهای اعتراضی و غیره را دارند.
در نهایت یک نکته مهم درباره جنگ غزه که نباید از آن غافل شویم این است که در گفتوگوها و مذاکرات در مورد برقراری آتشبس فوری در غزه، نباید ۷هزار زندانی فلسطینی را که در زندانهای اسرائیل نگهداری میشوند و مرتکب هیچ اشتباهی نشدهاند، نادیده بگیریم و این واقعیتهایی است که در کنار اعتراضات دانشجویی قطعاً نظر مقامات آمریکایی را به خود جلب خواهد کرد.
نظر شما