تحولات منطقه

۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۹۸۳۲۱۰

یادداشت شفاهی:

رئیس مکتب تشیع و هویت‌بخشی متمایز به شیعیان

سیده مهین میرافضلی، محقق و پژوهشگر جامعه الزهرا(س)

امام صادق(ع) در جامعه‎ای که مردم بر اساس بینش‎های خویش عمل می‎کردند، علاوه بر این که هندسه معرفتی را برای شیعیان ترسیم کرد، در مقام عمل نیز پیشتاز اجرای آن بود. مهندسی امام در رفتار و عملکرد شیعیان به‌گونه‎ای بود که زمینه را برای جذب گروه‎های فکری دیگر فراهم آورد...

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

تمایز فکری و رفتاری در فلسفه وجودی همه ادیان نهفته است و امامان معصوم(ع) نیز هر کدام به اقتضای شرایط اجتماعی خود تلاش داشته‌اند با ارائه مجموعه‎ای از باورها، ارزش‌ها، نمادها و رفتارها، پیروان خود را به هم نزدیک و از دیگر گروه‌ها متمایز کنند و با آن تمایزها شناخته شوند؛ تمایزی که از آن به تشخص یا هویت یاد می‌شود.

پس از رحلت پیامبر خدا(ص) مسائلی چند، ازجمله اختلاف درباره جانشینی، مسلمانان را به دو شاخه عمده تقسیم کرد و در ادامه، همزمان با نیازهای اجتماعی و گشوده شدن فضای باز فرهنگی، آرا و افکار متفاوتی عرضه شد که افزون بر اختلاف سیاسی، اختلاف فکری را در عرصه‎های مختلف سبب شد. وجود چنین فضایی سبب ظهور هویت‌های متکثر در قالب مذاهب و نحله‎های فکری گوناگونی شد که هر یک در جامعه برای تبیین آرا و عقاید خود و جذب دیگران می‎کوشید.

چنین کوششی زمینه‏های گفت‌وگو را فزونی می‎بخشید و در این میان، هم دشمنی حکومت‎ها با اهل‌بیت(ع) وجود داشت و هم تفکر و رفتار اکثریت جامعه با آرا و عملکرد امام صادق(ع) همسو نبود و بسیاری از مردم گرفتار افراط و تفریط در حوزه نظر و رفتار بودند. از این‎رو، حضرت(ع) برای حفظ و سامان‎مندی شیعیان و جلوگیری از جذب آنان در گروه‎های انحرافی تدابیری اندیشید تا شیعه را به‌عنوان جامعه‌ای مستقل، با آرا و رفتاری خاص حفظ و معرفی کند، گسترش دهد و در قدمی فراتر، سبب جذب و هدایت گروه‌های دیگر شود. ایشان تلاش کرد با ترسیم نظام شناختی و رفتاری، هویت شیعه را توسعه و استمرار داده و در مواردی هویت‌بخشی کند.

مکتب امام صادق(ع)، مکتب عقل‌ورزی

 امام صادق(ع) برای هویت‌بخشی به شیعیان به معرفی منابع و ابزار شناخت -که در هویت‌زایی نقش مستقیم دارند-  اقدام کرد و به تبیین اهمیت آن‌ها اصرار ورزید. امام(ع) با تأکید بر منابع و ابزار شناخت، خواستار شکل‏‎گیری کنش‏‎هایی در جامعه شد که منشأ شناختی داشته باشد، چرا که کنش‏‎های برآمده از شناخت، بادوام‏‎تر و اثرگذارتر هستند. آنچه در نگاه امام(ع) در این باره مهم است و نگاه شیعه را به منابع معرفتی متمایز از دیگر گروه‌ها قرار می‌دهد، استفاده از این منابع در کنار یکدیگر و نگاه مجموعی به آن‌ها برای شناخت است، به‌طوری که نگاه افراطی و تفریطی و انحصاری به منابع را نفی می‌کند.

امام صادق(ع) قرآن را منبعی مهم برای معرفت و معیاری ارزشمند برای شناخت معرفی کرد و فرمود: «به‌راستی خدای تبارک و تعالی قرآن را برای بیان هر چیز فرو فرستاده تا آنجا که -به خدا- چیزی را وانگذارده که بندگان بدان نیازمند باشند و تا آنجا که هیچ بنده‏ای نتواند بگوید کاش این هم در قرآن بود، مگر اینکه آن را هم خدا در قرآن فرو فرستاده است». سیره و سنت معصومین(ع) از منابع دیگری است که امام(ع) به عنوان منابع هویت‌زا بر رجوع به آن تأکید داشته است.

نگاه افراط و تفریط گونه به عقل از ویژگی‌های زمانه امام صادق(ع) بود. اهل حدیث باورها و عقاید دینی خود را تنها از ظواهر قرآن و احادیث دریافت می‌کردند و عقل را به عنوان یک منبع مستقل برای استخراج عقاید قبول نداشتند، بلکه کارکرد دفاعی عقل را برای دفاع از عقاید دینی نمی‌پذیرفتند. در مقابل، برخی متکلمان همچون معتزله تا آنجا پیش رفتند که همه معارف اعتقادی را عقلی دانسته و نقش وحی را تأیید و ارشاد حکم عقل می‌پنداشتند. زنادقه برای شناخت صانع، تأکید بر حس و خوارج رفتار خشک و ظاهرگرایانه بدون پشتوانه عقلی داشتند. در چنین شرایطی، امام صادق(ع) در مسیر فعالیت ائمه پیشین، نقش و کارکردهای شناختی و عملی عقل را تبیین و شیعیان را به بهره‌مندی از آن ملتزم کرد.

امام(ع) عقل را موجودی نورانی و نخستین مخلوق دانست که خداوند آن را کریم و عظیم آفرید. همچنین به نقش عقل در ایجاد شناخت و به عنوان یکی از منابع باورساز اشاره کرد. نقش عقل را در شناخت حسی تبیین کرد و در برابر کسانی که حواس را تنها منبع معرفت انسان می‌دانستند، فرمود: «حواس پنج‌گانه بدون راهنمایی عقل سودی ندارد، همان‌طور که تاریکی بدون چراغ قطع نمی‌شود».

از طرف دیگر، شکل‌گیری چنین عصری با هویت‌های فکری اعتقادی مختلف  اقتضا داشت مرزبندی‌های فکری و اعتقادی صورت پذیرفته و محتوای هویتی مطلوب در موارد مورد نزاع در دسترس شیعیان قرار گیرد. همین ضرورت سبب پدید آمدن مفاهیم و صورت‌بندی‌های اعتقادی بود.

مهندسی نظام رفتاری شیعیان

بخش قابل توجهی از نامه‌های منتسب به امام صادق(ع) دارای مضامین اعتقادی هستند. رساله امام(ع) به اصحابش، رساله شرایع‌الدین به روایت اعمش که شامل گزاره‌های اساسی در اصول و فروع دین است؛ همچنین دو رساله به روایت مفضل‌بن عمر مشهور به «توحید مفضل» و «رساله اهلیلجه»  از جمله آثاری هستند که در آن به تبیین مسائل فکری- اعتقادی شیعه توجه شده است. آن جناب با برگزاری کرسی‎های درس به تبیین و معرفی باورهای صحیح درباره خدا، عدل، امامت، انسان، معاد، قضا و قدر و مواردی مشابه پرداختند و حجم وسیعی از سخنان خود را به آن‌ها اختصاص دادند.

همچنین امام(ع) در حیطه ارزش‌ها مرز میان مطلوب و نامطلوب، خوب و بد، شایسته و ناشایسته را در قالب آموزه‎های ارزشی، اخلاقی و حقوقی مشخص ‎کردند.

بخش دیگری از هویت اجتماعی افراد مربوط به کنش‎های اجتماعی در روابط با دیگران است. امام صادق(ع) در جامعه‎ای که مردم بر اساس بینش‎های خویش عمل می‎کردند، علاوه بر این که هندسه معرفتی را برای شیعیان ترسیم کرد، در مقام عمل نیز پیشتاز اجرای آن بود. مهندسی امام در رفتار و عملکرد شیعیان به‌گونه‎ای بود که زمینه را برای جذب گروه‎های فکری دیگر فراهم آورد و موجب شد شیعیان به‌گونه‌ای تعامل کنند تا در مقابل هویت‌های مقابل، به هویتی منسجم دست یابند. مشارکت اجتماعی با حفظ فرهنگ جعفری، جهت‎دهی فرهنگی به نشست‎های شیعه، بزرگداشت شعائر شیعی چون گرامیداشت غدیر، عاشورا، تأکید بر زیارت امام حسین(ع) و بزرگداشت روز مباهله در مهندسی نظام رفتاری شیعیان از سوی حضرت بود.

تلاش صادقانه برای همگانی شدن هویت اجتماعی شیعه

بنابراین ارائه دو نظام معرفتی و رفتاری و تأکید بر الگوگیری آن از سوی شیعیان تشابه درون‌گروهی را افزایش داده و شیعیان را از گروه‎های دیگر متمایز می‎کرد. امام(ع) با هویت‎بخشی به شیعیان تلاش کرد از یک سو شیعیان را درون جامعه شیعی حفظ کرده و منسجم نگه دارد و از سوی دیگر با تصحیح و نمایش عمل و رفتار خردمندانه شیعیان، دیگر گروه‎ها را به سوی جامعه شیعی هدایت کند. امام(ع) با ترسیم یک نظام شناختی تلاش کرد انسان‎‎هایی آگاه و خردمند و دارای منطق رفتاری را تربیت کند تا زمانه را مورد نفوذ قرار دهد. ایشان زیبایی‎ها و جذابیت‎های موجود در نظام فکری شیعه را به نمایش گذاشت و برای گسترش یا همگانی شدن هویت اجتماعی شیعه کوشید. حضرت در شرایط خاص اجتماعی روزگار خود، از همه ظرفیت‏‎ها برای هویت‌بخشی اجتماعی به شیعیان بهره برد و تلاش داشت تعامل آنان را با مخالفان به نفع جریان فکری تشیع مدیریت کند تا شیعه نه هویت فکری خود را دست دهد، نه در اندیشه و عمل با مخالفان، یکرنگ و همسان شود و نه با دوقطبی شدن جامعه، از عرصه جامعه اسلامی خارج یا منزوی شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.