بنابر یادآوری تقویمها اول ذیالقعده مصادف است با سالروز میلاد حضرت معصومه فاطمه(س). جدا از اینکه این مناسبت مستند است یا نه، ولی به هر حال بهانه خوبی است برای توجه بیشتر به این بانوی بزرگوار، بویژه اینکه ایرانیان افتخار میزبانی از ایشان و برادرشان حضرت امام رضا(ع) را دارند.
خبرنگار ایکنا با ریحانه حقانی؛ استاد حوزه و دانشگاه و مدیر گروه علمی پژوهشی مطالعات زن و خانواده پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر درباره تأثیر حضرت معصومه(س) بر دختران ایرانی و نیز جایگاه ایشان در معارف شیعی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید؛
با توجه به تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، زن امروز در چه موارد و چگونه میتواند از حضرت معصومه(ع) الگوگیری نماید؟ دختران امروز جامعه ایران در چه چیزهایی میتوانند از ایشان پیروی کنند؟
در این زمینه باید به چند نکته اشاره کنم؛ اولین اینکه منظور از الگو چیست؟ مراد ما از الگو این نیست که ما بگردیم و ببینیم بزرگان ما در دوره خودشان چگونه زندگی میکردند و ما هم از وسائل و ابزار آن دوره بهره ببریم؛ این تصور غلط است، پس تاسی و الگوگیری از حضرت معصومه(س) استفاده صحیح از مؤلفههای الگوگیری است یعنی حضرت معصومه(س) الگوی دختران ما در زیست عفیفانه هستند. حیا، عفاف و دوری از معصیت از ویژگیهای بزرگانی چون حضرت معصومه(س) است که هم برای مردان و هم زنان الگوست.
بنابراین آنچه که ملاک الگوگیری است بهرهمندی از مدلهای کیفی اخلاقی و معنوی است که اختصاص به زمان خاصی ندارد و منحصر به مکان و زمان نیست.
وقتی زیست حضرت معصومه(س) را مینگریم میبینیم جزء شخصیتهایی هستند که در کمال معنویت و تقوا، جامعهساز و تاثیرگذار بودند و این موضوع الگو برای دختران ما است. پس سیره و شیوه مواجهه با حوادث دوران خود براساس باورها و اعتقادات بنیادین دینی از ویژگیهای آن حضرت است. ایشان اصرار داشتند ارزشهای دینی را رعایت کنند و شیوه مواجهه با شرایط دوران خود را هم بلد بودند و پیشگام در ارائه سبک زندگی دینی در دوره خودشان بودند. در مجموع به نظر بنده مهمترین مؤلفهای که دختران ما میتوانند از آن حضرت بیاموزند و آن را الگو قرار دهند، زیست عفیفانه، حیامدار و متناسب با شرایط امروزین است تا به سعادت مدنظر قرآن و اهل بیت(ع) نائل شوند و در عین حال موقعیت اجتماعی، علمی و معنوی خود را در طول دوران زندگی ارتقا دهند و به عنوان فردی تاثیرگذار در عرصه اجتماعی ایفای نقش کنند.
آیا میشود گفت که در برخی جوامع زن نه به عنوان یک انسان آزاد و مستقل، بلکه صرفا به عنوان یک ابزار برای اهداف خاص مورد توجه است و این موجب صدور احکامی میشود که چندان خوشایند زن امروز نیست؟
زن در ادیان به خصوص دین اسلام جایگاه و حقوق ویژه خود را دارد؛ در دین اسلام، نگاه متعالی و ارزشمندانه به زن وجود دارد برخلاف نگاه غرب به زن که بیشتر معطوف به بهرهمندی و بهرهکشی جنسی است؛ از قرون ۵ و ۶ میلادی این تعبیر در دنیای غرب رایج است که زن، انسان است ولی برای خدمت به مرد آفریده شده است و حتی تا قرن ۲۰ که متمدن شدهاند، این قانون را داشتند که زن وقتی ازدواج کند همه اموالش به همسرش منتقل میشود و حتی نام خانوادگی خود را از دست میدهد و نام خانوادگی شوهرش را یدک میکشد. بنابراین اینکه حضرت آقا فرمودند ما در بحث زن از غرب مطالبه داریم... از این جهت است.
نگاه اسلام به زن نگاهی مترقی و مبتنی بر هویت اصیل یک زن است؛ زن صاحب اموال خودش است و نگاه ابزاری به زن وجود ندارد و جالب اینکه غرب برعکس به تبلیغ علیه اسلام میپردازد. جوامع غربی نگاه ابزاری به زن دارند؛ رهبر انقلاب در دیدار بانوان فرهیخته فرمودند تجارت و بردهداری جنسی و شکستن همه مرزهای عرفی و اخلاقی و قانونیکردن همجنسبازی که در ادیان الهی و افتضاحات دیگر نتیجه نوع نگاه غرب به زن است.
آمارها در غرب نشان میدهد خشونت علیه زنان زیاد است و نگاه ابزاری به زن وجود دارد مثلا دانشگاه جرج میسون طی آماری بیان کرده است که از هر ۳ زن یکنفر در طول زندگی مورد آزار جنسی قرار میگیرد یا ۱۹ درصد زنان در طول زندگی حداقل یکبار مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. ۴۳ درصد از زنان آمریکایی مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند؛ یکی از نشریات معتبر آمریکایی هم میگوید یک سوم زنان زندانی در جهان در آمریکا بازداشت شدهاند یا به اشکال مختلف دیگر در سایر کشورهای اروپایی هم این وضع وجود دارد و این محصول نگاه ابزاری به زنان است.
حال قصد دارند همین موضوع را در ایران هم دامن بزنند و در لوای آزادی زنان، آنها را به وادی بهرهمندی جنسی سوق دهند که این مسیر غلطی است و بانوان ایرانی به این کار تن نمیدهند. نظام غربی براساس تفکر سرمایهداری، زن را ابزاری برای جذب سرمایه و سود بیشتر و استفاده در صنعت جنسی به کار میگیرد و برای اینکه به اهدافش برسد آن را به عنوان هویت جدید تبلیغ میکند و از رسانهها هم برای تحقق اهدافشان استفاده میکنند. لذا در بینش اسلام، کرامت انسان به تقوا و قرب الهی است و بحث حقوق جنسی و جنسیتی در ذیل باور الهی تعریف میشود و یک زن میتواند از حقوق خود بهرهمند شوند و در عین حال متناسب با کارکردهای زنانگی خود و اهدافی که خداوند از خلقت زن تعریف کرده است.
ایشان براساس متن زیارتنامه «شفیع فی الجنه» است مراد از این تعبیر چیست؟
جایگاهی که حضرت معصومه(س) دارند در فرازهایی از زیارتنامه ماثور ایشان مشهود است؛ ایشان تنها بانویی است که بعد از حضرت زهرا(س)، زیارتنامه ماثور دارند؛ در روایتی از امام صادق(ع) داریم که با شفاعت فاطمه معصومه همه شیعیانم به بهشت خواهند رفت؛ بنابراین گستره شفاعت حضرت معصومه(س)، همه شیعیان را در بر میگیرد. البته اینکه این شفاعت چگونه رخ میدهد باید به تعریف شفیع بپردازیم؛ شفیع یعنی همراهی؛ بنابر حکمت الهی، خداوند افرادی را شفیع قرار میدهد تا برخی از بندگان را از عذاب نجات دهد. تفاوت کسانی که تفکر صحیح از شفاعت ندارند با ما در این است که ما شفاعت را ماذون به اذن الهی میدانیم ولی مخالفان شفاعت چون آن را امری مستقل تصور میکنند لذا زیر سؤال برده و کسانی چون وهابیت از اساس با آن مخالفت دارند.
ما معتقدیم خداوند به واسطه افرادی، برخی افراد گناهکار را نجات میدهد و این کار با اذن خداست نه امری مستقل زیرا خداوند قصد هدایت انسان را دارد و انزال کتب و ارسال رسل هم در این راستا صورت گرفته است و شفاعت هم در ذیل این مسئله رخ میدهد؛ شفاعت حضرت معصومه(س) برای ورود شیعیان و پیروان ایشان به بهشت است؛ «فی» در تعبیر(یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه) در زیارتنامه ایشان، یعنی شفاعت آن حضرت برای ورود به بهشت زیرا معنای «فی» فقط داخل و درون نیست بلکه به معنای ورود هم هست مانند آیه شریفه: «قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِی اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ» که فی معنای داخل بودن ندارد.
همچنین در فضل زیارت آن حضرت این روایت بس که فرمودند: من زارها عارفا بحقها فله الجنه؛ هر کسی با معرفت و شناخت حقانیت او ایشان را زیارت کند شفاعت آن حضرت شامل او خواهد شد.
گفته شده که حضرت معصومه(س) ازدواج نکردند آیا این مسئله نقصی برای ایشان نیست و اگر نیست چرا ما در مواجهه با دختران امروزی این بعد از زندگی ایشان را مورد تاکید قرار نمیدهیم؟
ازدواج سنت پیامبر گرامی اسلام است و در روایات هم بر آن تاکید شده است تا جایی که اگر کسی ازدواج نکند نیمی از دین او کامل نیست بنابراین اینکه ما بخواهیم ازدواج نکردن را به عنوان الگو به دختران معرفی کنیم درست نیست. اگر علت عدم ازدواج آن حضرت مشخص شود در این صورت تنقیصی به ایشان نخواهد بود.
چند علت برای عدم ازدواج آن حضرت برشمرده شده است؛ از جمله اینکه یعقوبی نقل کرده است که امام کاظم(ع) فرمودند که دخترانشان، ازدواج نکنند؛ این در حالی است که تعبیر درست آن است که در این روایت، حضرت نفرمودهاند ازدواج نکنند بلکه حضرت فرمودهاند بدون رضایت و نظارت امام رضا(ع) ازدواج نکنند. برخی هم گفتهاند چون حضرت، کفوی نداشتند ازدواج نکردند که این درست نیست زیرا درست است کفو ایشان وجود نداشته است ولی این توجیه مناسبی نیست که به خاطر نبود کفو، اصل ازدواج ترک شود و این قابل پذیرش نیست و در سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم این مسئله وجود نداشته است ضمن اینکه انسانهای مؤمنی در دوران ایشان بودند که میتوانستند با ایشان ازدواج کنند.
دلیل دیگری که ذکر شده این است که آن حضرت در دورانی زندگی میکردند که هارون الرشید و بعد هم مامون، کوچکترین حرکات آن حضرت را زیر نظر داشتند و همین سبب میشد تا افراد جرئت نکنند از دختران امام کاظم(ع) خواستگاری کنند. بعد از شهادت امام کاظم(ع) هم جو وحشت وجود داشت و مامون، امام رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد و حضرت معصومه(س) هم بعد از یکسال عازم دیدار برادر شدند ولی در قم بیمار شده و وفات یافتند. بنابراین عدم ازدواج ایشان دلیلی برای بی توجهی به یک امر شرعی مهم از سوی ایشان نیست و قطعا اگر شرایط فراهم بود این کار را میکردند. اختناق زیاد دوران هارون یکی از دلایل مهم این مسئله است.
گفتوگو از علی فرجزاده
نظر شما