به گزارش قدس آنلاین، شورای همکاری خلیج فارس نیز باتوجه به همین تحولات و مناسبات است که تلاش کرده در سند چشم انداز خود به تحقق امنیت جمعی از طریق همکاری و مذاکره با بازیگران مؤثر توجه کند و معادلات و ترتیبات درون منطقهای را با حضور و کنشگری بازیگران فعالی همچون ایران درنظر بگیرد. چنانکه مرکز تحقیقات استیمسون در گزارشی نوشته است: «گرچه بهصورت مستقیم به ایران اشاره نشده اما طبق سند مذکور، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری با تهران برای تحقق اهداف چشمانداز ضروری است. حملات مستقیم اخیر میان ایران و اسرائیل اهمیت مشارکت ایران به صورت سازنده را چند برابر کرد و منزوی کردن ایران مانع هرگونه توسعه و صلح خواهد شد».
در همین باره، کامران کرمی کارشناس مسائل حوزه خلیج فارس در گفتوگو با قدس بیان کرد: سند چشمانداز شورای همکاری خلیج فارس از مدتها قبل بین اعضای شورا مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته است. به دلیل اختلاف دیدگاههایی که درباره مفهوم و مصادیق امنیت وجود داشت، شورا عملاً نتوانست به تهیه و تدوین سند امنیت برای اعضا و نیز چگونگی تحقق امنیت منطقهای که به ایران مرتبط میشد، دست یابد. اما پس از تجربه رویداد سال ۲۰۱۷ یعنی محاصره قطر و به اثبات رسیدن اینکه چنین تجربه شکست خوردهای میتواند منجر به فروپاشی ساختار و نهاد شورای همکاری خلیج فارس شود، به مرور زمینه برای تدوین سند و درنظر گرفتن تفاوتهای موجود در بحث مصادیق تأمین امنیت فراهم شد. به نظر میرسد سند مذکور همچنان سند اولیه باشد و باتوجه به سوابق شورای همکاری خلیج فارس میتواند باردیگر مورد بازبینی و اصلاح قرار بگیرد و سپس به عنوان سند نهایی انتشار یابد.
کرمی گفت: اما براساس مفاد همین سند اولیه، مجموعه شورای همکاری خلیج فارس باید به برطرف ساختن مسائل و موانع موجود بر سر راه تحقق همکاریهای اقتصادی اقدام کنند و موضوعاتی همچون پول واحد، حذف تعرفههای گمرکی، فعالسازی خط آهن سراسری و مواردی از این قبیل را در چشم انداز همکاریهای مشترک درنظر داشته باشند. زیرا مسئله امنیت مجموعه اعضای شورای همکاری خلیج فارس به حل و فصل این مسائل گره خورده است. سند چشمانداز شورای همکاری خلیج فارس در ابتدا به چگونگی تحقق امنیت میان اعضا، مشارکت آنان در فعالیتهای مربوط به تأمین امنیت سایر بازیگران و نوع نگرشها به راههای تأمین امنیت از سوی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بستگی دارد. اما در رابطه با ایران باید گفت، رویکرد بدبینانه اعراب نسبت به ایران تا حدودی تعدیل شده که آنهم ناشی از تجربهها و روابط تک تک اعضا و حتی مجموعه شورای همکاری خلیج فارس با ایران در طول سالهای گذشته است.
راهبرد دوگانه مهار- مذاکره
این پژوهشگر حوزه خلیج فارس افزود: در این سند سه اصل اساسی برای تحقق امنیت شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد. اصل اول، گفتمان جدیدی در مجموعه شورا مبنی بر تحول دفاعی و مشارکت بومی است تا اعضا به سمت راهبردهای بومی تحقق امنیت حرکت کنند. برای مثال، عربستان در سند ۲۰۳۰ به دنبال بومی سازی تسلیحاتی بوده و به نظر میرسد شورای همکاری بعد از مدتها به این نتیجه رسیده باید سندی تدوین شود که پایه بومی داشته باشد تا کشورها بتوانند بخشی از نیازهای تسلیحاتی، دفاعی و امنیتی خودشان را از طریق مباحث داخلی و نیز مجموعه شورای همکاری پیگیری و نسبت به تأمین امنیت اقدام کنند. پایه دوم، راهبرد دوگانه مهار- مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است. یعنی همزمان با اینکه کشورها نگرش سنتی خودشان را درباره مهار ایران دنبال میکنند، رویکرد مذاکره را هم مدنظر دارند. در واقع اعضای شورای همکاری به این نتیجه رسیدهاند جمهوری اسلامی از منطقه خلیج فارس حذف شدنی نیست و لاجرم و ناگزیر به همکاری و مذاکره با ایران هستند.
وی معتقد است: از نظر آنان، اگر همکاری و مذاکره بتواند به مشارکت درون منطقهای کمک کند، مطلوب خواهد بود، اما اگر مؤثر واقع نشود، آنها میتوانند به وسیله مذاکره با جمهوری اسلامی به نحوی کشورمان را مهار کنند. راهبرد اینها در دهههای گذشته بدین طریق بود که با آمریکا یا سایر کشورها برای مهار ایران وارد مشارکت و همکاری شوند، چنانکه حتی امارات و عربستان نیز در کمپین فشار حداکثری ترامپ نقش مهمی ایفا کردند. اما باتوجه به اینکه این تجربه شکست خورده، به این نتیجه رسیدند مذاکره با جمهوری اسلامی بهتر میتواند منافع شورای همکاری را تأمین کند. تغییر در رویه هم به دلیل همان تفاوت دیدگاهی است که در مصادیق مربوط به تأمین امنیت میان اعضای شورا از جمله قطر، عمان و کویت وجود دارد. درنهایت همین سبب شد عربستان، امارات و بحرین با ایران مذاکره و آن را به همکاری تبدیل کنند.
کرمی تصریح کرد: سومین اصلی که همچنان و از مدتها قبل در این سند وجود دارد، تدوین یا تعمیق بخشی به همکاری با بازیگران فرامنطقهای از جمله آمریکا به عنوان تأمین کننده اصلی امنیت در کشورهای شورای همکاری است و شورا کماکان به مشارکت گسترده امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی با آمریکا توجه دارد. بنابراین اگر مجموع این سه اصل را مدنظر قرار دهیم، شاهد تحول در شورای همکاری نسبت به موضوع و جایگاه ایران در مسائل منطقهای هستیم. البته این بدان منزله نیست که اعضای شورای همکاری به این نتیجه رسیدهاند حل مشکلات را صرفاً از مسیر مذاکره و همکاری دنبال کنند، بلکه همچنان موضوع تأمین امنیت توسط آمریکا و سایر بازیگران در راستای مهار ایران مطرح است.
نظر شما