تحولات منطقه

جغرافیای حرم مطهر مانند بومی بزرگ عرصه هنرنمایی هنرمندان بزرگ ایرانی بوده است. هنرمندانی که هر کدام به نوعی ذوق و قریحه خود را به کار بسته و یادگاری ارزشمند در این جغرافیای متبرک به‌جا گذاشته‌اند.

سیاه‌قلم نقاش‌باشی از حرم مطهر رضوی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

اما این یادگاران هنری تنها به این جغرافیا متوقف نشده و گاه هنرمندان در بوم دیگری خارج از این آستان، اثری برگرفته از این صحن و سرا را نقش زده‌اند. نشانه این ادعا، آثاری از هنرمندان نقاش و تصویرگر ایرانی با محوریت حرم مقدس امام رضا(ع) است. سید مهدی سید قطبی در مقاله‌ای با عنوان تصاویر بارگاه امام رضا(ع) به قلم زدن‌های ابوتراب غفاری از این صحن و سرا پرداخته است. تصاویری که به شیوه چاپ سنگی کار شده و در نشریات به چاپ رسیده و امروز مانند سندی تاریخی روایتگر حال و هوای این آستان در ۱۰۰سال پیش هستند. 

یادگارانی از دوره ناصری
اگر نشریات مصور قدیمی ایرانی را ورق بزنید، می‌توانید ردپای علاقه هنرمندان ایرانی به بارگاه منور علی بن موسی‌الرضا(ع) را پیدا کنید. بارگاهی که همیشه مورد احترام مردم بوده و بین خواص و عوام جایگاهی بلندمرتبه داشته است، به‌طوری‌که در بازدیدهای خود از این مکان متبرک همیشه به ثبت و ضبط جزئیات آن پرداخته‌اند و آنجا که دوربین عکاسی در اختیار نداشته‌اند، این جزئیات را با قلم به تصویر کشیده و ماندگار کرده‌اند. به عنوان نمونه با بررسی کتاب چاپ سنگی «سفرنامه خراسان» به تصاویری از حرم مطهر رضوی در صفحاتی از آن برمی‌خوریم. این کتاب شرح حوادث، مناظر و مکان‌های جغرافیایی در دومین سفر ناصرالدین شاه از تهران به مشهد با هدف زیارت حرم علی بن موسی‌الرضا(ع) است. او که شیفته گشت و گذار بوده، سفرهای متعددی به شهرهای ایران و همچنین کشورهای خارجی داشته و در تمام این سفرها خاطرات خود را ثبت و ضبط کرده است. همان‌طور که گفته شد، شاه قاجار دو سفر به خراسان در سال‌های ۱۲۸۲ و 
۱۳۰۰ قمری داشته و کتاب یاد شده خاطرات و مشاهدات شاه در سفر دوم است که توسط خودش تحریر شده و محمد حسن خان اعتمادالسلطنه آن را سال ۱۳۰۶ قمری به صورت چاپ سنگی در دارالطباعه خاصه دولتی منتشر کرده است. چاپ مجدد آن به صورت افست در سال ۱۳۵۴ شمسی توسط انتشارات فرهنگ ایران زمین زیر نظر ایرج افشار در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. تصاویر این سفرنامه، اثر ابوتراب غفاری نقاش مشهور دوره ناصری است. 

برادر تصویرگر کمال‌الملک 
شاید این رسم روزگار است که همیشه برخی نام‌ها در یاد و ذهن مردم بیشتر مانده و از برخی کمتر سخن گفته می‌شود. این سنتی است که درباره میرزا ابوتراب غفاری کاشانی هم اجرا شده است و به همان اندازه که ما ایرانی‌ها برادرش کمال‌الملک را می‌شناسیم، تقریباً نام و نشانی از او در خاطر نداریم. در زمینه زندگی کمال‌الملک و همچنین عموی این دو نفر یعنی صنیع‌الملک بسیار نوشته‌اند اما درباره ابوتراب نه تنها مردم عادی که پژوهشگران هم کمتر قلم زده‌اند. هنرمندی که تصویرگر روزنامه شرف و بسیاری از کتاب‌های چاپ سنگی در عصر ناصری بود و آنچه از او به یادگار مانده، نشانه دقت، تبحر و چیره‌دستی این نقاش است که آثارش را با حوصله و در کمال زیبایی خلق کرده و به گفته کارشناسان، شاهکارهایی در تاریخ تصویرگری کتاب و مطبوعات از خود به یادگار گذاشت. تصاویری که او قلمی کرده آن‌قدر در جزئیات دقیق ساخت و پرداخته شده که گویی هنرمندانی عکاس از این آثار عکس گرفته‌اند. به عنوان نمونه گفته می‌شود تصویرگری او از تکیه دولت، بنایی که از آن تنها نام و یادی به یادگار مانده، همانند یک عکس با جزئیات بسیار است، به‌گونه‌ای که امروز می‌توانیم به کمک هنر ابوتراب غفاری تکیه دولت را با همه زوایا و جزئیاتش به نظاره بنشینیم. 

یک گرافیست در عهد قاجار
میرزا ابوتراب غفاری، نگارگر و گرافیست ایرانی سال ۱۲۹۰ در شهر کاشان به دنیا آمد. درباره تاریخ تولد این هنرمند اختلاف‌نظر فراوان است. برخی سال ۱۲۸۰ ق، بعضی سال ۱۲۷۲ ق و شماری سال ۱۲۶۳ ق را سال تولد ابوتراب دانسته‌اند. درباره تاریخ فوت او اما بیشتر پژوهشگران اتفاق‌نظر دارند ابوتراب غفاری در سال ۱۳۰۷ ق فوت کرده است. او مانند عمو و برادر هنرمند خود از دوره نوجوانی کار نقاشی را آغاز کرده بود. او که مقدمات فارسی و عربی را در زادگاهش آموخته بود، مصمم شده بود وارد مدرسه دارالفنون شود که حکم دانشگاه آن زمان را داشت و هر کسی نمی‌توانست از آموزش استادان آن بهره‌مند شود، مگر فرزندان رجال و صاحب‌منصبان دربار. پدر و عموی ابوتراب هر دو از رجال آن روزگار بودند و برادرش محمد غفاری که بعدها ملقب به «کمال‌الملک» شد، زودتر به دارالفنون پا گذاشته بود. بنابراین، راه ورود به دارالفنون برای ابوتراب هموار بود. گفته می‌شود او به سرعت در این مدرسه پیشرفت کرد و یکی از دانش‌آموختگان نامدار آن شد. ابوتراب  به جز نقاشی و درس‌های عمومی و زبان فرانسه، در دارالفنون در فن چاپ سنگی نیز آموزش دید و مهارت یافت. درباره آموزش نحوه چاپ تصویر از میرزا عبدالمطلب نقاش‌باشی به ابوتراب مطلبی در روزنامه «اطلاع» درج شده که نقطه عطفی در تاریخ تصویرگری مطبوعات ایران به شمار می‌رود. محمدحسن خان صنیع‌الدوله در این باره چنین نوشته است: «یکی از صنایع مستظرفه انطباع صورت است. به‌طور لیتوگرافی و دیرگاهی است که این صنعت در اقلیم اروپا به درجه کمال رسیده است. اما در ممالک محروسه اگر چه قریب ۴۰سال است که چاپ تصویر متداول می‌باشد و بعضی هنرمندان مملکت به‌خوبی از عهده آن برآمده‌اند باز به سبب ملتفت نبودن بعضی دقایق و نکات این صنعت شریفه چنان‌که
باید و شاید نبود. تا چند سال قبل که آقا میرزا عبدالمطلب نقاش‌باشی اصفهانی که از هوشمندان دقایق‌شناس ایران است با توجه به امنای دولت علّیه به فرنگستان رفته، چندی در آن ممالک بماند و علاوه بر اینکه کلیه شعب نقاشی را به اعلی درجه رسانید و در این فن فرید زمان و مشارالیه بالبنان شد بعضی فنون عالیه دیگر را نیز دریافت و تکمیل نمود و از آن جمله است انطباع صورت که زیور کمال آن به غیرت و همت این شخص هنرمند تعلق و اختصاص دارد و هر کس در این مملکت عالم به این صنعت عالی شده به‌واسطه یا بلاواسطه از او فرا گرفته، چون این اوقات به اشاره امنای دولت روزافزون دقایق و نکات چاپ تصویر را آقا میرزا عبدالمطلب نقاش‌باشی به میرزا ابوتراب نقاش مخصوص اداره وزارت انطباعات آموخت و فی‌الحقیقه به انتشار این صنعت که مخصوص خود او پرداخت بنام انسانیت از او یاد و اظهار تشکر می‌نماییم...».

نقاشی‌هایی که سند هستند 
ابوتراب در محرم ۱۳۰۰ق نگارش صورت‌ها و امور لیتوگرافی روزنامه شرف را بر عهده داشت. تصور کنید در دورانی که هنوز دستگاه‌های چاپ به اندازه امروز پیشرفت نکرده بودند و خبری از دوربین‌های پیشرفته عکاسی نبود، روزنامه‌ای درباره رجال و اماکن و ابنیه چاپ شود که در آن شبیه نشریه‌های گردشگری امروز، تصاویری از افراد مشهور، عمارت‌های تاریخی و ابنیه هم آمده باشد. تصاویری که به هنرمندی ابوتراب غفاری از روی عکس‌های عکاسان و همچنین مشاهده جزئیات تصاویر، تولید و ثبت و ضبط شده‌اند و این‌گونه نخستین روزنامه مصور ایران را شکل داده‌اند. خوب است بدانید در حال حاضر شمارگانی از این نشریه در اداره مطبوعات سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود. میرزا ابوتراب همچنین تصاویر کتاب‌های المآثر و الآثار، مرآت البلدان ناصری، سفرنامه مازندران و چند اثر دیگر به انضمام سفرنامه دوم ناصرالدین شاه به مشهد را نقاشی کرده است. او که در سال ۱۳۰۱ ق به سمت فراش همایونی منصوب شده بود، نقاش‌باشی وزارت انطباعات شد. میرزا ابوتراب ۲۵ تصویر سیاه‌قلم از روی عکس‌ها و مناظر و شهرهای بین راه و همچنین ابنیه آستان قدس رضوی کپی کرده است که در سفرنامه خراسان ناصرالدین شاه چاپ شده‌اند. در میان این تصاویر، چهار تصویر متعلق به حرم مطهر رضوی است. میرزا ابوتراب برای تصویرگری اماکن حرم مطهر سراغ صحن قدیم و جدید رفته است. او در یک تصویر، ایوان طلای صحن عتیق را قلم زده و در تصویری دیگر همین ایوان را به همراه یک طرف از صحن و دورنمای شهر مشهد به تصویر کشیده است. ابوتراب در صحن نو سراغ ایوان و دو طرف صحن جدید و سقاخانه رفته و در تصویری دیگر صحن را با ایوان نقاره‌خانه نقاشی کرده است. تصاویری که همچون سندی ماندگار از آن تاریخ و جغرافیای حرم مطهر هستند. آثاری که از این هنرمند به‌جا مانده هر کدام سندی بر مهارت و چیره‌دستی او است. در برخی تصاویری که ابوتراب از عمارت‌ها و دورنمای شهرها کشیده می‌توان ذرات غبار و رطوبت را به‌وضوح احساس کرد و دید. قلم او را سحرآفرین توصیف کرده‌اند.

خبرنگار: آزاده خلیلی

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.