اظهارات ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در افغانستان و از آن مهمتر گفتههای شخص پوتین در مورد جایگاه طالبان به عنوان حاکمیت مستقر در افغانستان و ضرورت درک واقعیتها و برقراری ارتباط با حاکمان کابل؛ همگی گواه این است که تحولی قابل ملاحظه در نگرش روسها نسبت به امارت اسلامی طالبان در حال شکلگیری است.
با توجه به این امر اکنون دو سؤال اساسی مطرح میشود. نخست اینکه آیا اقدامات اخیر را باید نوعی مقدمهچینی مسکو برای شناسایی رسمی حکومت طالبان ارزیابی کرد؟ برخی افراد همچون «جان بولتون» مشاور امنیت ملی سابق آمریکا با این نظر موافق هستند و این اقدامات را مقدمهای برای شناسایی رسمی طالبان از سوی مسکو میدانند.
با این حال، برخی دیگر نیز بر این نظرند در شرایط فعلی، روسها تنها به خارج کردن طالبان از فهرست گروههای تروریستی و افزایش تعاملات غیررسمی با افغانستان تحت حاکمیت طالبان اکتفا کرده و شناسایی رسمی را به تحقق برخی شرایط همچون اجماع بینالمللی و تأمین هر چه بیشتر منافع و ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیکی مسکو منوط خواهند کرد. از لحن مقامات کرملین میتوان به این درک رسید که دیدگاه دوم با واقعیتهای موجود همخوانی بیشتری دارد.
اما دومین پرسش این است مسکو از این تغییر مواضع در قبال طالبان چه اهدافی را دنبال میکند؟ نخست باید به سهم دلایل امنیتی و اقتصادی در این زمینه اشاره کرد. انتشار اخباری در مورد تجمیع گروههای تروریستی در نواحی شمالی نگرانیهای زیادی را برای روسها رقم زده است، بهویژه اینکه احتمال سوءاستفاده آمریکا از این شرایط برای اعمال فشار بیشتر به روسها نیز مطرح است. گسترش مبادلات اقتصادی کشورهایی همچون چین با طالبان نیز این احساس را در کرملین بهوجود آورد که با ادامه روند کنونی ممکن است از بسیاری از معادلات جا مانده و بازنده رقابتهای منطقهای شود.
در پیش بودن نشست سوم دوحه را نیز باید یکی از دلایل مهم دیگر این تغییر برشمرد. مقامات کرملین و حتی برخی دیگر از همسایگان افغانستان، دید مثبتی به این جلسات نداشته و معتقدند جهان غرب و در رأس آن آمریکا، از این نشستها و در کل از سازمان ملل به عنوان پوششی برای بازگشت به افغانستان استفاده میکنند. بدین ترتیب اقدام اخیر روسها با ایجاد امیدواری در طالبان برای شناسایی رسمی در چارچوبی خارج از ساختار مورد نظر غرب، میتواند به عقیم ماندن نشستهایی چون دوحه کمک کند.
نظر شما