قیام مردمی پانزدهم خرداد سال ۴۲ را میتوان سرآغاز نهضت اسلامی دانست که در بهمن ۵۷ به پیروزی کامل رسید. هر چند که اتفاقات پیش از پانزدهم خرداد نیز کم اهمیت تر از این واقعه تاریخی نبود اما نمیتوان آنها را دارای چنین توانی دید که بتواند نهضت را در طول ۱۵ سال به پیش براند. تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در دولت وقت که روحانیون بعضی از فقرات آن را مخالف با اسلام میدانستند، انقلاب سفید و حمله مأموران حکومتی به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ حوادثی بودند که زمینه ساز حوادث پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ شد.
تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۴۲ در شهرهای مختلف ایران به صحنه انتقاد علنی از حکومت پهلوی و عملکرد آن تبدیل شد و روزهای یازدهم و دوازدهم محرّم نیز، در ادامه روزهای قبل به تظاهرات سیاسی مردم علیه حکومت پهلوی تبدیل گردید و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و علیه شاه و حکومتش سر داده شد. در روز یازدهم محرّم، دانشجویان دانشگاه تهران به جمع تظاهرکنندگان پیوستند. حکومت در واکنش به این رویدادها و به منظور تهدید و پایان دادن به تظاهرات، در صدد دستگیری امام خمینی و گروهی از روحانیون برآمد صبح روز پانزدهم خرداد، مردم قم و برخی از شهرها از دستگیری امام خمینی مطلع شده و دست به اعتراض زدند. در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، کلاسها را تعطیل کردند و به تظاهرات مردم پیوستند. بارفروشان به همراهی برخی چهرههای شناخته شده مثل طیّب و حاج اسماعیل رضایی نیز از مرکز شهر به حرکت درآمده و به تظاهرکنندگان ملحق شدند.
قیام پانزدهم خرداد یک حرکت کاملاً اسلامی و هدف آن نیز حرکت بر اساس مبانی اسلام بود. روند حرکت بعد از قیام امام و آزادی ایشان همچنان ادامه پیدا میکند و در حقیقت حرکت هیچوقت تعطیل نمیشود و همچنان استمرار پیدا میکند، به عنوان نمونه بعد از آزادی حضرت امام ایشان در سالگرد قیام پانزدهم خرداد، طی سخنانی جنایات رژیم را بر میشمارند، و به همراه علامه طباطبایی، آیت الله گلپایگانی و برخی مراجع دیگر بیانیهای ارائه میکنند و همچنان بر حضور استعمار در ایران که در رأس آنها آمریکا و در ذیل آن اسرائیل و انگلستان قرار داشتند و برنامه آنها برای نابودی اسلام در این مملکت تاکید نمودند.
در بین سالهای ۱۳۴۱ که آغاز جریان است و ۱۳۴۲ که قتل عام و رویارویی جریان اسلامی با حاکمیت سفاک پهلوی است بیش از ۱۸ هزار نفر شناسایی شده اند که دستگیر شده و زندان رفتند و کسانی هستند که به نام اسلام و با رهبری امام، مبارزه میکردند و دستگیر شدند و به زندان رفتند.
در حقیقت امام در برابر حاکمیت اینگونه موضع گیری میکند، و تنها جریانی که خواهان از بین رفتن حاکمیت پهلوی و تأسیس نظام اسلامی است امام خمینی و جریان ایشان است و این روند علی رغم زندان و تبعید، مقاومت مردم را در پی داشت. درواقع این مقاومت ۱۵ سال ادامه داشت و در این مدت در سه عرصه حرکت داشت، نخست حرکت آگاهی بخشی به جامعه در افشای ماهیت استبدادی و استعماری پهلوی، نشان دادن اینکه این حاکمیت نه و مدافع اقتدار ملی و استقلال ملی است و نه در جهت رشد و تعالی جامعه است، دوم در نشر تعالیم و معارف اسلامی و مباحث ایدئولوِژیکی میکوشید و سوم زمینه سازی برای سقوط حاکمیت پهلوی را فراهم میکرد.
نکته حائز اهمیت در این مساله این است که حرکت جریان اسلامی، حرکت مسلحانه و ترور و حرکت نظامی به معنای متعارف نیست، بلکه حرکتی است که با آگاهی جامعه و حضور مردم در متن مبارزه شروع شده است. در اینجا چهرههای برجسته مثل علامه طباطبایی، علامه جعفری، شهید آیت الله مطهری، دکتر بهشتی و وعاظ و روحانیونی داشتیم که در این مدت، کار ایدئولوژیکی کرده و جامعه را آگاه کردند. همچنین افرادی مانند شهید سعیدی، شهید غفاری، آیت الله طالقانی، شهید رجایی، آقای عسگر اولادی و دیگران در عرصه مبارزه با رژیم، راه شهادت و زندان و تبعید را در پیش گرفتند و نهایتاً حرکت ایدئولوژیکی و سیاسی و افشای ماهیت حاکمیت که آغاز شده بود در سال ۱۳۵۶ به نتیجه رسید. اگر این آگاهی و شناخت در جامعه زودتر ایجاد میشد، مسلماً در همان پانزدهم خرداد، نهضت پیروز میشد اما بخشی از جامعه آگاهی لازم را نداشت.
نظر شما