پشتبندِ خبرگزاریها و شبکههای خارجی، خبرگزاریهای خودمان هم از دیروز شروع به سروصدا کردند که: «ماجرای آزادی ۳هزار عکس از سوی منبعی ناشناس چیست؟»
۳ مرحله شگفتزدگی
چند روز پیش، معلوم نیست کدام شیرپاک خوردهای چطور به آرشیو عکسهای دیده نشده کاخ گلستان دست پیدا کرده و در اقدامی غیرمعمول و با استفاده از ظرفیت اینترنت، چندهزار عکس را در ۷۴ پوشه جداگانه روی «گوگل درایو» منتشرکرد! فعلاً همین قدر معلوم است که این فرد از کاربران شبکه اجتماعی ایکس بوده و با انتشار عکسها مدعی شده مجموعهداران مختلف خیلی کار بدی میکنند که اسناد تاریخی را در آرشیوهایشان «حبس» کرده و نمیگذارند به رؤیت مردم و علاقهمندان برسد. بعد هم اضافه کرده بود من این زندانی را آزاد کرده و تصاویر را «رایگان برای علاقهمندان به هنر و فرهنگ ایران» منتشر میکنم. به فاصله یک روز از این اقدام اغلب پیامرسانهای مجاز و غیرمجاز، پر شد از محتواهای مکتوب و تصویری درباره انتشار این تصاویر. علاقهمندان به فرهنگ و هنر ایران در مواجهه با این ماجرا و در سه مرحله شگفتزده شدند. مرحله اول همان آزادی عکسها از اسارت بود و اینکه در آرشیو موزههای ما چه خبر است؟ واقعاً چه کسی و چطور به عکسهای تقریباً ممنوعه آرشیو جوری دسترسی داشته که توانسته ۳هزارو۲۰۰ تا از نابترینهایش را ببیند، ذخیره کند و در فرصت مناسب به تماشا بگذارد؟ شگفتی دوم این بود که واقعاً چرا تصاویری با این قدمت، کیفیت و تنوع تا امروز به نمایش درنیامده و نهتنها عموم مردم بلکه حتی علاقهمندان و متخصصان فرهنگ و هنر از لذت دیدن آنها محروم ماندهاند؟ شگفتی سوم مال روزهای دوم و سوم ماجرا و البته مختص به اهل فن بود. خیلی از آنهایی که عکسها را با ذرهبین تخصص و تجربه دیده بودند، ادعا میکردند عکسها فقط از حیث ارزش تاریخی و سندیتشان ارزشمند نیستند، بلکه علاوه بر اینها برخیشان از حیث هنر عکاسی هم ارزشمند به حساب میآیند. یعنی این طور نبوده که میرزاها و عکاسباشیهای دوره قاجار دوربین را به امر همایونی بردارند و برای خوشحال کردن سلطان عکسی بیندازند و... تمام. در بیشتر عکسهای منتشر شده، اصول عکاسی هنری و یا مستندنگاری اجتماعی رعایت شده و عکاسباشیها متوجه بودهاند که دارند چه چیزی را برای آیندگانشان به یادگار میگذارند.
قرار بود منتشر کنیم
خیلیها هم شاید بابت این ماجرا زیاد شگفتزده نشده باشند! دلیلش هم این است که ناپدید شدن و از دست رفتن اشیای عتیقه و اسناد تاریخی نخستین باری نیست که در موزههای ما و بهخصوص کاخ گلستان اتفاق میافتد! (یک نمونهاش سال ۹۹ و گم شدن یک آلبوم عکس ناصری) روابط عمومی این مجموعه عریض و طویل هم احتمالاً با آگاهی از همین مسئله در اطلاعیهاش سعی کرده به مردم بفهماند این بار مسئله سرقت یا ناپدید شدن در کار نیست. ایسنا روز گذشته به نقل از روابط عمومی مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان نوشت: «اخیراً بخش کوچکی از آلبوم عکسهای تاریخی کاخ گلستان به صورت مجازی منتشر شده است که به «آلبومهای سایه» شهرت دارند. آلبومهای سایه در واقع آلبومهای اسکنشده از روی نسخه اصل هستند که به منظور خدماتدهی به پژوهشگران و دانشگاهیان تهیه شده است. بنابراین شئ یا آلبومی مفقود نشده، بلکه نسخه دیجیتالی آلبومها منتشر شده است. برخی از این عکسها، بارها با توجه به تقاضای پژوهشگران داخلی و حتی خارجی، در اختیار آنان قرار گرفته و موضوع غیرقابل انتشار نبوده است. در راستای خدمترسانی بهتر به جامعه دانشگاهی و پژوهشی و در راستای شعار امسال ایکوم که «موزهها برای آموزش و پژوهش» است، مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان تصمیم به انتشار عمومی «آلبومهای سایه» گرفته و مراحل دستهبندی عکسها و تغییرنام پوشهها در حال انجام است.
با وجود این، انتشار شتابزده و غیرنهایی بخشی از این آرشیو عظیم در دست بررسی است. یادآوری میشود در سالیان اخیر، انتشار دیجیتالی اسناد و تصاویر در موزههای دنیا رونق گرفته است و این موضوع، علاوه بر افزایش ارزش و اعتبار یک موزه نزد مخاطبان، افزایش بازدیدکنندگان آن را در پی دارد».
ماهیت جرمانگارانه
با وجود اینکه روابط عمومی مجموعه سعی دارد ماجرا را تقریباً عادی و «همه چی آرومه» و «خودمان میخواستیم منتشر کنیم» جلوه دهد اما «هادی میرزایی» مدیرکل موزههای وزارت میراث فرهنگی به «هممیهن» میگوید: «انتشار بدون اجازه اسناد یک تخلف است. در تمام کشورها انتشار بدون اجازه گنجینه یک موزه، ماهیت جرمانگارانه دارد... هرگونه استفاده پژوهشی و... از آن نیز باید منوط به اجازه از موزهها باشد... ما سختگیری برای در اختیار قرار دادن اسناد و مدارک نداریم، اما حفظ محرمانگی، رعایت اصول مالکیت معنوی و تعهدات طرفین هم مهم است».
پروین ثقةالاسلام هم که ۱۲ سال، مدیر مجموعه تاریخی کاخ گلستان بوده، گفته است: «مستندسازان و پژوهشگرانی که روی تاریخ قاجار کار میکردند با مجوزهای رسمی و معتبر میتوانستند از این عکسها استفاده کنند... اما کسانی که هیچ نوع اطلاعی از عکس و تاریخ آن ندارند عکسها را ببینند که چه کار کنند؟ ...چطور این عکسها منتشر شده را نمیدانم....این را هم نمیدانم منظورشان از اینکه گفتهاند میخواستند خودشان منتشر کنند، دقیقاً چیست؟»
رجبعلی لبافخانیکی، باستانشناس و کارشناس میراث فرهنگی اما معتقد است این عکسها باید در معرض دید مردم قرار بگیرد: «باید اطلاعرسانی شود که در کاخ گلستان، کاخ نیاوران، کتابخانه ملی، مرکز اسناد، کتابخانه مجلس و مکانهای دیگر چه اسناد و مدارک ارزشمندی موجود است... در وزارت میراث فرهنگی، معاونت معرفی و آموزش داریم و وظیفه این معاونت معرفی آثار و اشیای تاریخی به مردم است؛ چه از طریق موزهها و نمایشگاهها یا همایشها و سمپوزیومها... این جای سؤال دارد که چرا این اتفاق هنوز نیفتاده است؟»
سادهتر حرفهای کارشناس میراث فرهنگی این است که در عصر حاضر و با وجود امکانات و ظرفیتهای فراوانی که اینترنت، هوش مصنوعی و... در اختیارمان گذاشته، مسئولان، برای معرفی اسناد و آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی چرا زودتر از«یک فرد ناشناس» به فکر نیفتادهاند تا حالا مجبور نباشند اطلاعیه «خودمان میخواستیم منتشر کنیم» صادر کنند؟
خبرنگار: مجید تربت زاده
۲۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۶
کد خبر: 992830
شاید اگر «ایندیپندنت، یورونیوز، رادیو فردا و...» دو سه روز پیش خبر نمیدادند که: «هزاران عکس قاجاری برای اولین بار در اینترنت منتشر شد»، من و شمایی که خیلی اهل فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیستیم، به این زودیها روحمان از ماجرا خبردار نمی شد
نظر شما