کتاب الغدیر علامه امینی بدون تردید از افتخارت و میراث گرانقدر فرهنگی شیعه است که با رویکردی علمی و تقریبی توانسته جایگاه شایستهای برای خود باز کند، گرچه این اثر هنوز آنچنان که باید و شاید در بین شیعیان و مسلمانان معرفی نشده است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن شفیعی شاهرودی برای بهرهمندی بیشتر عموم مردم، پژوهشگران، مبلغان و روحانیون دست به انتشار گزیده و تلخیص این اثر زده است. گفتگوی ما با این پژوهشگر تاریخ اسلام و تدوینکننده گزیده الغدیر را در ادامه میخوانید.
چه شد که به فکر تدوین گزیده الغدیر افتادید و این کار چه لزومی داشت؟
اینجانب پس از تشرف به مدینه منوره در سال ۱۳۸۳ و مباحثاتی چند با برخی از اهل سنت در قبرستان بقیع، در همان جا با عنایت ائمه مظلوم بقیع تصمیم به تلخیص کتاب شریف الغدیر گرفتم با این انگیزه که اولا طلاب علوم دینی و علمای محترم و روحانیان کاروانها و نیز دیگر اقشار مردم بتوانند در مناظرات و مباحثاث از آن استفاده کنند. ثانیا در سفرهای تبلیغی ماه رمضان، دهه محرم، دهه صفر، و دهه فاطمیه و دیگر مناسبتهای مذهبی مورد استفاده مبلغان علوم دینی واقع شود و مبلغان در مناسبتهای مختلف با استفاده از فهرست موضوعی تنظیمشده در پایان کتاب، بتوانند مطالبی مفید و مستند را در اختیار مخاطبان قرار دهند.
ثالثا بدین وسیله کتاب الغدیر که به خاطر متن طولانی (یازده جلد)، میان اقشار گوناگون حتی اقشار فرهنگی مهجور بود از آن وضعیت خارج شود و از کتابخانهها بیرون آمده و به زندگی مردم راه پیدا کند.
منظور از گزیده جامع چیست چون به هر حال در گزیده کتابها مجبور به حذف برخی موارد هستیم تا حجم کمتر و گزیده شود؟
تلخیص و گزینش مطالب در پنج مرحله به گونهای انجام شده است که جامعیّت مطالب محفوظ بماند. من به مواردی که در کتاب اعمال شده تا تلخیص شود اشاره میکنم. حذف اشعار غیر ضروری؛ مرحوم علامه امینی در جلد اول الغدیر (که گزیده آن در کتاب برگزیدۀ الغدیر ص ۴۱ - ۱۴۱ آمده)، ماجرای غدیر خم را یادآوری کرده و پس از ذکر حدیث غدیر و آیات نازل شده درباره غدیر، به بحث سندی و دلالی پیرامون حدیث غدیر پرداخته و با ذکر ۱۸ قرینه متصل و منفصل ثابت میکند که واژه «مولی» به معنای «أولی به تصرف» و امام و رهبر است نه دوست و مانند آن. مراد از قرینه متصل، قراینی است که در متن خطبه وجود دارد مانند قرینه اول و دوم، و مراد از قرینه منفصل قرائنی است که قبل یا بعد از پایان خطبه وجود دارد مانند قرینه ۶ و ۱۶ و ۱۷ و ۱۸.
آن گاه در ده جلد پایانی (که گزیده آن در ص ۱۴۳ تا ۱۲۰۰ آمده) با ذکر غدیریههای شاعران بزرگ از قرن اول تا قرن دوازدهم و شرح آنها، دو هدف اصلی را دنبال میکند؛
نخست؛ تقویت دلالت حدیث غدیر؛ او با ذکر غدیریههای ۱۰۵ شاعر از قرن اول تا قرن دوازدهم که همگی واژه «مولی» را به معنی امام و رهبر گرفتهاند، ثابت میکند که این واژه به معنای امام و رهبر است نه معانی دیگر؛ زیرا شاعرانِ هر لغت، آشناترین افراد به معنای واژههای آن لغت هستند.
دوم؛ مستندسازیِ اشعار؛ با توجه به این که در غدیریهها گاه به دیگر مناقبِ امیرالمؤمنین(غیر از ولایت و امامتِ او) و نیز مناقبِ سایر اهل بیت(ع) نیز اشاره شده و با توجه به این که شعرای مکتبی غالبا اشعارشان بر اساس آیات و روایات سروده شدهاند، مرحوم علامه با استناد به آیات و روایات فراوان، به شرح آن اشعار پرداخته است و بدین ترتیب، مطالب فراوانی در این ده جلد ذکر شده که گزیده تمام آنها در صفحه ۱۴۳ تا ۱۲۰۰ کتاب برگزیده الغدیر آمده است.
حال با توجه به این که مرحوم علامه امینی، مطالب خود را اعم از مناقب و مطاعن، به مناسبت، در شرح اشعارِ سروده شده توسط شعرای غدیر مطرح کرده است ما نیز تمام شعرای غدیر که در مجلدات یازدهگانه الغدیر ذکر شدهاند (۱۰۵ شاعر) را آوردهایم و گزینش ما بدین صورت بوده است که از بین اشعار ذکر شده که گاه دهها صفحه بوده است، تنها به غدیریه شاعر اکتفا کردهایم و سایر اشعار را حذف کردهایم به جز اشعاری که مرحوم علامه به شرح و توضیح آن پرداخته و به مناسبتِ آن شعر به پارهای از آیات و روایات در دو حوزه یادشده (مناقب و مطاعن) اشاره کرده است.
سوم؛ تلخیص شرح حال شاعر؛ مرحوم علامه برای اثبات جایگاه علمی هر یک از شاعران صدوپنجگانه یاد شده، پس از ذکر اشعار او به بیان شرح حال شاعر پرداخته و گاه دهها صفحه در این زمینه قلمفرسایی کرده است که ما در این باره نیز به قدر ضرورت اکتفا کرده، و بقیه را حذف کردهایم.
چهارم؛ اکتفا به اهم راویان حدیث و ناقلان اخبار؛ با توجه به کثرت راویان حدیث و ناقلان اخبار در مباحث گوناگون، ما به ذکر شخصیتهای برجسته از قرون مختلف و از مذاهب متفاوت بسنده کردهایم.
پنجم؛ اکتفا به اهم سندها و منابع در بخش مناقب اهل بیت(ع)؛ در بخش مناقب مطرح شده در کتاب (شجاعت امیرمؤمنان، علم، زهد و...)، هیچ یک از مناقب را حذف نکردهایم و تنها در مواردی که علامه یک منقبت را با عبارتها و سندهای گوناگون ذکر کرده، و به منابع گوناگون آدرس داده، ما به ذکر اهم آنها بسنده کردهایم.
ششم؛ اکتفا به اهم داستانها در بخش مطاعن دشمنان؛ در بخش مطاعن دشمنان اهل بیت(ع)، تمام مطاعن بارز و برجسته ذکر شدهاند، منتها علامه برای اثبات هر یک از مطاعن، گاه به داستانها و ماجراهای متعددی اشاره کرده که ما اهم آنها را آورده و بقیه را حذف کردهایم؛ مثلاً برای اثبات جهالت خلیفه دوم بحثی با عنوان «نوادر الأثر فی علم عمر» (شاهکارهای علمیِ عمر) مطرح کرده و در آن بحث ۱۰۰ داستان نقل کرده که ما از میان آنها به ۵۵ داستانِ مهمّ و بارز اکتفا کردهایم و در موارد ذکر شده نیز مطالب را خلاصهوار نقل کردهایم، و همچنین در بقیه مطاعن.
حال با توجه به روش یاد شده برای تلخیص و گزینش مطالب، مشاهده میکنید که هیچ یک از سرفصلهای کتاب حذف نشدهاند و با حفظ رئوس تمام مطالب، به حذف زوائد طی پنج مرحله فوق پرداختهایم تا کتاب ما در حین «گزیده بودن»، «جامعیت» داشته باشد.
کار تدوین گزیده الغدیر چقدر طول کشید و شما چه روش و نگاهی در تدوین این گزیده داشتید؟
طی سه سال کار شبانهروزی (از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶)، ابتدا کتاب تلخیص الغدیر عربی به همراه فهرست مفصلِ ترتیبی و موضوعی در هزار و ۴۶۸ صفحه تدوین و در سال ۱۳۸۵ شمسی منتشر شد، آنگاه ترجمه فارسی آن در هزار و ۳۲۰ صفحه تدوین و در سال ۱۳۸۶ شمسی منتشر شد. سپس طی سه سال، دوره ۲۹ جلدی «سلسلة الغدیر الموضوعیّة» به زبان عربی تدوین و در سال ۱۳۸۹ شمسی منتشر و سپس ترجمه فارسی آن در ۳۱ جلد در سال ۱۳۹۰ شمسی منتشر شد که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب فصل برگزیده شد و بالاخره در سال ۱۳۹۱ نیز کتاب برگزیده الغدیر، و نیز دوره ۳۱ جلدی «سلسله موضوعات الغدیر» توسط یکی از طلاب فاضل هندوستان به نام آقای سیّد شباب رضوی به زبان اردو ترجمه شدند.
ایکنا ـ شما به عنوان کسی که روی الغدیر کار کردهاید مهمترین ویژگیهای این کتاب را چه مواردی میدانید؟
در این راستا، چند مطلب را گذرا یادآور میشوم. نکته اول انگیزه نگارش کتاب الغدیر، وحدت امت اسلامی؛ راز تفوق مسلمین در پرهیز از تفرق و تشعب بوده و بنیان سعادتشان در تمسک به «حَبْلُ اللّه» خلاصه میشود: (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ) ولی جویندگان جاه و قدرت و پویندگان مال و ثروت، پس از فوت رسول خدا(ص) با این که در زمان حیات پیامبر(ص) با علی(ع) به عنوان جانشین وی بیعت کرده بودند، این ریسمان الهی را رها کردند، و پیشگامان طریق تفرق و اضمحلال اتحاد مسلمین شدند.
راه دستیابی مجدد به اتحاد مسلمین تنها از طریق شناخت دقیق وقایع مذکور میسر است و تحصیل این حقایق مستلزم تلاشی گسترده و پیگیر تا با تحقیق و تفحّص در دریای بیکران کتب، مرواریدهای حقیقت صید گردد؛ از این رو است که مرحوم علامه خود میفرماید: «کتاب الغدیر، کوششی است برای کشف حقیقت».
در نشریه کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) که تحت اشراف علامه امینی تنظیم میشد، آمده است: «وحدت اسلامی بر مبنای اظهار حقایق در بین اُمت است (حقایق قرآنی و سنت پیامبر)، نه وحدت سیاسی که استعمارگران به دست عُمال خود آن را عَلَم میکنند و وقتی نتیجه مطلوب را گرفتند آن را به هم میزنند».
نکته دوم مبنای تحقیقی مرحوم علامه امینی است؛ حدود ۷۰ سال است که از تاریخ تدوین کتاب «الغدیر» میگذرد و به جرئت میتوان گفت در دنیای تحقیقات اسلامی کسی نیست که با نام «الغدیر» و با نام «علامه امینی» ناآشنا باشد. این کتاب در ۱۱ جلد به زبان عربی، با نثری بسیار پخته و ادبی به طبع رسیده است.
با آن که مطالب الغدیر به مذاق بسیاری خوشایند نیست، از آنجایی که با اتکاء به منابع و مآخذ متقن نوشته شده است، تاکنون ظرف این مدت ۷۰ سال کسی یا گروهی نتوانسته نقدی یا ردّی بر کتاب الغدیر و یا حتی نقدی بر صفحهای از الغدیر بنگارد. از مرحوم علامه امینی نقل شده است که «من برای نوشتن الغدیر، ۱۰ هزار کتاب را (که ممکن است هر کتاب در چندین مجلد باشد) از بایِ بسم اللّه تا تای تمّت خواندهام، و به ۱۰۰ هزار کتاب مراجعات مکرر داشتهام».
مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته همگی از منابع علمای اهل سنت است و این بدین معنا نیست که کتب اهل سنت در نظر علاّمه امینی دارای اعتبار، و یا کتب علمای مذهب شیعه غیر قابل اعتماد است. یکی از قواعد اساسی علم منطق، «جدل» یعنی احتجاج از طریق ارائه مُسَلّمات طرف مقابل است. مرحوم علامه با عنایت به همین قاعده منطقی، مطالب الغدیر را با استناد به اقوال و آرای اهل سنت استوار ساخته و خود میفرماید: «مطالبی که ما در الغدیر گفتهایم مذهبی نیستند، بلکه اسلامیاند؛ یعنی مسائلی نیستند که فقط مذهب شیعه بدان معتقد باشد، بلکه مطالبی هستند که در میان جمیع مذاهب اسلامی متّفق علیهاند» و نیز میگوید: «شیعه هنگام مناظره با اهل سنت، برای مجاب کردن آنها به احادیث خودشان احتجاج میکنند؛ زیرا حدیث خود اهل سنت برای مجاب کردنشان مقبولتر است، و گرنه شیعه نیازی به احادیث آنها ندارد. و شیوه مقبول مناظره و احتجاج نیز همین است نه آن راهی که آنها در پیش میگیرند؛ زیرا آنها همگی در هر مسئلهای به احادیث و کتابهای بزرگان خود استدلال میکنند، و چنین استدلالی خارج از قوانین بحث و مناظره است».
آیا تکیه بر الغدیر باعث ایجاد تفرقه بیشتر بین شیعه و سنی نیست؟
برخی تصور باطلی از الغدیر دارند و میپندارند الغدیر باعث تفرقه و جدایی مذاهب اسلامی از یکدیگر میشود، کسانی که این تصور را دارند نه تنها الغدیر را مطالعه نکردهاند بلکه از تأثیر الغدیر در ممالک اسلامی بیاطلاع هستند. أولاً هر کس که الغدیر را بخواند درمییابد که نگارنده کتاب، از حسن نیت کاملی برخوردار است و هدف وی از تدوین این کتاب تنها اظهار حقایق تاریخ اسلام است.
ثانیا مطالب الغدیر چیزی نیستند که نظرات شخصی مرحوم امینی باشد و کثرت منابعی که در الغدیر بدانها اشاره شده شاهد این مدعاست. تقریباً میتوان گفت جملهای بدون دلیل و بدون مأخذ در الغدیر نوشته نشده است؛ از این رو، اگر کسی ادّعا کند که کتاب، دارای تأثیر تفرقهآمیز است، باید بپذیرد تمامی کتابهایی که در الغدیر به آنها ارجاع شدهاند، ریشههای اصلی این تأثیرند. و ما میدانیم که مأخذ الغدیر عبارت است از اُمهات کتب اسلامیِ غیر شیعی از جمله صحاح ستّه.
ثالثا پس از انتشار الغدیر، مقالات متعددی در مجلات فرهنگی مصر و سوریه و عراق و . . . در تجلیل از این کتاب درج گردید و سیل نامههای تقدیر از سراسر ممالک اسلامی جاری شد. اکثر نویسندگان این نامهها از علمای بزرگ اهل سنت هستند. از ملوک و وزرای کشورهای اسلامی گرفته تا ائمه جمعه و جماعات و اساتید دانشگاهها برای الغدیر تقریظ نوشتند و به قدردانی از زحمات مؤلّف آن پرداختند. از میان این نامهها و این تقاریظ، نزدیک به ۵۰ نمونه در مقدمه مجلدات الغدیر درج گردیده است. این نامهها و این مقالات همگی بیانگر این واقعیت است که الغدیر کتابی است که همه فرقههای اسلامی بر مطالب مستند آن اتفاق نظر دارند.
الغدیر آن طور که باید و شاید در کشور ما شناخته نشده و مورد استفاده قرار نمیگیرد. دلیل این مسئله را چه میدانید؟ و فکر میکنید چرا نتوانستهایم پیام غدیر را در بین ملتهای مسلمانان و حتی در پیروان دیگر ادیان تبیین و تشریح کنیم؟
دلیل این وضعیت در یک جمله کوتاهی و تفریط همگان اعم از مدیران، فرهنگیان و ثروتمندان، در تبلیغ معارف علوی است. برای مدیران جامعه، غالبا کارهای فرهنگی در رتبه آخر قرار دارد، و برای آن در مقام عمل اهمیت چندانی قائل نبوده و بودجه لازم را تخصیص نمیدهند. مقدار اندک بودجه تخصیص یافته نیز غالبا توسط مؤسسات و نهادهای فرهنگی به جای صرف در امور نرمافزاری، صرف امور سختافزاری و عمرانی میشود. اغنیا و ثروتمندان جامعه نیز به جای هزینه در امور فرهنگی و تعلیم معارف علوی به توده مردم به ویژه جوانان، غالبا در اُمور سختافزاری و ساخت مساجد و مدارس مجلل هزینه میکنند.
در مدارس و مراکز علمی و فرهنگی به ویژه حوزههای علمیّه مخصوصاً در زمان ما، دروس امامت به عنوان دروس جنبی مطرحاند و بیشتر وقت طلاب علوم دینی صرف یادگیری سایر علوم اسلامی به ویژه فقه و اصول میشود تا جایی که شاید در طول عمر خود لای کتاب الغدیر را هم باز نکرده باشند.
به تصریح قرآن، کار فرهنگی در راستای تقویت ایمان و عمل صالح (ولایت) حتی بر کار عمرانی در مسجدالحرام ترجیح دارد؛ چنان که در آیه ۱۹ سوره توبه در شأن امیرمؤمنان علی(ع) آمده است: أَ جَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ آیا سیراب کردن حجّاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی (مانند علی علیهالسلام) قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوی نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمیکند.
بر اساس آیات و روایات فراوان دیگر، «ولایت و امامت» روح اسلام و روح انسان است و به آدمی و عمر او و نیز به علوم و معارفی که میآموزد، حیات میبخشد و بدون آن چونان جنازهای مرده، بیروح و بیخاصیت است. ما در این باره به تفصیل در کتاب «امامشناسی؛ لزوم، مراحل و روش» سخن گفتهایم.
علی فرجزاده
نظر شما