استادیار فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم(ع) درباره عدالت در نگاه و سیره حضرت رضا(ع) در گفتوگو با قدس خراسان اظهار کرد: ما باید از تحسین عدالت به مثابه یک اخلاق خیلی برجسته انسانی عبور و به آن به عنوان یک ابزار حاکمیتی نگاه کنیم، مثلاً گروهی از صوفیان خدمت حضرت رضا(ع) آمدند و گفتند: «خیلی خوب شد شما ولیعهدی را قبول کردید، الان وقتش است که شما مثلاً لباس خشن بپوشید و خیلی زاهدانه غذا بخورید» و مواردی از این قبیل مطرح کردند، امام(ع) این حرفها را فروکاستن وظایف حاکم به امور بسیار خرد، جزئی و کمارزش و در واقع قرائتی خیلی غلط از مأموریت امام(ع) برای این جهان دانستند و برآشفتند، طوری که حضرت تکیه داده بودند اما از ناراحتی نشستند و گفتند: «چه کسی گفته اینها وظیفه حاکم است؟ وظیفه حاکم این است که اگر وعدهای میدهد عمل کند، به عدالت عمل کند و جلو ستم بر مردم را بگیرد».
فریبا علاسوند با بیان اینکه در کنگره جهانی حضرت رضا(ع) به این موضوع اصرار داشتم که بحث عدالت را به عنوان یک هسته بدانیم، یادآور شد: امام علی بن ابیطالب(ع) در سفارشی به مالک اشتر فرمودند حالا که میخواهی حاکم مصر شوی یکی از کارهایی که باید بکنی این است که خودت را به مردم نشان دهی و مردم بدانند رئیسشان در دسترس است و این صرفاً اثر روانی دارد، مردم رهبر یا امام یا حاکمی که بینشان باشد و حرفشان را بشنود را به عدالت و قاموس عدالت نزدیک میبینند.
وی با تأکید بر اینکه این مسائل در روایتهای اهلبیت(ع) بسیار زیاد است، بیان کرد: انسانها همین که از آدم هستند و آدم از خاک است یعنی برابرند، بنابراین ما در انسان بودن اصلاً انسان درجه یک و درجه دو نداریم، به هیچ دلیلی درجهبندی نداریم؛ نه به رنگ، نه به نژاد، نه به قومیت و نه به جنسیت اما مسئله این است که نابرابری وجود دارد یعنی انسانها همزاد با نابرابریها متولد میشوند، یعنی یکی مرد متولد میشود، یکی زن؛ یک بچه ممکن است سالم باشد و یک بچه ناقص، کسی ممکن است نسل اندر نسل در یک خانواده فقیر به دنیا آمده و نتوانسته باشد موقعیت خودش را عوض کند، یکی بااستعداد است و یکی کماستعدادتر؛ انسانها با تفاوتها زاده میشوند.
این پژوهشگر حوزه زنان تصریح کرد: در واقع عدالت دقیقاً مأموریتش اینجاست، یعنی معیار را بفهمد مثلاً معیار نابرابری الان چیست؟ یعنی در حوزه زن و مرد مثلاً میگوییم اندازه مغزشان تفاوت دارد یا مثلاً فلان اسکلت بدنشان تفاوت دارد، رنگ چشم انسانها با هم تفاوت دارد و مواردی دیگر، اما دین از تمام اینها عبور میکند، یعنی دین در خصوص بحث مردان و زنان میگوید اصل برابری و اصل مساوات؛ و در جایی که تفاوت ایجاد کرده ملاک ایجاد آن، متفاوت است.
راهبرد حاکمیت در ایجاد عدالت
علاسوند با اشاره به اینکه در نقشپذیری زنان و مردان در خانواده تفاوتهایی وجود دارد، خاطرنشان کرد: در حوزه اجتماعی، اقتصادی و مفاهیم دیگر حاکمیت باید به سمت عدالت برود یعنی مثلاً دین، کار کردن را متقبل به مرد بودن ندانسته، اما نانآوری برای خانواده در نظام حقوقی دین کار مردان است، پس راهبرد حاکمیت این است که برای ایجاد شغل، اول نانآوران را در اولویت میگذارد بعد وقتی فرصتهای شغلی زیاد هستند برای همگان در نظر میگیرد یا شاخصی به نام شایستگی میآورد، ممکن است یک خانم نانآور نباشد ولی در این تخصص از همه مردانی که آمدند کارآمدتر باشد یا به تناسب موقعیت، زنها توانمندتر باشند، شاید یک زمان راهبرد حاکمیتی این شود که مدیران حوزه تعلیم، تربیت و تمرین را مثلاً از زنان قرار بدهد و فرض کنیم اینها مواردی است که بر اساس آن شما میتوانی شایستهسالاری کنی.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه ما نیاز داریم معیارهایمان را مشخص کنیم، ادامه داد: در هر عرصهای، در هر رتبهای و در مواردی که دین واقعاً معیار برایش تفاوت نیست ما نباید در واقع از دین جلو بزنیم.
وی افزود: من بحث مبسوطی راجع به شاخصها دارم؛ مثلاً برای اینکه در عرصه خصوصی خانواده عدالت ایجاد کنیم به یکسری شاخصها نیاز داریم. پیغمبر(ص) وقتی که در حجهالوداع فرمودند من شما را به ضعیفین سفارش میکنم و منظور از النصاب الایتام این نبود که اینها ذاتاً ضعف ذاتی دارند بلکه منظور این بود در تقسیمبندیهای مواهب اجتماعی اینها را عقب نگه داشتند و حواستان به اینها باشد چون نیاز به حمایت اجتماعی دارند.
عدالت ساختارهای کلان اجتماعی را میسازد
علاسوند با اشاره به اینکه در حوزههای آسیب ستم بیشتر رخ میدهد، گفت: ما باید این حوزهها را شاخصگذاری کنیم، ما یک دسته مفاهیم همجنس با عدالت داریم، فرض کنید من میدانم این شخصی که دارایی زیادی دارد حق خودش است و عدالت نمیگوید تو پولت را به بقیه بده اما جود، سخاوتمندی و احسان میگوید دارایی خودت را تقسیم کن، فرمایش امام علی(ع) وقتی از ایشان پرسیدند: عدالت بهتر است یا جود؟ امام(ع) در مقام حاکم جامعه گفتند: عدالت؛ چرا این پاسخ را دادند؟ چون عدالت ساخت و ساز است یعنی ساختارهای کلان اجتماعی ما را میسازد و نباید دنبال جامعهای باشیم که در آن تعادل نیست بعد یک عده فقیر فقیرند و یک عده غنی غنی و بگوییم گداپروری کنید؛ در جامعه آدمها باید حق خودشان را بگیرند، حالا ممکن است به هر دلیلی شخص نتواند شغل پردرآمدی داشته باشد، درآمدش کمتر است یا اصلاً نتوانسته به دلیل معلولیت یا مشکلات دیگری شغل داشته باشد.
این پژوهشگر حوزه اجتماعی کارکرد سخاوتمندی، تعاونیهای اجتماعی و اصلهایی مثل انصاف در جامعه را در خصوص این افراد توصیف کرد و متذکر شد: در کشورهایی که حوزه دریایی و ساحل دارند مثلاً کشوری تقریباً یک چهارم یک اقیانوس حوزه دریایی و ساحلش است و یک کشور دیگر چون مساحتش کم است ساحل کوچکی دارد، عدالت اگرچه این است که بهرهبرداری کشور کوچک به اندازه ساحلش باشد ولی انصاف نیست؛ یعنی انصاف را یک مرجع حقوقی قرار میدهند، یعنی انصاف را به عنوان امر اخلاقی در نظام حقوقی وارد میکنند.
علاسوند با اشاره به حمایت از طرف ضعیف در قراردادها تصریح کرد: قراردادی به نام مهریه وجود دارد که اگر به هر دلیلی مرد و زن بخواهند از یکدیگر جدا شوند مورد توجه است؛ اگر زن خودش درخواست طلاق داده باشد و مهریهاش را بخشیده باشد اما قاضی میداند این زن که مهریه خودش را بخشیده دیگر بیپناه شده اینجا حمایت از طرف ضعیف در قرارداد صدق میکند و مشخص میشود حکم چه باشد.
وی با تأکید بر اینکه چنین نگاهی در روایتهای مرتبط با امام رضا(ع) زیاد دیده میشود، یادآور شد: یکی از علتهایی که یک مقطع تعداد زیادی از قوم یهود مسلمان شدند به یک سخن از حضرت رسول(ص) برمیگردد، جایی که حضرت فرمودند: «اگر از شما مالی بماند متعلق به ورثه است اما اگر دینی بماند بر عهده ماست»، یعنی کارکرد حاکمیت را این طور توضیح میدهند و میگویند اگر زن و بچه شما بیپناه بمانند وظیفه ما حمایت از آنهاست و یهودیان از این سخن احساس امنیت اجتماعی کردند و به حاکمیت اسلامی علاقهمند شدند و اسلام آوردند پس مسئله اصلی حمایت از طرف ضعیف است.
نظر شما