پیشنهاد سردبیر

در روایات ما برای شهید اجری بی‌مثال در نظر گرفته شده، مثل اینکه: «اولین قطره خون شهید که روی زمین ریخته می‌شود کفاره همه حق‌الله‌هایی که تضییع کرده، می‌شود».

عظمت اجر شهید را فقط خدا می‌داند

این روزها که شاهد شهادت تعدادی از چهره‌های بزرگ و رهبران جبهه مقاومت هستیم، بیش از پیش ضرورت دارد بدانیم چرا این جبهه با این خون‌های جدید جانی تازه می‌گیرد و در مقابل جبهه باطل با سرعتی بیشتر مسیر نابودی را طی می‌کند، چون اساساً این تصریح آموزه‌های دینی است که غلبه با حزب خداست و مقاومت‌ها و شهادت‌های ما مسیر این فتح عظیم را هموارتر می‌کنند. در بررسی نگاه آموزه‌های دینی به مسئله مقاومت و شهادت با حجت‌الاسلام سیدمحسن حسینی سبزواری، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مذهبی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه مرور می‌شود.

مقاومت در آموزه‌های دینی ما چه تعریف و کارکردی دارد و این روحیه چطور در ما ایجاد می‌شود؟

مسئله مقاومت در برابر ظلم به نیت و عقیده انسان بازمی گردد؛ اولاً و بالذات دین، پیامبر(ص) و ائمه(ع) ما و نیز همه ادیان آسمانی انسان را به خدامحوری توصیه کرده‌اند، یعنی انسان در زمین حرف خدا را بزند که به تصریح قرآن این چنین انسان‌هایی حزب خدا و پیروز هستند، اگر نیت انسان خدامحور شد درصدد اطاعت از خدا برمی‌آید، مهم آنکه خدا اطاعت از خود را به اطاعت از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)‌ایشان گره‌زده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ»(نساء، ۵۹)... برای رسیدن به این جایگاه اطاعت، باید بدانیم دستورات آن‌ها با طهارت روحی و باطنی و جسمی همراه است، برای چنین طهارتی باید با جبهه باطل بجنگیم حتی زمانی که جبهه باطل یک نفر است و جبهه حق یک نفر، مثل هابیل و قابیل که هر کدام نماد یکی از این جبهه‌ها بودند. از این رو، گام نخست در مسیر مقاومت این است که سرباز و عضو حزب‌الله باشیم و خود را برای خدا خالص کنیم، این اخلاص نیازمند دشمنی با دشمنان خدا و دوستی با دوستان خداست، چنان‌که در زیارت عاشورا می‌خوانیم: «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ».

تعبیر «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ» چطور در مقاومت خود را نشان می‌دهد؟

بنابر گزارش‌ها امام صادق(ع) پس از آنکه منصور دوانیقی‌ایشان را به بغداد احضار کردند و در میانه سفر به کربلا، این زیارت را انشا کردند؛ تعبیر حضرت(ع) در این فراز بسیار دقیق است، امام صادق(ع) نمی‌گویند: من دوستی می‌کنم یا می‌جنگم بلکه تعبیر این است که من خود دوستی با دوستان شما و خود دشمنی با دشمنان شما هستم! فرهنگ دین ما در وهله نخست مقاومت است در مقابل هر چه غیر از خدا و ولی خدا است؛ بنابراین با هر پرچمی که بخواهد پرچم خدا و ولی او را پایین بیاورد، مبارزه می‌کند.

اجر و اهمیت مقاومت و شهادت در آموزه‌های دینی چه کیفیتی دارد و خدا برای مجاهدان و شهدای در راه خود چه وعده‌ای می‌دهد؟

برای درک اهمیت مقاومت در اسلام باید بدانیم خدا برای هر ثواب و اقدام نیکی در راه خود، اجری مشخص و آن را به ثوابی متصل کرده جز مقاومت و شهادت، برای مثال در آیه ۷۴ سوره مبارکه نسا می‌فرماید: «و هر کس در راه خدا جهاد کند و کشته شود یا فاتح شود، زود باشد که او را اجری عظیم دهیم»؛ اهالی فضل و روایت می‌دانند منظور از سبیل و راه خدا، ائمه معصوم(ع) است؛ یعنی حرکتی که ولایی و در راه ائمه(ع) باشد، انسان در این حرکت چه کشته چه پیروز شود، چون برای خدا مقاومت و جهاد و مقابل استکبار و ظلم‌ایستادگی کرده است، از اجر عظیم برخوردار می‌شود، تعبیر عظیم خاص بودن این اجر را بیان می‌کند. علاوه بر این، در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران توجه ویژه داده و بالاترین افق دین را چنین ترسیم می‌کند که: «البته نپندارید شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود».

علاوه بر این، در آیه ۱۵۴ سوره مبارکه بقره، سوره‌ای که از ابتدا درباره متقین و منافقین سخن گفته و روی صحبتش تهاجمی و خطاب به کفار و منافقین است، تأکید دارد: «و به آنان که در راه خدا کشته شوند مرده نگویید، بلکه زنده ابدی هستند و لیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت». این‌ها نشان از جایگاه بی‌مثال مقاومت و شهادت در راه خدا دارد، چنان‌که خدا خود از این دو مفهوم محافظت می‌کند و شهید حتی با رفتن به عالم برزخ تأثیرش در دنیا تمام نمی‌شود، بلکه باز هم در این عالم صاحت اثر است!

شهادت و مقاومت در سیره اهل بیت(ع) که الگو و راهنمای ما برای رسیدن به حیات طیبه هستند چه تعریف و جایگاهی دارد؟

همان طور که قرآن، پیامبر(ص) را الگوی حسنه معرفی می‌کند، ائمه(ع) هم در عرصه‌های اجتماعی، معنوی، سیاسی و سایر زمینه‌ها الگو هستند. اگرچه آن حضرات(ع) کُلُّهُم نورٌ واحدٌ هستند اما به اقتضای شرایط هر یک راهبردی داشته‌اند، یکی صلح کرده است و دیگری قیام، یکی نهضت علمی راه انداخته و یکی مجبور به هجرت شده است، اما آنچه فصل مشترک همه آن حضرات(ع) است، مقاومت و شهادت است؛ یعنی افق نگاه زندگی اهل بیتی شهادت است، کسی که از این سیره پیروی می‌کند، در ازدواج، بچه دار شدن، کار و تحصیل، انتخاب مرجع تقلید و همه ابعاد زندگی افق و هدفش مقاومت و شهادت است. به عبارت دیگر، کسی که می‌خواهد به سیره دین عمل کند، باید افق زندگی و نگاهش به شهادت باشد وگرنه مسلمان نیست چنان‌که ‌امیرالمؤمنین(ع) حتی برای لحظه شهادت خود ترس از دینداری داشتند و وقتی پیامبر(ص) به‌ایشان فرمودند: محاسن تو به خونت خضاب خواهد شد، امام علی(ع) پرسیدند: «آیا در آن لحظه بر دین خود باقی هستم؟».

اساساً به تعبیر امام معصوم(ع) کرامت این خاندان به شهادت است، آن‌ها از نسل زکریا و یحیی نبی هستند که به شهادت رسیدند... برای ولی خدا و پیروان آن‌ها، شهادت باحلاوت‌ترین چیزهاست؛ بنابراین وقتی عبیدالله بن زیاد در کوفه گفت: خدا را شکر که مردان شما را کشت و زنانتان را اسیر کرد: حضرت زینب(س) پاسخ دادند: «خدا نکشت، تو کشتی! » که او درصدد برآمد حضرت(س) را بکشد! در مجلس یزید در شام هم پاسخ مشابهی را امام سجاد(ع) به یزید داد. برای اهل بیت(ع) شهادت شیرین‌تر از عسل است.

چه سبکی از زندگی مسیر شهادت را هموار می‌کند آیا شهادت در گرو یک لحظه و تصمیم در آن لحظه است یا به مهندسی طولانی‌مدت رفتار و سبک زندگی نیاز دارد؟

به تعبیر رهبری معظم انقلاب آن‌ها که شهید می‌شوند، باید ابتدا شهیدگونه زندگی کنند... اجر و ثواب شهید برای یک عمر مجاهدت فی سبیل الله است. ما شیعیان همه نگاهمان به روز عاشورا و مصائب آن روز است در حالی که امام حسین(ع) نزدیک به ۶۰ سال زندگی کردند و با سبیل شهادت مأنوس بودند و چون سبک زندگی‌ایشان آراسته به عطر شهادت بود، به آن مقام نائل شدند.

در روایات ما برای شهید اجری بی‌مثال در نظر گرفته شده، مثل اینکه: «اولین قطره خون شهید که روی زمین ریخته می‌شود کفاره همه حق‌الله‌هایی که تضییع کرده، می‌شود». آن قهقهه مستانه‌ای که امام خمینی(ره) برای شهدا تعبیر کرده‌اند به دلیل روزی خوردن آن‌ها نزد خدا است، البته که این روزی حکم حلوایی را دارد که تا نچشی طعمش را نمی‌دانی.

حمایت ما از جبهه مقاومت چقدر ناشی از حب به اهل بیت(ع) و استمرار مسیر آن حضرات(ع) است؟

حمایت ما به عنوان شیعه و پیروان اهل بیت(ع) از این جبهه به دلیل روح استکبارستیزی‌ای است که بر آن غلبه دارد؛ یعنی اگرچه ما با هم تفاوت مذهبی داریم اما این تفاوت مانع از وحدت و همدلی ما در مقابله با استکبار نمی‌شود، اینکه ما مقاومت مردم غزه و فلسطین را تجلیل می‌کنیم برای اعتقاد مذهبی‌شان نیست، بلکه تجلیل از روحیه استکبارستیزی آن‌ها است. تجلیل ما از دکتر اسماعیل هنیه به دلیل روح استکبارستیزی و عملکرد ‌ایشان در جبهه مقاومت است. هر جا هم روحیه استکبارستیزی به اسلام ستیزی تغییر بیابد مثل داعش، ما با آن‌ها مبارزه می‌کنیم.

خبرنگار: آمنه مستقیمی

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.