هفت ماه و هفت روز خون دل خوردن بالاخره تمام شد تا ترک تکنیکی به احترام عقربه‌های در حال احتضار از جزیره خاموشِ مصدومیت خارج شود و دوباره در متن اتفاقات، بلوز تابستانی‌اش را از جالباسی برداشته و بر تن کند.

بازگشت «علی قلی» به عصرهای عرق ریز «لخ پوزنان»/ قلی‌زاده: آخرش می‌روم لالیگا!

به گزارش قدس آنلاین،حالا مردی با ۳۶ بازی ملی از پشت آوازهای بومی به روی پرده آمده، تولد دوباره‌اش را جشن گرفته و می‌خواهد کاری کند تا در روزهای صعب «استراکلاسا» باد به پرچم ارتش «لخ پوزنان» بوزد و او و یارانش دورتر از ورشو به سیم آخر بزنند و از عصرهای عرق‌ریز به سلامت گذر کنند.

فانتزیست با فراست با جدیتی دو چندان در تمرینات و گوش سپردن به فرامین تاکتیکی فرمانده دانمارکی «لخ پوزنان» به جد دنبال آن است در در زنگ‌های اول لیگ برتر لهستان شمایلی از یک شرقی باابهت را در زاویه دید دوآتشه‌ها قرار دهد. برای علی قلی بازی شروع شده است.

*در آغوش کوه کارپات!

تابستان از میانه رد شده و شایعات ته گرفته و این دلیل روشنی است برای اینکه شماره ۸ دور از حرف‌ها و حدیث‌ها به متلاشی کردن دیوارهای دفاعی بیندیشد و با قبای یک وینگر پست مدرن، سوهان بر اعصاب حریفان بکشد. پیش از شروع فصل جدید استراکلاسا زیر چادر شایعات، برخی رسانه‌ها ازبازگشت لژیونر  بیست‌وهشت‌ساله به ایران و اکران قلی‌زاده در لیگ برتر سخن گفتند. در این میان حتی شنیده شد مدیران سه باشگاه وطنی برای صید قزل آلای رودخانه‌های زلال آن سوی سبلان خیز برداشته‌اند. حتی خبر رسید رضا درویش و شرکایش در باشگاه پرسپولیس در مراسله‌ای از مدیران باشگاه «لخ پوزنان» خواستار موافقت با جدایی قلی‌زاده از این تیم و پیوستنش به هنگ سرخ‌ها شدند. اتفاقی که سرانجام با عدم موافقت باشگاه نامدار لهستانی مواجه شد تا یوز ایرانی همچنان در تاریک و روشنای قلب اروپا به میدان برود و درآغوش کوه کارپات بر آرزوهای غیربومی خویش یله دهد. حالا او آنجاست، در باشگاهی به قدمت ۱٠۲ سال و برای تیمی می‌جنگد که روزگاری با تفنگ پرفشنگ روبرت لواندوفسکی به شکار رقیبان مشغول بود. قلی در پس‌زمینه رؤیاهای تیمی که  هشت‌بار تاکنون جام زرین استراکلاسا را بالای سر برده، به خلق فصلی متفاوت درشهری با ۵۸٠ هزار نفر جمعیت فکر می‌کند وامیدوار است با اتکا به حمایت‌های مربیان به دردانه مردان راه آهن در حوالی رود ویستولا بدل شود.

*یک تساوی و باقی ماجرا

شامگاه آدینه لکوموتیو لخ پوزنان درایستگاه «راکو چنتستوخووا» متوقف شد و به تساوی بدون گل رضایت داد تا درپایان هفته چهارم با کسب ۷ امتیاز بر پله سوم بایستد و نفس به نفس با مدعیان فتح لیگ پیش بتازد. وینگر اهل نمین در این پیکار در ارنج اصلی جای نداشت، اما با انگیزه فراوان کنار دست فردریکسن  پنجاه‌وسه‌ساله نشست و شادی حاصل از تبلور، گودی گونه‌هایش را پر کرد. قلی‌زاده می‌تواند در ادامه مسیر به عصای دست تیمی که از فرط محبوبیت از رشته موهای هوادارانش بالا رفته مبدل شده و با رفت و برگشت‌های انفجاری و حضور ششدانگ در پلن تهاجمی لخ پوزنان دکمه‌های اضطراب و التهاب را برای حریفان به صدا درآورد. لیگ لهستان لیگ پرخروشی است که رابطه‌ای با سکوت و سکون ندارد و این یعنی علی قلی باید با سرعت بیشتری روزهای تموز را ورق بزند و در برگریزان پیش رو پیام‌آور شور و شادی لقب بگیرد. برای هشتِ تیزرو که در شارلروا بارها بارید و تیفوسی‌های لیگ بلژیک را سیراب کرد، دوباره باریدن و درخشیدن در سرزمین اسلاوها اتفاق دور از ذهنی نیست.

*من تابع باشگاه هستم

در شب گرم مرداد این علی قلی‌زاده بود که با جلیقه نجات لخ پوزنان پاسخ چند سؤال تلگرافی ما را داد. علی ابتدا از پایان مصدومیت خود حرف زد: «روزها و هفته‌های سخت و طاقت فرسایی بود که به شکر خدا تمام شد. من حالا دارم به آمادگی لازم دست پیدا می‌کنم و مطمئن باشید کلید اعتماد آقای فردریکسن را گم نخواهم کرد. من به اینجا آمده‌ام تا به باشگاه اصیل لخ پوزنان کمک کنم و برای رسیدن به موفقیت ذره‌ای کوتاه نخواهم آمد وامیدوارم بتوانم نظر سرمربی دانمارکی را جلب کنم».

وینگر سال‌های دور سایپا درباره شایعات پیش فصل نیز اظهار کرد: «چندین باشگاه لیگ برتری ایران لطف داشتند و خواهان به کارگیری‌ام بودند، اما در فوتبال حرفه‌ای این باشگاه است که در خصوص بازیکن تحت هدایت خود تصمیم می‌گیرد. آن‌طور که من متوجه شدم توافقات نهایی صورت نگرفت و مدیران لخ پوزنان به این نتیجه رسیدند که مرا حفظ کنند. من هم تابع باشگاه هستم و تا زمانی که با این تیم قرارداد دارم همه توان خود را مصروف سربلندی لخ پوزنان خواهم کرد. به هر حال به‌عنوان یک لژیونر وظیفه خود می‌دانم تا سفیر شایسته‌ای برای فوتبال ایران در فراسوی مرزها باشم».

*امیدمافی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.