این گمانه‌زنی‌ها در حالی است که به ضرس‌قاطع باید گفت هیچ عنصر خارجی از نوع، شدت و زمان وقوع عملیات انتقامی ایران که به تنهایی یا همراه با دیگر ارکان محور مقاومت انجام خواهد گرفت، خبر ندارد. با وجود این، تحلیلگران بسیاری معترف‌اند اکنون «زمان» به عنصری حیاتی در معادله انتقام تبدیل شده است؛ مسئله‌ای که رهبران محور مقاومت نیز در آخرین سخنرانی‌هایشان به‌صراحت در موردش سخن گفتند. هم سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان و هم عبدالملک بدرالدین الحوثی تأکید کردند «تأخیر در پاسخ محور مقاومت» و «انتظار اسرائیل برای واکنشِ» حزب‌الله، ایران و یمن، «بخشی از مجازات» و «یک موضوع کاملاً تاکتیکی با هدف تأثیرگذاری پاسخ»است. 
​​​​​​​
به بازی گرفتن مهم‌ترین فاکتور مهاجرت
میزان نتیجه‌بخش بودن به‌کارگیری این تاکتیک توسط محور مقاومت را می‌توان از منظرهای گوناگون بررسی کرد. مهم‌ترین شاخصه شاید روایت خود شبکه‌های صهیونیستی از وضعیت زندگی ساکنان سرزمین‌های اشغالی زیر سایه‌ای از ترس و وحشت در این روزها باشد. نباید فراموش کرد اسرائیل به عنوان یک موجودیت جعلی و ساخته شده توسط استعمار، با مهاجرانی از نقاط مختلف جهان بنا شده و برای یک فرد مهاجر نیز تضمین «امنیت» در مقصد، همیشه جزو فاکتورهای اصلی و تأثیرگذار برای گرفتن چنین تصمیمی به شمار می‌رود. وضعیت این مهاجران اکنون شبیه به قصه‌های هیچکاک شده و «زمان» برایشان نه یک عنصر «فیزیکی» که به یک مقوله «روانی» بدل شده است. انتظار کشنده سبب شده هنگام نگاه به ساعت، مدام این فکر در ذهنشان بچرخد که چرا عقربه‌های لعنتی این‌قدر دیر حرکت می‌کنند و چرا زمان این‌قدر کند می‌گذرد؟
تقریباً همه روایت‌ها از خود رسانه‌های صهیونیستی تا ضدانقلاب نیز به همین موضوع معترف هستند. در ۱۰روز گذشته، مهرداد فرهمند از کارشناسان شبکه ضدایرانی «ایران اینترنشنال» اذعان کرد «گوش به زنگ بودن -این جنگ روانی- اثرش از موشک زدن کمتر نیست. نه مردم عادی و نه تحلیلگران سرنخی از ماجرا [و زمان حمله] ندارند و این، وضعیت را [برای اسرائیلی‌ها] بسیار بغرنج کرده است. ضمن اینکه انتشار هر خبر نیز موج نگرانی تولید کرده و وضعیت را بدتر می‌کند».
شبکه ۱۴ اسرائیل نیز در روزهای گذشته و در گزارشی، انتظار برای انتقام ترور هنیه در ایران را در کنار ماجرای
 ۷ اکتبر(عملیات مقاومت فلسطین در ۱۵ مهر) و ۱۴ آوریل (عملیات وعده صادق در ۲۵ فروردین) به عنوان سه رویدادی قملداد کرد که در ۵۰سال اخیر وضعیت بی‌سابقه‌ای را در سرزمین‌های اشغالی رقم زده است. این شبکه از تعبیر 
«گیر افتادن» برای تشریح وضعیتی استفاده کرد که شرکت‌های هواپیمایی با لغو پروازها و بالا بردن قیمت‌هایشان برای اسرائیلی‌ها به‌وجود آورده است.

ترس و رعب؛ از تاکتیک نظامی تا امداد غیبی
نکته جالب در به‌کارگیری تاکتیک «رعب و ترس» توسط محور مقاومت این است در قرآن کریم و به‌خصوص درباره یهود نیز بارها «ترس در دل دشمن» به عنوان یکی از امدادهای الهی شمرده شده است. «قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ»، «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ» و «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ» نمونه‌هایی از همین آیات مبارک هستند که نویدبخش پیروزی‌های بزرگ بوده‌اند. 
فارغ از مقوله روانی رعب و ترس، اتخاذ چنین تاکتیکی توسط محور مقاومت، سبب فرسایش ظرفیت انسانی و اقتصادی رژیم صهیونیستی نیز شده است. «الجزیره» در گزارشی در همین خصوص، رقمی بیش از ۴۰میلیارد دلار را برای کسری بودجه حاصل از هزینه‌های نظامی این رژیم برآورد کرده است. این هزینه را باید در کنار تمام هزینه‌های جاری دانست که رژیم اسرائیل در این چند هفته و چند روز برای ساماندهی و نگهداشتن سامانه‌های دفاعی‌اش در بالاترین سطح به‌منظور نگهداری از تأسیسات حیاتی و راهبردی در نظر گرفته است.  در کنار همه این‌ها فشار بر پرسنل انسانی در حوزه‌های نظامی و درمانی، لغو همه مرخصی‌ها، تجهیز پارکینگ‌ها و پناهگاه‌ها به امکانات بیمارستانی و در نظر گرفتن محل اسکان برای آوارگان احتمالی در صحرای نقب را نیز نباید فراموش کرد. 
واکنش‌های عصبی و تند نتانیاهو در ۱۰روز گذشته را نیز باید متأثر از همین فشارها ارزیابی کرد. او تحت فشار افکار عمومی ساکنان سرزمین‌های اشغالی، مثل همیشه زبان به تهدید محور مقاومت گشود و از «آمادگی برای انجام هر سناریویی چه در دفاع و چه در حمله» البته با تأکید بر انجام آن با کمک متحدان اسرائیل سخن گفت. جالب است تعریض به سخنان مقامات صهیونیستی در گزارش‌های خبری تهیه شده در دل سرزمین‌های اشغالی هم به کرات دیده می‌شود، برای نمونه یکی از خبرنگاران که در حال تهیه گزارشی از تجهیز پارکینگ‌ها به تجهیزات بیمارستانی است با لحنی کنایه آمیز می‌گوید «اسرائیل اصرار دارد برای هر سناریویی آماده است ولی  شما نگرانی‌ها را اینجا احساس می‌کنید».   
خبرنگار: محسن فاطمی‌نژاد