به گزارش قدس آنلاین، فصلهای اول و دوم این سریال ماجرای شخصیتی به نام «هادی» را در سالهای ۷۶ تا ۸۵ روایت میکند که در طرح اولیه در پنج فصل تا زمان شهادت او طراحی شده است. به گفته نصراللهینسب، این سریال زندگینامه شهید مدافع حرم خاصی نیست بلکه برگرفته از قصه زندگی این شهداست. فصل اول در مقطع نوجوانی هادی به پایان رسید و فصل دوم احتمالاً از اوایل پاییز و پس از پایان سریال «طوبی» روی آنتن میرود.
او که در کارهای قبلیاش، دشواریهای بازسازی دکور دهه ۶۰ را تجربه کرده است، ادامه میدهد: برای ساخت فراری تولید سنگینی را برای طراحی صحنه و لباس داشتیم، همه چیز را باید میساختیم از پلاک خودروها گرفته تا لباس آدمها، لولهکشی گاز، کرکره مغازهها و جزئیات دیگری که مربوط به آن دو دهه میشد.
او یادآور میشود: بخشی از فیلمبرداری کار در یکی از روستاهای لاهیجان انجام شد و یک خانه قدیمی متناسب با آن دوران را بازسازی کردیم، وقتی آنجا را ساختیم مالک خوشحال بود چون یک فضای بومگردی مربوط به دهه ۷۰ را برایش ساخته بودیم، یعنی صفر تا صد دکور آن دوران را ساختیم.
برآورد مالی پایین برای یک کارگردان سریالاولی
نصراللهینسب با بیان اینکه مدیران سیمافیلم برای تولید «فراری» برآورد مالی بسیار پایینی را در نظر گرفته بودند، میگوید: از سوی دیگر چون این سریال نخستین مجموعه تلویزیونی امیر داسارگر بود، توجیه مدیران این بود که چون کارگردان، سریالاولی است برآورد مالی پایینتر از معمول برای این کار در نظر گرفته شود.
به گفته او، معمولاً سیاستهای سازمان این طور است که برای کاراولیها، برآورد مالی پایینتری را محاسبه میکنند و اگر نتیجه کار خوب شد، همکاری با آنها را ادامه میدهند.
این تهیهکننده میافزاید: قصه این سریال فرق میکرد و با توجه به موضوع و رویکرد آن باید نتیجه کار خوب از آب درمیآمد. شرایط تولید با توجه به لوکیشنهای متعدد، بسیار سخت بود مثلاً در لاهیجان ۶ تا ۷ بار جابهجایی لوکیشن داشتیم. در تهران هم لوکیشنهای زیادی داشتیم و بخشی از فیلمبرداری تهران در حاشیه شهر انجام شد و فاصله لوکیشنها از هم بسیار زیاد بود.
نصراللهینسب درباره کار با بازیگران نوچهره نوجوان سریال توضیح میدهد: با وجود شیرینیهایی که کار کردن با بچهها دارد اما کار بسیار سختی است. حسین اجاقلو، بازیگر نقش «هادی» برای نخستین بار جلو دوربین بازی میکرد. از آنجا که ایده اصلی و نویسندگی کار با امیر داسارگر و زینالعابدین تقیپور بود، خودشان اقدام به شناسایی و انتخاب بازیگران نوجوان کردند که فرایند سختی بود. او با بیان اینکه سریال در پنج فصل طراحی شده و به جز دو فصلی که ساخته شده بقیه طرح هنوز تبدیل به فیلمنامه نشده است، ادامه میدهد: این طرح پیش از این، دو بار تا مرحله ساخت رفت اما تولید آن به دلایلی کلید نخورد. آقایان داسارگر و تقیپور هم پس از تصویب طرح در سیمافیلم، از دو سال پیش در محلهها و مدرسهها به دنبال شناسایی بازیگر نوجوان بودند. حسین اجاقلو تست بهتری از میان دیگر متقاضیان داشت و از نظر بازی، فیزیک و چهره مورد تأیید واقع شد. کارگردان و بازیگردان سریال برای انتخاب و تمرین نابازیگران نوجوان زحمت زیادی کشیدند و استعدادهای خوبی را شناسایی کردند.
زمان پخش خوبی به فراری ندادند
یکی از گلایههای تند کارگردان اثر به زمان پخش سریال بود که به باور داسارگر منجر به قربانی شدن اثرش روی آنتن شد، نصراللهینسب هم درباره زمان پخش سریال که همزمان با پخش مناظرات دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و آغاز ماه محرم بود، میگوید: تلاش زیادی داشتیم زمان پخش را تغییر دهیم ولی با توجه به شرایط صدا و سیما، شورای پخش برای زمان پخش تصمیم میگیرد. همان زمان اعتراض کردیم بخش عمدهای از مخاطبان این سریال در زمان پخش سریال مشغول عزاداری در هیئتها هستند و این مسئله به میزان مخاطبان سریال آسیب میزند. گفتند تمهیداتی داریم و تکرارش را از شبکههای مختلف پخش میکنیم ولی باکس اصلی آنتن مهم است. متأسفانه زمان پخش خوبی به این سریال ندادند.
به گفته او، همزمانی پخش مناظرات انتخابات ریاست جمهوری و بینظمی در پخش سریال هم ضربه دیگری به آن بود تا این اتفاقها دست به دست هم دهند و سریال آن طور که باید، دیده نشود.
این تهیهکننده توضیح میدهد: با وجود اینکه آنچه مدنظرم بود در خروجی کار اتفاق نیفتاد و زمان خوبی برای پخش نداشتیم ولی بازخوردهای خوبی از سوی مخاطبان گرفتیم. البته انتقادهایی هم به سریال شد که بخشی از آنها درست و بجا بود و بخشی هم به بضاعت مالی تلویزیون برمیگردد.
نصراللهی نسب خاطرنشان میکند: تولید این سریال بودجه محدودی داشت و ما بهترین خروجی را از این بودجه داشتیم. در ابتدا هزینهها بسیار کم برآورد شده و در فرایند تولید، اصلاح برآوردی هم شد ولی اگر برآورد مالی بهتری برای این سریال در نظر میگرفتند میتوانستیم کار باکیفیتتری بسازیم.
رضایت زیادی از خروجی کار ندارم
مجری طرح «سریال عاشورا» در پاسخ به اینکه قصه فراری به زندگینامه شهید خاصی اشاره نداشته و درامی عاشقانه و با سوپراستار نبوده، فیلمنامه چه جذابیتهایی برای ساخت داشته است، میگوید: این سریال جزو مصوبات صدا و سیما بود و دو بار هم تا مرحله تولید رفت اما به نتیجه نرسید اما در نهایت تولید شد. در واقع آنچه برای تولیدات نمایشی اولویت دارد، اصل سرگرمی است که امروز در تلویزیون فراموش شده است. باید بر مبنای این اصل، اثری خوب و تماشایی ساخت حالا در خلال این سرگرمی، آموزنده هم باشد. قرار نیست در یک سریال، بیانیه سیاسی و اجتماعی بدهیم! اولویت در سریالهای تلویزیونی باید سرگرمی باشد و ما سعی کردیم در فراری به این اصل توجه شود و در بازنویسی فیلمنامه هم این موضوع لحاظ شد. سعی کردیم با بازآفرینی یک فضای خانوادگی در دهه ۷۰، سریالی تماشایی بسازیم که مخاطب با آن همراه شود. شاید رضایت زیادی از خروجی کار نداشته باشم اما بازخوردهای خوبی از سریال گرفتیم.
نصراللهینسب درباره ساخت فصلهای بعدی سریال توضیح میدهد: ساخت فصل سوم بستگی به تصمیم سیمافیلم و میزان استقبال از سریال دارد اما طرح پنج فصل کار نوشته شده و اگر اهتمام جدی به ساخت آن باشد، میتواند به یکی از سریالهای پربیننده تلویزیون تبدیل شود.
به گفته او، دو فصل سریال در سالهای ۷۶ تا ۸۵ میگذرد و ادامه قصه به دهه ۹۰ و ماجرای مدافعان حرم گره میخورد، در واقع ماجرای اعزام هادی به سوریه و شهادتش مربوط به دهه ۹۰ و فصلهای پایانی است ولی در دو فصل ابتدایی، ماجراهایی درباره دوران نوجوانی و جوانی هادی روایت میشود.
وی درباره اینکه اگر کارگردان کار تمایلی به ادامه ساخت سریال نداشته باشد سرنوشت فراری چه خواهد شد، پاسخ میدهد: چون طرح پنج فصل وجود دارد، اگر تصمیم به ادامه ساخت گرفته شود، باید تبدیل به فیلمنامه شده و ادامه تولید به همین کارگردان یا کارگردان دیگری سپرده میشود.
نظر شما