ملیسا ده کوستا در رمان «فرداها» روی مساله‌ای انگشت گذاشته که انسان‌ها در هر جایی به آن مبتلا هستند؛ فقدان عزیزان درد مشترک آدم‌ها است و شاید طبیعت یکی از راه هایی باشد که اگر انسان آغوشش را برای آن باز کند می‌تواند زندگی منحصر به فردی را تجربه کند.

آریا نوری؛ مترجم: «فرداها» به ما نشان می‌دهد چگونه از غم و اندوه عبور کنیم

«فرداها» رمانی است که تلاش می‌کند به دادِ انسان امروز برسد؛ انسانی که در کشاش زمانه و گذر زندگی، طعم از دست دادن، فراق و جدایی را می‌چشد و در این بزنگاه‌ها به بن بست‌هایی می‌رسد. ملیسا ده کوستا، نویسنده این اثر در شرایط بحرانی زندگی به آدم‌ها یک توصیه دارد. او معتقد است انسان امروز باید به طبیعت بازگردد.

داستان درباره آماند است؛ زنی که در یک سانحه تصادف به یکباره و در آغاز مسیر زندگی پر از عشقش، همسر و فرزند در شکمش را از دست می‌دهد؛ فرزندی که هنوز متولد نشده می‌میرد. به نظر می‌رسد زندگی برای آماند به اتمام رسیده. او برای مدیریت خودش از محل کار مرخصی می‌گیرد و محل زندگی‌اش را در شهر رها می‌کند و به یک خانه کوچک در اطراف شهر نقل مکان می‌کند. هفته‌های اول با قرص و خوابِ تمام وقت سپری می‌شود. اما بعد از مدتی در یکی از همان روزهای بی حوصله در زمانی که وسایل صاحب خانه (که زنی پیر بوده و درگذشته است) را جابجا می‌کند، یادداشت های او را می‌بیند. یادداشت ها درباره رسیدگی به باغچه است. باغچه بزرگ توی حیاط که حالا بعد مرگ صاحبش تبدیل شده به زمینی خشک که فقط چند درخت از آن باقی مانده. آماند بعد مدتی به بی حوصلگی‌اش غلبه می‌کند و یادداشت ها را تورق می کند و متوجه می‌شود این یادداشت ها فراتر از روزمره‌نویسی؛ گنجی است که اگر کسی آن ها را بخواند و به کار گیرد می‌تواند باغبانی مجرب شود. یادداشت ها پر است از نکات باغبانی، پرورش گل و کاشت دانه و ....

به این ترتیب آماند آرام آرام یادداشت‌ها را می‌خواند و سعی می‌کند آن ها را به کار بگیرد. طبیعت کار خودش را می‌کند و آماند را آهسته به زندگی و آدم‌ها بر می‌گرداند.

ملیسا ده‌کوستا، نویسنده فرانسوی با نوشتن «فرداها» خودش را به عنوان یک نویسنده پرفروش معرفی کرد.

آریا نوری متولد 1370 است . او کارشناس ارشد مترجمی زبان فرانسه از دانشگاه تهران است و تا کنون بیست و چهار عنوان ترجمه منتشر شده در کارنامه دارد. گفتگوی ما را با این مترجم پیرامون رمان «فرداها» و نویسنده فرانسوی‌اش بخوانید.

  • چه شد که رمان «فرداها» را ترجمه کردید؟

رمان فرداها اولین همکاری بنده با نشر آموت است. ملیسا ده‌کوستا و کتاب فرداها، پیشنهاد خود انتشارات بود و بنده هم پس از تحقیق در مورد نویسنده و کتاب، پذیرفتم.

ده کوستا در حاضر جزو پرمخاطب‌ترین و پرفروش‌ترین نویسندگان فرانسه است.

  •   «فرداها» رمانی است که بیشتر در ژانر روان‌شناسی جای می‌گیرد . این ژانر در حال حاضر در ادبیات فرانسه چه جایگاهی دارد؟

در حال حاضر در فرانسه، کتاب‌هایی که صرفاً روان‌شناسی هستند، مثل قبل بازار ندارند. چند وقتی است نویسنده‌های معاصر، مطالب روان‌شناسی را در قالب رمان مطرح می‌کنند. نویسنده‌هایی از جمله ماری وارِی، رافائل ژیئوردانو و خانم ملیسا ده‌کوستا در میان این نویسنده‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد.

  • چه عاملی باعث شده اکثر نویسنده‌های امروز به خلق داستان های شخصیت‌محور و توصیف چالش های درونی انسان امروز رو بیاورند و خانم ده کوستا  نسبت سایر نویسنده‌ها چه ویژگی بارزی دارد؟

علت اصلی این مسئله، استقبال بسیار زیاد مخاطبان از اینگونه داستان‌هاست. خانم ده‌کوستا در این مورد قلم منحصربه‌فردی دارد. او آنچنان شخصیت‌هایی را خلق کرده و آنچنان داستان‌سرایی می‌کند که هر خواننده‌ای به راحتی می‌تواند با شخصیت‌های داستان او ارتباط برقرار کرده و همذات‌پنداری کند.

  •  فرداها فرای داستان جذابی که دارد رمانی است که تلاش می‌کند به داد انسان امروز می‌رسد. این رمان به انسانی که در کشاش زمانه و گذر زندگی طعم از دست دادن، فراق و جدایی است، راه‌کارهایی ارائه می‌دهد. به نظر شما کلا رمان چقدر می‌تواند در زندگی انسان امروز با پیچیدگی‌های خاصی که دارد نقش موثری در بهبود شرایط و تلطیف اوضاعش داشته باشد؟

دو رمان «فرداها» و  «ستاره‌ساز» و تقریباً تمام آثار ملیسا ده‌کوستا، بیش از هر چیزی، روایت‌گر اندوه هستند. او در کتاب‌های خود، بهتر از هر نویسندۀ فرانسوی دیگری موفق شده تا غم و اندوه انسان را به خوبی به نمایش بگذارد. اما این تنها هنر او نیست. هنر اصلی او این است که در چهارچوب رمان و داستان و شخصیت‌های خود، به خواننده نشان می‌دهد که چطور می‌تواند از این غم و اندوه عبور کند و او را در این مسیر همراهی می‌کند. علاوه بر کتاب فرداها، این هنر نویسنده در کتاب «ستاره‌ساز» نیز به خوبی مشاهده می‌شود.

  • فرداها بازگشت انسان به طبیعت را توصیه می کند. در شرایطی که انسان تا خواسته به طبیعت آسیب زده و او را آزرده کرده است. ده کوستا چرا این توصیه را به انسان امروز دارد؟

به اعتقاد من ده‌کوستا بازگشت به طبیعت را یکی از کلیدهای اصلی رهایی از روزمرگی‌های زندگی می‌داند. زمانی که آماند، شخصیت اصلی کتاب فرداها، تصمیم می‌گیرد به سمت طبیعت برگردد، روند درمان او تازه شروع می‌شود. در داستان صحنه‌های زیادی از حضور آماند در طبیعت و در میان گیاهان و درختان و در باغ و باغچه وجود دارد. همۀ اینها حاوی پیام است. پیام برگشت به طبیعت. این توصیه به بازگشت به طبیعت، در همۀ آثار او مشاهده می‌شود.

•  آثار ده کوستا به اقبال جهانی مواجه شده است. دلیل این اقبال مخاطب به آثار این نویسنده چیست؟

اصلی‌ترین علت این استقبال، قلم بی‌نظیر و هنر این نویسنده است. قلم ملیسا ده‌کوستا دو ویژگی بارز دارد؛ اول بیان درد و رنج آدمی به بهترین شکل ممکن و دوم ارائۀ راه‌حل برای آن. دقیقاً همین ویژگی‌هم هم باعث شده تا مخاطبان استقبال بسیار زیادی از آثار این نویسنده بکنند.

  • مخاطبی که می‌خواهد سراغ آثار ده کوستا برود باید چه ویژگی‌های داستانی او را بشناسد؟

مخاطبان تازۀ ده‌کوستا خود را با کتاب‌هایی مواجه می‌بینند که نویسنده در آنها بیش از هر چیزی، به شخصیت‌پردازی اهمیت داده است، شخصیت‌پردازی قوی در کنار خط روایی باورپذیر و ملموس، از بارزترین ویژگی‌های قلم این نویسنده است.

  • از تجربه ترجمه اثر و سختی هایی که در ترجمه آن داشتید بگویید.

فرداها اولین تجربۀ من در ترجمۀ قلم ده‌کوستا بود. از نظر متن کتاب، با چالش خاصی مواجه نشدم. باوجوداینکه شخصاً علاقۀ بیشتری به ترجمۀ آثار ادبیات پلیسی و جنایی دارم، ولی قلم این نویسنده به حدی دلنشین است که ترجمۀ آثار او را با رغبت انجام می‌دهم. هر کدام از کتاب‌هایی که تا به الان از این نویسنده ترجمه کرده‌ام؛ حاوی پیام‌های خاصی در مواجهۀ با مشکلات زندگی بوده‌اند و درس تازه‌ای به من داده‌اند.

 آریا نوری؛ مترجم: «فرداها» به ما نشان می‌دهد چگونه از غم و اندوه عبور کنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.