آیت الله شیخ جواد مروی در ادامه سفر خود به جنوب شرق آسیا، به دعوت شیعیان شهر بانکوک ، ضمن حضور در مسجد امام باره، پس از اقامه نماز مغرب و عشاء، در مراسم عزاداری رحلت پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله و آله و سلم) شرکت نمود. متن سخنان او در این مراسم را می خوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی صغرت فی عظمته عبادة العابدین و حصرت عن شکر نعمته السنة الحامدین و قصرت عن ادراک جلاله افکار العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا، حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم المصطفی محمد (ص) و علی اهل بیته الطاهرین. صلاةً ترغم أنوف الجاحدین.
قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا ، وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا».
یَا مَبْدَأ الکُلِّ إلَیْکَ المُنتَهَی** لَکَ الجَلاَلُ وَ الجَمَالُ وَ البَهَاء
یَا مُبْدِعَ العُقُولِ وَ الأرْوَاحِ ** وَ مُنْشِئَ النُّفُوسِ وَ الأشْبَاحِ
کَلَّ لِسَانُ الکُلِّ عَن ثَنَائِکَ ** وَ ضَلَّ فی بَیْدَاءِ کِبْرِیَائِک
از اسباب سعادت خودم میدانم که در شب رحلت نبی گرامی اسلام و شهادت آقا امام حسن مجتبی (علیهما الصلاة والسلام) در بین جمعی هستم که از صدها سال قبل، حضور اسلام و تشیع در منطقه سیام و کشور تایلند، مدیون اجداد اینان است.
در این جلسه با عظمت نکاتی را راجع به وجود نازنین پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض میکنم:
نکته اول: با یکی از علمای بزرگ رابطة العالم الاسلامیه در مکه گفتوگو میکردم. او در جمعی در اعتراض به شیعه و خطاب به بنده اعلام کرد که همه توجه شما به آل پیامبر (ص) است و نسبت به شخص آن حضرت توجه ویژه ندارید.
پاسخ دادم؛ اگر میخواهید جایگاه نبی اکرم (ص) را در بین شیعیان و علمای شیعه بدانید، روایتی را برای شما بیان میکنم. روایتی که در معتبرترین کتاب روائی شیعه یعنی اصول کافی شریف آمده است. خلاصه روایت این است: « عَنْ أَبِی هَارُونَ مَوْلَی آلِ جَعْدَةَ قَالَ: کُنْتُ جَلِیساً لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ (ع) بِالْمَدِینَةِ فَفَقَدَنِی أَیَّاماً ثُمَّ إِنِّی جِئْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ لِی لَمْ أَرَکَ مُنْذُ أَیَّامٍ یَا أَبَا هَارُونَ فَقُلْتُ وُلِدَ لِیغُلاَمٌ فَقَالَ بَارَکَ اَللَّهُ فِیهِ فَمَا سَمَّیْتَهُ قُلْتُ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّداً».
ابوهارون میگوید در مدینه هر روز خدمت امام صادق علیه السلام میرسیدم. چند روز شرفیاب نشدم. وقتی خدمت حضرت رسیدم فرمودند: ابوهارون! چند روز است که نمیبینم تو را. به ایشان عرض کردم آقا خدا یک پسر به من داده است. پرسیدند اسمش را چه گذاشتهای؟ عرض کردم اسم او را هم نام پیامبر (ص)، محمد گذاشتهام، «فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ یَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّی کَادَ یَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِی وَ بِوُلْدِی وَ بِأَهْلِی وَ بِأَبَوَیَّ وَ بِأَهْلِ اَلْأَرْضِ کُلِّهِمْ جَمِیعاً اَلْفِدَاءُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» تا حضرت صادق(ع) نام پیامبر(ص) را شنیدند، در حالی که نام محمد را تکرار میکردند، صورت خود را به سمت زمین آوردند به شکلی که نزدیک بود گونهشان به زمین بچسبد، فرمودند؛ جان خودم، فرزندانم، اهل و عیالم و جان پدر و مادرم و همه اهل زمین فدای پیامبراسلام(ص) باد.
گفتم: آقایان! نگاه ما به پیامبر (ص) نگاه رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق (علیه السلام) است.
براداران و خواهران! دعا و شعار شیعه در طول زندگی خودش این است: « اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». معنای دعا این است که خدایا زندگانی ما همانند زندگی پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت علیهم السلام باشد. با این شعار سؤال این است که آیا نباید زندگی نبی مکرم اسلام (ص) را بشناسیم تا بتوانیم زندگی خود را با آن تطبیق دهیم و این دعایی که هزاران بار در طول زندگی خواندهایم لقلقه زبان نباشد؟
با توجه به همزیستی پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، با برادران اهل سنت و پیروان سایر ادیان در این کشور، به چند فراز از زندگانی پیامبر گرامی اسلام (ص) اشاره میکنم:
سؤال این است که آیا پیامبر اکرم (ص) به یکباره آمدند در کنار کعبه و بدون مقدمه به مردم فرمود: «قولوا لا إلَهَ إلَّا اللَّهُ تُفلِحوا»؟ ابداً چنین نبود. بلکه آن حضرت بعد از اینکه تا ۴۰ سالگی با رعایت اخلاق و امانتداری بین مردم زیسته بود، به آنان گفت اگر من محمد به شما بگویم پشت این کوه صفا یک لشکر صف کشیده و میخواهد به مکه حمله کند شما این قول مرا میپذیرید؟ همه گفتند بله چرا که تا کنون جز راستی و امانتداری از تو ندیدهایم و هرچه بگوئی آن را قبول میکنیم. وقتی حضرت این اقرار را از مردم گرفتند فرمودند: اکنون به شما میگویم: «قولوا لا إلَهَ إلَّا اللَّهُ تُفلِحوا». روش شیعهی پیرو نبی مکرم اسلام (ص) هم باید امانت داری و حسن خلق در حد اعلا باشد، تا وقتی گفت من پیرو پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هستم، دیگران بخاطر این صفاتی که دارد، پیام او را بپذیرند.
در جمع نخبگان و علمائی که در مجلس حضور دارند حدیثی از امام صادق(ع) بیان میکنم.
حضرت فرمودند: «إنّ الله عز و جل أدّب نبیّهُ فأحسن أدبهُ فلمّا أکمل لهُ الأدب قال و إنّک لعلی خُلُق عظیم ثُمّ فوّض إلیه أمر الناس و الأُمّه لیسُوس عباده». امام صادق(ع) میفرماید خدا پیغمبر(ص) را ادب کرد به تادیب خدائی، کار به جائی رسید که حضرتِ حق، او را مخاطب قرار داد و فرمود: تو دارای خلق عظیم هستی. بعد از اینکه این رتبه را خدا به پیغمبر(ص) اعلام کرد، آنگاه بود که امر مردم و دین را به آن حضرت داد تا رهبری امت را در دست گیرد.
هر کس دیگر هم که بخواهد در این مسیر باشد مقدمه اولش حسن خلق و امانتداری است.
امروز بر مزار شیخ احمد قمی حاضر شده بودیم، به دوستان گفتم دلیل خضوع پیروان بودا، برادران اهل سنت و شیعیان، کنار قبر وی این است که مردم و حکومت به او لقب امانتدار دادهاند. یعنی جد شما اخلاق امانتداری را از خود بروز داد و این امر سبب شد که همه نحلهها و گرایشها در مقابل او خاضع باشند. امروز همین توقع از فرزندان شیخ احمد قمی میرود. یعنی بودائیها و برادران اهل سنت ما باید امانتداری را در شما ببیند. اینگونه است که میشود اسلام را تبلیغ کرد و این دعا به اجابت برست که:« اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
در رابطه با حسن خلق نیز در شب شهادت امام حسنمجتبی(ع)، عرض میکنم روایتی در مجامیع حدیثی شیعه داریم که از حیث سند بینظیر و از حیث محتوا بسیار بلند است؛ «عن احمد بن عمران البغدادی عن ابی الحسن عن ابی الحسن عن ابی الحسن عن الحسن عن الحسن عن الحسن إنّ احسن الحسن الخلق الحسن» امام حسن مجتبی میفرمایند، بهترین نیکوئی ها برای یک انسان مسلمان و کسی که ادعا میکند پیرو ما اهل بیت است، حسن خلق و اخلاق نیکو میباشد.
با توجه به اینکه جمعیت متراکم و هوا هم گرم است زیاد وقت نمیگیرم.
نکته دیگری که بسیار مهم است و درسی است که از زندگی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) باید بیاموزیم، در کلام امیر مومنان (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف آمده است.
نهج البلاغهای که دانشمند مسیحی دکتر شُبلی شُمیّل میگوید من هزار بار آن را خواندهام، برای هزار و یکمین بار که میخوانم، باز مطالب تازهای در آن پیدا میکنم.
دیدگاه طنطاوی عالم بزرگ اهل سنت در مقدمهاش بر نهج البلاغه خواندنی است.
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) زندگانی پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) را در یک نکته خلاصه کرده و میفرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»؛ مردم اگر راه هدایت را پیدا کردید، از کمی افراد وحشت نکنید. راه هدایت راه نبی اسلام (ص) و اهلبیت (ع) است. اگر کم هستید، احساس وحشت نداشته باشید. بلکه تلاش کنید دیگران را با این معارف آشنا کنید. اگر در طریقِ هدایت هستید، تلاش کنید دست دیگران را بگیرید.
قضیه آمدن پیامبر اکرم (ص) را به طائف شنیدهاید. آن حضرت به طائف رفتند و در اجتماع مردم فرمودند: «قولوا لا إلَهَ إلَّا اللَّهُ تُفلِحوا». آن حضرت را سنگ باران کردند به طوری که از کنار ناخنهای ایشان خون جاری میشود. هیچ کس دعوتش را اجابت نمیکند. پیامبر(ص) از طائف خارج شدند و کنار باغ انگوری زیر درختی برای استراحت نشستند. پیرزنی حضرت را دید و از باب دلسوزی ظرف انگوری به غلام خود داد که برای حضرت بیاورد. وقتی حضرت چشمشان به این غلام افتاد فرمودند: اهل کجا هستی؟ گفت: اهل نینوا هستم. میفرماید: از شهر برادرم یونس بن متی هستی. غلام متحیر شد که چگونه فردی بین کفار قریش، یونس بن متی را میشناسد. سؤال کرد آقا شما چه کسی هستید که یونس بن متی را میشناسید؟ حضرت برای او دو سه آیه قرآن خواندند، این غلام مسیحی، مسلمان شد. بعد از مراجعت پیامبر(ص) به مکه، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) میگوید: مشغول مداوای زخمهای بدن پیامبر(ص) بودم، دیدم زیر لب جملهای بیان میکند. گوش کردم، شنیدم این جمله را تکرار میکنند که عجب تجارتی بود. عرض کردم آقا چه تجارتی؟! همه بدن مبارک شما زخمی شده، از کنار ناخن های شما خون میچکد. فرمودند: یک نفر را به راه درست هدایت کردم.
ان شاء الله ما پیروان نبی مکرم اسلام (ص) شیوه زندگی آن حضرت را سرمشق زندگانی خود قرار داده و به آن عمل کنیم.
در جلساتی که در جنوب داشتیم در ناخانسیتامارات و مسجد روح الله مباحثی را مطرح کردم. در شهرهای ستون و پوکت نیز نکاتی را بیان کردم که به هم مرتبط است. در جلسات آینده هم نکات دیگری را خواهم گفت. خواهش من خصوصا از جوانان این است که این مطالب را مورد توجه قرار دهند.
خدایا در شب رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) و شهادت آقا امام حسن مجتبی (ع) به همه ما توفیق بده که معالم دین را بیاموزیم و به آن عمل کنیم.
خدایا روح و بشارتی از این مجلس به ارواح بزرگانی که در این سرزمین به اسلام خدمت کردند، از مرحوم شیخ احمد قمی تا کنون که با تلاشهای خودشان آموزههای دینی را به دیگران منتقل کردند و ما امروز سر سفره احسان آنها نشستهایم نثار بفرما.
توفیق زیارت مکه مکرمه و مدینه منوره، قبور ائمه بقیع (ع)، عتبات عالیات و بارگاه آقا علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) را به همه ما عنایت بفرما.
نظر شما