تحولات لبنان و فلسطین

این روزها روح حماسی ایرانی با تئاتر «نبرد رستم و سهراب» به کارگردانی حسین پارسایی و با برداشتی آزاد از شاهنامه فردوسی، در استادیوم بین‌المللی تنیس باشگاه انقلاب در اهتزاز است.

 تئاتر هنر گرانی است؛ اگر حمایتی نباشد کاهش قیمت بلیت ممکن نیست / شاهنامه فردوسی؛ کشتی نجات تئاتر ملی

به گزارش قدس آنلاین، این روزها روح حماسی ایرانی با تئاتر «نبرد رستم و سهراب» به کارگردانی حسین پارسایی و با برداشتی آزاد از شاهنامه فردوسی، در استادیوم بین‌المللی تنیس باشگاه انقلاب در اهتزاز است.

پارسایی که به عقیده بسیاری سردمدار تئاتر میدانی و موزیکال ایران است، در تئاتر جدیدش باز هم سراغ داستان کهن ایرانی و زنده ‌کردن هویت ایرانی رفته و گویی سعی دارد گامی در راستای زنده کردن تئاتر ملی ایران بردارد.
پیش از این در کارنامه حسین پارسایی کارهای هنری فاخری از قبیل «الیور توئیست»، «بینوایان» و «هفت خان اسفندیار» را دیده‌ایم که به عنوان یک پروژه عظیم نمایشی با حضور ستاره‌های سینما و موسیقی، همیشه احساسات مخاطبانش را به خوبی برانگیخته است. در این تئاتر میدانی نیز بازیگران مطرحی همچون امیر آقایی، سینا مهراد، الناز شاکردوست، پردیس احمدیه، بانیپال شومون و علی زند وکیلی با گریم‌های سنگین و متفاوت ایفای نقش می‌کنند.
اجرای این نمایش از ۱۰ مرداد آغاز شده و تا ۲۷ شهریور ماه ادامه خواهد داشت. در ادامه گفت‌وگوی ما با حسین پارسایی، کارگردان نمایش «نبرد رستم و سهراب» را می‌خوانید.
حسین پارسایی
حسین پارسایی

 
شما به عنوان یکی از سردمداران تئاتر میدانی و کنسرت نمایش شناخته می‌شوید. چه شد کارگردانی «رستم و سهراب» را قبول کردید؟
رستم و سهراب مثل کارهای پیشین، پیشنهاد خودم بود. این اجرا برداشت آزاد از رستم و سهراب است و با بازخوانی مجدد حرفی تازه برای مخاطبان خواهد داشت. حرفی از جنس مردمان نجیب و فرهیخته سرزمینم «ایران» که دوستش دارم.

 مصدومیت و فداکاری امیر آقایی در روزهای اخیر حسابی خبرساز شد؛ چرا ایشان را برای نقش رستم انتخاب کردید؟
نقش، بازیگر خودش را فرامی‌خواند. معمولاً وقتی در مرحله پژوهش هستیم، پیشنهادهایی متناسب با تجربه، توان و نقاط مشترک بازیگر و نقش مطرح می‌شود. این بار هم در مورد تمام بازیگران همین طور بود. امیر آقایی یکی از کاراکترهایی است که به شدت برازنده بازیگری نقش رستم است. در یکی از همین شب‌ها ایشان دچار سانحه‌ای شد، اسب در اجرا لیز خورد و انگشت سبابه دست چپ جناب آقایی دچار آسیب شد اما امیر آقایی رستم‌گونه همان شب با وجود درد فراوان نمایش را به پایان برد و فردای آن روز دستش عمل شد. نمایش متوقف نشد و بلافاصله همان شب به عشق دیدار مخاطبانش به صحنه آمد.

 با توجه به هزینه سنگین دکور و دستمزد بازیگران، انتقادهایی نسبت به هزینه بلیت این تئاتر شد. درباره قیمت این نمایش توضیح دهید.
اساساً تئاتر هنر گرانی است و هزینه تولید تئاترهای موزیکال و نمایش‌های عظیم به خصوص اگر در مورد داستان‌های شکوهمند شاهنامه باشد سنگین است. همین الان اگر یک نمایش‌نامه معاصر با بدیهیات یک اجرای ساده تولید کنید، حتماً یک میلیارد هزینه دارد و این در تراز اقتصادی برای ۳۰شب اجراست یعنی هر صندلی بیشتر از ۳۰۰هزار تومان قیمت بلیت داشته باشد البته اگر خوش‌اقبال باشید و از نمایش شما استقبال شود! دولت که نمی‌تواند حمایت کند، شما بگویید کدام سرمایه‌گذار حاضر است تئاتر بسازد و ضرر کند؟ در حال حاضر از یک پروژه میدانی عظیم صحبت می‌کنیم، طبیعی است هزینه‌های دکور، صحنه، لباس، بازیگران، نمایشگران و هزینه‌های ضروری تولید بدون حمایت حاکمیت در افزایش قیمت بلیت مؤثر باشد. وقتی حمایتی نیست نباید انتظار کاهش هزینه بلیت را داشته باشیم.

شاهنامه فردوسی؛ کشتی نجات تئاتر ملی

چرا اکثراً به داستان‌های شاهنامه در ادبیات نمایشی پرداخته می‌شود و از سایر داستان‌های کهن کمتر بهره می‌گیریم؟
شاهنامه مانند نظامی، عطار، مولانا و... ظرفیت و قابلیت‌های بی‌بدیل و اثرگذاری دارد. در این سال‌ها نمایش‌های بسیاری از داستان‌های کهن و مشاهیر نوشته و اجرا شدند. داستان‌ها و حماسه‌های فردوسی همیشه مورد استفاده و در دسترس همگان بوده، این گنجینه ادبی بسیار الهام‌بخش، جذاب و انگیزه مضاعف برای آفرینشگران هنری است که بتوانند متناسب با شرایط سیاسی، فرهنگی و احوال اجتماعی کشور از سوژه‌های بکر و بهنگام شاهنامه استخراج و بازسرایی کنند. از این گنجینه می‌توان در همه شاخه‌های هنری سینما، موسیقی، تئاتر و... بهره برد. البته نباید از سایر داستان‌ها غافل شد، شاید یکی از دلایلی که به شاهنامه بیشتر پرداخت می‌شود هویت ملی ماست. بزنگاه‌های نمایشی شاهنامه به شیوه‌های نمایش ایرانی و ‌تئاتر ملی نزدیک‌تر است. شکوه، عظمت و عبرت‌آموزی شاهنامه وصف‌ناشدنی است. این اثر برای تئاتر ملی ملموس است و با آن می‌توانیم به شکل و شمایل صحیح تئاتر ملی برسیم.

به نظر شما قصه‌های کهن ایرانی تا چه میزان ظرفیت نمایشی شدن دارند؟
یکی از افتخارات ما ایرانیان، منابع و مشاهیر بزرگی هستند که همه ما همواره مدیون و مرهون آن‌ها هستیم. قصه‌های کهن ایرانی دارای ظرفیت‌های بسیار بالایی است و بزنگاه‌های نمایشی بسیار جذاب و تأثیرگذاری دارد به شرطی که بتوانیم برای مخاطب امروز آن‌ها را دیدنی و شنیدنی کنیم. این اتفاق در هفت خان اسفندیار و نبرد رستم و سهراب افتاد. هر کس در وجود خودش به دنبال اسفندیار درون و رستم زمان خود می‌گشت. همذات‌پنداری در این روایت‌ها سبب تفکر در مخاطب و شگفتی و پویایی او می‌شود. مخاطب ما با شناخت رستم به شناخت خود و عصر حاضر می‌رسد.
من معتقدم شاهنامه سرشار از پند و اندرزهایی است که برای امروز و فرداها نوشته و سراییده شده است. به طور کلی قصه‌های کهن ایرانی از دیرباز و چه بسا در دهه اخیر بسیار مورد توجه بوده و نسل نو بیش از گذشته نسبت به آن اهتمام دارد.

 باز هم می‌شود نگاهی نو به داستان رستم و سهراب شاهنامه برای خلق اثر هنری داشت؟
همه کلیدواژه‌های این داستان دارای مفاهیم و معانی در خور هستند. دَستان به معنای دَست‌گیری، رستم به معنای سلوک و پهلوانی و رستم‌گونه بودن به معنای وطن‌دوستی و مرزبانی است. همه در کنار هم برداشت‌های مختلفی می‌دهند که هنرمندان می‌توانند از لایه‌های مختلف شاهنامه برداشت کنند و یک اجرای میدانی سخت از منظر شکوه و مهندسی اجرا را به سرانجام برسانند یا سراغ خلق آن در سایر شاخه‌های هنر بروند.

شاهنامه فردوسی؛ کشتی نجات تئاتر ملی


از علل انتخاب موسیقی در این تئاتر برایمان بگویید. بهره از موسیقی در کار نمایشی چقدر در انتقال پیام مؤثر است؟
نبرد رستم و سهراب با همه آثار قبلی من از نظر استفاده از موسیقی متفاوت است. در این نمایش علی زند وکیلی، خواننده محبوب و مطرح کشورمان ایفاگر نقش سیرنگ (سیمرغ) است و قطعاتی از زبان شخصیت خوانده می‌شود و به همین نسبت موسیقی، شخصیت و جایگاه خودش را در داستان دارد. در واقع زمانی که صحبت از تئاتر ملی می‌کنیم نمایش‌نامه باید متأثر از تکنیک‌ها و شیوه‌های ایرانی باشد. در اجرا و تمرین همه این موارد رعایت شده و در واقع موسیقی یکی از نکات تأثیرگذار اجراست. 

 در این نمایش از دو نوع موسیقی سنتی و الکترونیک استفاده شده است، از چالش‌های هماهنگ کردن بازیگران با موسیقی بگویید. چطور نمایش فدای موسیقی و موسیقی فدای نمایش نمی‌شود؟
با تجربه و حضور زند وکیلی، میان موسیقی و نمایش تعادلی ایجاد شده که انگار دو جزء جدایی‌ناپذیر هستند و به نقطه مشترک رسیدند. در این اثر موسیقی در انتقال مفهوم بسیار مهم است و به نوعی لازم و ملزوم هم شده‌اند. موسیقی این نمایش بسیار جدی‌تر از آثار قبلی‌ام تلقی می‌شود.
معمولاً در نمایش‌هایی که تلفیقی از موسیقی و کلام است از ابتدا که بازیگران انتخاب می‌شوند در بخش‌های مختلف از طراحی حرکات گرفته تا آواز، زیر نظر استادان تمرین می‌کنند. ما برای اینکه بتوانیم یک تجربه خاطره‌انگیز از هر دو داشته باشیم و از ظرفیت موسیقی و نمایش بهره ببریم، در کارگردانی و اجرا به تعادل و توازنی رسیدیم که هر کدام برای مخاطب جذابیت ایجاد کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.