تحولات لبنان و فلسطین

۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۹
کد خبر: 1012179

سلسله یادداشت‌های تفسیر سوره حمد/ جلسه چهارم

رابطه سوره حمد با ابواب هشتگانه بهشت

حجت الاسلام دکتر رامین گلمکانی، استادیار عضو هیئت علمی گروه فلسفه اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی

از آنجایی که قرآن کتاب هدایت جهانی برای همه انسان‌ها، در همه زمان‌ها و مکان‌هاست بر آنیم در سلسله یادداشت‌هایی سوره حمد را با نگاهی جدید تفسیر کنیم. بخش چهارم این توضیحات را در ادامه می‌خوانید.

ملاصدرا می‌گوید: سوره حمد همراه با مقدمه‌ای که جزو مستحبات قبل از ورود به نماز است، در مجموع ۸ بخش است که با درهای هشتگانه بهشت ارتباط دارد. نمازگزاری که پس از انجام آداب قبل از نماز، سوره حمد را قرائت می‌کند از درهای هشتگانه بهشت به بهشت راه می‌یابد و آن در ها عبارتند از:

باب معرفت: با خواندن آیه ۷۹ سوره انعام "إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ" [انعام ۶/ ۷۹] (ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﻭﻱ ﻛﺮﺩم ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ.) باز می شود.

باب ذکر: با گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم" باز می‌شود.

باب شکر: با گفتن "الحمد لله ربِّ العالمین" باز می شود.

باب رجاء و امید: با گفتن "الرحمنِ الرحیم" باز می‌شود.

باب خوف: با گفتن "مالکِ یَومِ الدین" گشوده می شود.

باب اخلاص: با گفتن "اِیّاک نعبد و اِیّاک نستعین" باز می‌شود.

باب دعا و تضرع: با گفتن "اهدنا الصراط المستقیم" حاصل می‌شود.

باب اقتدا به ارواح مقدسه که با گفتن "صراط الذین اَنعمت علیهم" باز می‌شود.

 همچنین ملاصدرا می‌گوید: نسبت بین سوره حمد و قرآن مثل نسبت انسان با عالَم است؛ کسی که نتواند از این سوره بخش عمده ای از معارف الهی را درک کند، عالِم ربانی نیست.

رابطه سوره حمد با ابواب هشتگانه بهشت

ثواب تلاوت سوره حمد

روایات زیادی به تشویق و ترغیب تلاوت این سوره پرداخته اند؛ از جمله الف. پیامبر اکرم نقل شده که پس از ذکر فضایل این سوره و اجر بسیار بر تلاوت آن فرمودند: "...فَلْیَسْتَکْثِرْ أَحَدُکُمْ مِنْ هَذَا اَلْخَیْرِ اَلْمُعْرَضِ لَکُمْ، فَإِنَّهُ غَنِیمَةٌ لاَ یَذْهَبَنَّ أَوَانُهُ، فَتَبْقَی فِی قُلُوبِکُمُ اَلْحَسْرَةُ". [أمالی للصدوق، ج ۱، ص ۱۷۵] یعنی هر کدام از شما از این خیری که پیش روی شماست زیاد استفاده کنید؛ که تلاوت این سوره غنیمتی است که اگر از آن غفلت کنید زمان می‌گذرد و حسرت نخواندن آن به دلتان می‌ماند.

و نیز فرمود: "مَنْ قَرَأَ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ بِعَدَدِ کُلِّ آیَةٍ أُنْزِلَتْ مِنَ السَّمَاءِ فَیَجْزِی بِهَا ثَوَابَهَا" [الأمالی للصدوق، ج ۱، ص ۱۸۷] یعنی کسی که فاتحه الکتاب را قرائت کند ثواب خواندن هر آیه ای که در همه کتب آسمانی نازل شده به او داده می‌شود.

و نیز فرمود: "أَیُّمَا  مُسْلِمٍ قَرَأَ فَاتِحَةَ اَلْکِتَابِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَیِ الْقُرْآنِ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ" [جامع الأخبار، ج ۱، ص ۴۳] به این معنا که هر شخص سوره حمد را بخواند ثواب دو سوم قرآن یا کل قرآن را می برد و ثواب کسی که به هر مؤمن و مؤمنه‌ای صدقه داده باشد.

آیات سوره حمد

این سوره هفت آیه دارد با این تفاوت که گروهی از مفسرین که "بسم الله الرحمن الرحیم" را اولین آیه دانسته اند؛ جمله "صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین" در نظر گرفته اند و گروهی از مفسرین که "بسم الله" را آیه اول ندانسته اند، جمله "غیر المغضوب علیهم و لا الضالین" را یک آیه مستقل دانسته اند.

تفسیر "بسم الله الرحمن الرحیم"

ب

حرف جر است که با لفظ "اسم" جار و مجرور است، اما کلام و جمله تام خبری محسوب نمی‌شود و مفید معنای کامل نیست، مگر به واسطه متعلق اش که اشاره خواهیم کرد.

اسم

کلمه ای است که حکایت از مُسمّای خود می کند، مثل اسم "علی" که از شخص معین، حکایت می‌کند.

کلمه "اسم" یا مشتق از "وَسم = سِمة" است (به قول کوفیان) به معنای نشانه و علامت یا مشتق از "سُمُوّ" است (به قول بصریان) به معنی بلندی و برجستگی؛

اما بر اساس معیار اهل تحقیق با کمک کاربرد جمع "اسم" که می شود "اسماء"، "اسم" را مشتق از "سُمُوّ" دانسته اند، نه وَسْم؛ زیرا چون اگر مشتق از "وسم" باشد، جمعش "اَوسام" می‌شود؛ که چنین کلمه ای در لغت عرب استعمال نشده است.

الله

اسمِ ذاتِ حق تعالی است؛ که جامع همه کمالات و اسماء و صفات الهی است، و هستی صرف و منزه از هر نقصی است.

این لفظ جلاله در حدود ۲۷۰۰ بار در قرآن به کار رفته است.

لفظ "الله" مشتق از "اِله" است؛ که "الف و لام" بر سرش در آمده و شده "الاِله"، همزه آن افتاده و لام در لام ادغام شده، به صورت الله تلفظ می‌شود.

کلمه "اله" یا از "أَلَهَ یَأْلِهُ مألوهٌ" است؛ به معنای معبود یا از "وَلَهَ یَلهُ مَوْلوهٌ" است به معنای متحیّر فیه.

"اِله" در لغت و قرآن، به هر معبودی که در مقابل او خضوع و خشوع کنند؛ اطلاق می‌شود؛ چه حق باشد و چه باطل، چنان که در آیه ۴۳ سوره فرقان می فرماید:  "أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ" (ﺁﻳﺎ ﺩﻳﺪﻱ ﺁﻥ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟)؛ اما این کلمه در اسلام به شکل "الله" در اثر کثرت استعمال عَلَم و اسم خاص برای حق تعالی قرار گرفت و دیگر برای خدایان باطل و دروغین استعمال نمی شود.

الله که اسم ذات است، جامع جمیع صفات جلالی و جمالی حق تعالی است، چنان که در آیه ۲۴ سوره حشر فرمود: "هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی" (ﺍﻭﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ، ﭘﺪﻳﺪﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺁﻓﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﻧﺎم ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺁﻥِ ﺍﻭﺳﺖ.)

الله اسم ذات است؛ اما اسامی دیگر اسم صفات حق تعالی هستند، مثلاً "رحمن"، اسمِ صفتِ رحمت است.

الرحمن الرحیم

دو اسم از صفات خداوند سبحان هستند که مشتق از رحمت اند:

رحمن که صیغه مبالغه است و بر کثرت دلالت دارد.

رحیم که صفت مشبهه است و بر ثبات و بقاء دلالت می کند.

"رحمت" در لغت به معنای رقّت، رأفت، لطف، رفق، عطوفت، حب، شفقت و دلسوزی؛ اما باید توجه داشت که اینها مقدمه "رحمت" هستند نه خود "رحمت"؛ زیرا هنگامی که انسان با صحنه ای رقّت آور مواجه می شود، نخست رقّت و دلسوزی به او دست می دهد؛ سپس"رحمت" به خرج داده و رحم می کند؛ اما در مورد خداوند رقّت و دلسوزیِ ناشی از انفعال و تاثّر قلبی معنا ندارد؛ چنان که حضرت امیر فرمود: رَحِیمٌ لاَ یُوصَفُ بِالرِّقَّةِ [نهج البلاغه، خطبه ۱۷۹] یعنی خداوند رحیم است؛ اما نه با دلسوزی و نازک دلی. راغب اصفهانی می‌نویسد: "الرحمةُ مِن الله اِنعام و اِفضال" یعنی رحمت از سوی خداوند نعمت دادن و فضل رساندن است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.