از آنجایی که قرآن کتاب هدایت جهانی برای همه انسانها در همه زمانها و مکانهاست برآنیم در سلسله یادداشتهایی سوره حمد را با نگاهی جدید تفسیر کنیم. بخش چهارم این توضیحات را در ادامه میخوانید.
ملاصدرا میگوید: سوره حمد همراه با مقدمهای که جزو مستحبات پیش از ورود به نماز است، در مجموع هشت بخش است که با درهای هشتگانه بهشت ارتباط دارد. نمازگزاری که پس از انجام آداب پیش از نماز، سوره حمد را قرائت میکند از درهای هشتگانه بهشت به بهشت راه مییابد و آن درها عبارتاند از:
باب معرفت: با خواندن آیه ۷۹ سوره انعام «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» [انعام ۶/ ۷۹] (بیﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﺑﻪ کسی ﺭﻭی ﻛﺮﺩم ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ) باز میشود.
باب ذکر: با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» باز میشود.
باب شکر: با گفتن «الحمد لله ربِّ العالمین» باز میشود.
باب رجاء و امید: با گفتن «الرحمنِ الرحیم» باز میشود.
باب خوف: با گفتن «مالکِ یَومِ الدین» گشوده میشود.
باب اخلاص: با گفتن «اِیّاک نعبد و اِیّاک نستعین» باز میشود.
باب دعا و تضرع: با گفتن «اهدنا الصراط المستقیم» حاصل میشود.
باب اقتدا به ارواح مقدسه که با گفتن «صراط الذین اَنعمت علیهم» باز میشود.
همچنین ملاصدرا میگوید: نسبت میان سوره حمد و قرآن مثل نسبت انسان با عالَم است؛ کسی که نتواند از این سوره بخش عمدهای از معارف الهی را درک کند، عالِم ربانی نیست.
ثواب تلاوت سوره حمد
روایتهای زیادی به تشویق و ترغیب تلاوت این سوره پرداختهاند از جمله: الف
پیامبر اکرم(ص) نقل شده پس از ذکر فضائل این سوره و اجر بسیار بر تلاوت آن فرمودند: «فَلْیسْتَکْثِرْ أَحَدُکُمْ مِنْ هَذَا اَلْخَیرِ اَلْمُعْرَضِ لَکُمْ، فَإِنَّهُ غَنِیمَهٌ لاَ یذْهَبَنَّ أَوَانُهُ، فَتَبْقَی فِی قُلُوبِکُمُ اَلْحَسْرَهُ». [أمالی للصدوق، ج ۱، ص ۱۷۵] یعنی هر کدام از شما از این خیری که پیش روی شماست زیاد استفاده کنید که تلاوت این سوره غنیمتی است که اگر از آن غفلت کنید زمان میگذرد و حسرت نخواندن آن به دلتان میماند.
و نیز فرمود: «مَنْ قَرَأَ فَاتِحَهَ الْکِتَابِ أَعْطَاهُ اَللهُ بِعَدَدِ کُلِّ آیهٍ أُنْزِلَتْ مِنَ السَّمَاءِ فَیجْزِی بِهَا ثَوَابَهَا» [الأمالی للصدوق، ج ۱، ص ۱۸۷] یعنی کسی که فاتحه الکتاب را قرائت کند ثواب خواندن هر آیهای که در همه کتابهای آسمانی نازل شده به او داده میشود.
و نیز فرمود: «أَیمَا مُسْلِمٍ قَرَأَ فَاتِحَهَ اَلْکِتَابِ أُعْطِی مِنَ الْأَجْرِ کَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَی الْقُرْآنِ وَ أُعْطِی مِنَ الْأَجْرِ کَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ» [جامع الأخبار، ج۱، ص ۴۳] به این معنا که هر شخص سوره حمد را بخواند ثواب دو سوم قرآن یا کل قرآن را میبرد و ثواب کسی که به هر مؤمن و مؤمنهای صدقه داده باشد.
آیات سوره حمد
این سوره هفت آیه دارد با این تفاوت که گروهی از مفسران که «بسم الله الرحمن الرحیم» را نخستین آیه دانستهاند؛ جمله «صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» یک آیه در نظر گرفتهاند و گروهی از مفسران که «بسم الله» را آیه اول ندانستهاند، جمله «غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» را یک آیه مستقل دانستهاند.
تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم»
ب
حرف جر است که با لفظ «اسم» جار و مجرور است، اما کلام و جمله تام خبری محسوب نمیشود و مفید معنای کامل نیست، مگر به واسطه متعلقش که اشاره خواهیم کرد.
اسم
کلمهای است که حکایت از مُسمّای خود میکند، مثل اسم «علی» که از شخص معین، حکایت میکند.
کلمه «اسم» یا مشتق از «وَسم = سِمه» است (به قول کوفیان) به معنای نشانه و علامت یا مشتق از «سُمُوّ» است (به قول بصریان) به معنی بلندی و برجستگی.
اما بر اساس معیار اهل تحقیق با کمک کاربرد جمع «اسم» که میشود «اسماء»، «اسم» را مشتق از «سُمُوّ» دانستهاند، نه وَسْم زیرا چون اگر مشتق از «وسم» باشد، جمعش «اَوسام» میشود که چنین کلمهای در لغت عرب استعمال نشده است.
الله
اسمِ ذاتِ حق تعالی است که جامع همه کمالات، اسماء و صفات الهی است و هستی صرف و منزه از هر نقصی است.
این لفظ جلاله در حدود ۲ هزار و ۷۰۰ بار در قرآن به کار رفته است.
لفظ «الله» مشتق از «اِله» است که «الف و لام» بر سرش درآمده و شده «الاِله»، همزه آن افتاده و لام در لام ادغام شده، به صورت الله تلفظ میشود.
کلمه «اله» یا از «أَلَهَ یَأْلِهُ مألوهٌ» است؛ به معنای معبود یا از «وَلَهَ یَلهُ مَوْلوهٌ» است به معنای متحیّر فیه.
«اِله» در لغت و قرآن به هر معبودی که در مقابل او خضوع و خشوع کنند، اطلاق میشود چه حق باشد و چه باطل، چنان که در آیه ۴۳ سوره فرقان میفرماید: «أَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ» (ﺁﻳﺎ ﺩﻳﺪی ﺁﻥ کسی ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻮﺍی ﻧﻔﺲ ﺧﻮﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟) اما این کلمه در اسلام به شکل «الله» در اثر کثرت استعمال عَلَم و اسم خاص برای حق تعالی قرار گرفت و دیگر برای خدایان باطل و دروغین استعمال نمیشود.
الله که اسم ذات است، جامع جمیع صفات جلالی و جمالی حق تعالی است، چنان که در آیه ۲۴ سوره حشر فرمود: «هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی» (ﺍﻭ اﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ، ﭘﺪﻳﺪﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﻭ ﺻﻮﺭﺕﺁﻓﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﻧﺎمﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺁﻥِ ﺍﻭ اﺳﺖ).
الله اسم ذات است اما اسامی دیگر اسم صفات حق تعالی هستند، مثلاً «رحمن» اسمِ صفتِ رحمت است.
الرحمن الرحیم
دو اسم از صفات خداوند سبحان هستند که مشتق از رحمتاند:
رحمن که صیغه مبالغه است و بر کثرت دلالت دارد.
رحیم که صفت مشبهه است و بر ثبات و بقا دلالت میکند.
«رحمت» در لغت به معنای رقت، رأفت، لطف، رفق، عطوفت، حب، شفقت و دلسوزی است اما باید توجه داشت اینها مقدمه «رحمت» هستند نه خود «رحمت» زیرا هنگامی که انسان با صحنهای رقتآور مواجه میشود، نخست رقت و دلسوزی به او دست میدهد سپس «رحمت» به خرج داده و رحم میکند اما در مورد خداوند رقت و دلسوزی ناشی از انفعال و تأثر قلبی معنا ندارد؛ چنان که حضرت امیر(ع) فرمود: رَحِیمٌ لاَ یوصَفُ بِالرِّقَّهِ [نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۹] یعنی خداوند رحیم است اما نه با دلسوزی و نازکدلی. راغب اصفهانی مینویسد: «الرحمهُ مِن الله اِنعام و اِفضال» یعنی رحمت از سوی خداوند نعمت دادن و فضل رساندن است.
نظر شما