تحولات لبنان و فلسطین

۳ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۶
کد خبر: 1014486

ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری؛ پیشران توسعه دریامحور

مهدی استادی جعفری؛ دکتری شهرسازی و مشاور توسعه

توسعه دریامحور که این سال‌ها به‌عنوان یک رویکرد، راهبرد و کلان‌پروژه‌ی ملی مطرح بوده و درنهایت تبدیل به یک الزام در برنامه توسعه هفتم کشور شده است، از دیدگاه‌های متعدد و متنوعی قابل تحلیل و ارزیابی است که در این نوشتار به آن می پردازیم.

صرف‌نظر از اختلاف‌نظرهای سیاسی و بین ‌سازمان‌های دست‌اندرکار و متولی توسعه در پهنه ساحلی کشور، در این نوشتار تاکید می‌گردد که توسعه دریامحور زمانی قابل تحقق است که اجماع ملی در ترسیم تصویری روشن از آینده مطلوب در توسعه پایدار سواحل کشور با مشارکت تمامی ذینفعان و تعامل با تمامی مجموعه‌های ذیمدخل بوجود بیاید، و در غیر این‌صورت محملی است بر از دست دادن منابع خدادادی و فرصت جهش ملی.

این الگو از توسعه نیازمند سروکار داشتن با دولت باظرفیت و بازوهای سازمانی قوی و هماهنگ است که بداند و بتواند این سرمایه‌های عظیم ملی و انسانی را در جهت پیشبرد اهداف توسعه بکارگیری کند. خصوصا اینکه ما در بسیاری از اوقات زمان و داشته‌هایمان را از دست داده‌ایم و فرصت‌سوزی کرده‌ایم و چه بسا عقب‌گرد هم داشته‌ایم. چگونه می‌شود مجموعه‌ای از راهبردها و طرح‌های ملی در بالاترین سطح از اسناد توسعه کشور مصوب گردد، ولی به محض برداشته شدن فشار سیاسی، مقطعی و یا تغییر دولت و سونامی تعویض مدیران، ایده‌های درست و راهکارهای اجرایی رها شده و جامعه به همان وضع موجود برگردد؛ البته مستهلک‌تر، خسته‌تر و بی‌اعتمادتر. این چنین است که در دهه‌های اخیر مسائل کلیدی و حل‌نشده‌ فراوانی گریبانگیر کشور شده و از دولت و مجلسی به دولت و مجلس دیگر دست‌به‌دست می‌گردد.

در چنین شرایطی، توجه و بازگشت به مفاهیم کلیدی از جمله ظرفیت، توانمندی و قابلیت دولت‌ها در پرداختن به مسائل توسعه و از جمله توسعه دریامحور ضرورت پیدا می‌نماید. در این میان، توجه به ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در فرآیند تدوین طرح‌های کلان توسعه دریامحور از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این مفاهیم به‌طور مستقیم بر قابلیت اجرایی شدن این دست از طرح‌ها و دستیابی به اهداف توسعه‌ای تأثیر می‌گذارند. در ادامه به چگونگی توجه به این مفاهیم در تدوین طرح‌های کلان توسعه دریامحور پرداخته می‌شود.

1- ظرفیت‌سازی (Capacity Building)  

ظرفیت‌سازی به معنای ایجاد توانمندی‌ها و مهارت‌های لازم برای مدیریت و اجرای موفق طرح‌ها است. باید توجه شود که ظرفیت‌سازی باید در تمامی مقیاس‌های ملی، منطقه‌ای، استانی و محلی صورت پذیرد، زیرا انتظار می‌رود که تمامی این سطوح می‌بایست در فرآیند تهیه و تدوین طرح‌های دریامحور مشارکت داشته و به همین تناسب باید ظرفیت لازم در ارتقای دانش و بینش افراد صورت پذیرد.

  • آموزش و توانمندسازی منابع انسانی

یکی از نخستین گام‌های ظرفیت‌سازی، آموزش و ارتقای مهارت‌های منابع انسانی است که درگیر در تدوین و اجرای طرح‌های جامع و آمایشی هستند. این موضوع شامل آموزش‌های تخصصی برای مدیران، کارشناسان، و کارکنان در زمینه‌های مرتبط با برنامه‌ریزی منطقه‌ای، مدیریت منابع، فناوری‌های نوین، و ارزیابی زیست‌محیطی است.

  • تقویت نهادها و ساختارهای اجرایی

ایجاد و تقویت نهادها و ساختارهای اجرایی که بتوانند به‌طور مؤثر طرح‌ها را پیاده‌سازی کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است. این نهادها باید دارای اختیارات کافی، منابع مالی مناسب، و کارکنان مجرب باشند تا بتوانند وظایف خود را به‌خوبی انجام دهند.

  • توسعه زیرساخت‌های فناورانه

استفاده از فناوری‌هایی مانند سامانه‌های اطلاعات جغرافیایی، هوش مصنوعی، و داده‌های بزرگ می‌تواند به بهبود فرآیندهای برنامه‌ریزی و اجرای طرح‌ها کمک کند. بنابراین، ظرفیت‌سازی در زمینه فناوری نیز ضروری است.

  • تقویت همکاری‌های بین‌بخشی

ظرفیت‌سازی باید به‌گونه‌ای باشد که همکاری مؤثر بین نهادهای مختلف دولتی، خصوصی و جوامع محلی را تسهیل کند. ایجاد ساختارهای میان‌بخشی و کارگروه‌های تخصصی می‌تواند به بهبود هماهنگی و کاهش تداخلات کمک کند.

2- ظرفیت‌پذیری (Capacity Absorption)  

ظرفیت‌پذیری به ارزیابی و سنجش توانایی‌ها و محدودیت‌های مناطق یا جوامع برای پذیرش و اجرای تغییرات مورد نظر در طرح‌ها اشاره دارد. این حوزه از برنامه‌ریزی، یکی از پاشنه‌های آشیل تهیه طرح‌های آمایشی کشور بوده و می‌بایست تقویت گردد.

  • ارزیابی وضعیت موجود

قبل از تدوین طرح‌های جامع، باید ارزیابی دقیقی از وضعیت موجود در منطقه یا جامعه مورد نظر انجام شود. این ارزیابی شامل تحلیل ظرفیت‌های اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و نهادی منطقه است. برای مثال، باید بررسی شود که منطقه تا چه حد توانایی جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید یا پذیرش فناوری‌های نوین را دارد.

  • شناسایی محدودیت‌ها و فرصت‌ها

ظرفیت‌پذیری یک منطقه یا جامعه به شناسایی محدودیت‌ها و فرصت‌ها بستگی دارد. محدودیت‌ها ممکن است شامل کمبود زیرساخت‌ها، ضعف در آموزش و نیروی کار، یا موانع فرهنگی و اجتماعی باشد. در مقابل، فرصت‌ها می‌تواند شامل منابع طبیعی غنی، جمعیت جوان و پویا، یا موقعیت جغرافیایی استراتژیک باشد.

  • طراحی طرح‌های متناسب با ظرفیت‌ها

تدوین طرح‌های جامع و آمایشی باید با توجه به ظرفیت‌پذیری منطقه صورت گیرد. طرح‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که با ظرفیت‌های موجود سازگار باشند و از فشار بیش از حد بر منابع منطقه جلوگیری کنند. برای مثال، اگر منطقه‌ای دارای منابع آبی محدود است، طرح‌ها باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که مصرف آب را بهینه کنند.

  • انعطاف‌پذیری در اجرای طرح‌ها

طرح‌های جامع باید دارای انعطاف‌پذیری باشند تا بتوانند در صورت تغییر شرایط یا نیازها، به‌روز شوند. این انعطاف‌پذیری به مناطق اجازه می‌دهد که با تغییرات محیطی، اقتصادی یا اجتماعی سازگار شوند و طرح‌ها را به‌صورت پویایی اجرا کنند.

3- یکپارچگی ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در فرآیند تدوین طرح‌های دریامحور

یکپارچگی در طرح‌های کلان توسعه دریامحور مانند آمایش سرزمین و یا طرح‌های جامع، به معنای هم‌افزایی و هماهنگی در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی، و فرهنگی یک منطقه است. این مفهوم بر جلوگیری از توسعه نامتوازن و ناهماهنگ تأکید دارد و به دنبال ایجاد تعادل و توازن در توزیع منابع، فرصت‌ها، و زیرساخت‌ها میان مناطق مختلف است. با این وصف، یکپارچگی در ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در فرآیند تدوین طرح‌های دریامحور با استفاده از نکات ذیل قابل دستیابی و تحقق است.

  • رویکرد جامع و یکپارچه

برای موفقیت در تدوین و اجرای طرح‌های جامع و آمایشی در توسعه دریامحور، باید ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری به‌صورت یکپارچه در نظر گرفته شود. این به معنای ایجاد توانمندی‌های لازم در سطح‌های مختلف (ملی، منطقه‌ای و محلی) و در عین حال ارزیابی و درک دقیق از محدودیت‌ها و ظرفیت‌های منطقه‌ای است.

  • مشارکت جوامع محلی

ظرفیت‌پذیری یک منطقه به میزان مشارکت و پذیرش جوامع محلی از طرح‌ها نیز بستگی دارد. بنابراین، مشارکت فعال جوامع محلی در فرآیند تدوین و اجرای طرح‌ها می‌تواند به افزایش ظرفیت‌پذیری کمک کند. این مشارکت می‌تواند از طریق مشاوره، آموزش، و توانمندسازی این جوامع انجام شود.

  • پایش و ارزیابی مستمر

ظرفیت‌پذیری یک منطقه ممکن است در طول زمان تغییر کند. بنابراین، پایش و ارزیابی مستمر از وضعیت اجرای طرح‌ها و تطابق آن‌ها با ظرفیت‌های منطقه ضروری است. این ارزیابی می‌تواند به شناسایی نقاط ضعف و قوت در اجرای طرح‌ها و اعمال اصلاحات لازم کمک کند.

4- بهره‌گیری از تجارب بین‌المللی و الگوهای موفق

  • استفاده از تجارب موفق جهانی

بسیاری از کشورها تجارب موفقی در زمینه ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در برنامه‌ریزی منطقه‌ای دارند که می‌توانند به‌عنوان الگو مورد استفاده قرار گیرند.

  • انتقال دانش و فناوری

همکاری‌های بین‌المللی و انتقال دانش و فناوری می‌تواند به بهبود ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در کشورها کمک کند. این همکاری‌ها می‌توانند شامل برنامه‌های آموزشی، تبادل تجارب و انتقال فناوری‌های پیشرفته باشند.

در نهایت، توجه به ظرفیت‌سازی و ظرفیت‌پذیری در فرآیند تدوین طرح‌های پیشران توسعه دریامحورنه تنها به موفقیت این طرح‌ها کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ساز توسعه پایدار و متوازن در مناطق ساحلی و پسکرانه خواهد بود. این فرآیندها باید به‌صورت دقیق و با درک عمیق از نیازها و ظرفیت‌های ملی و منطقه‌ای انجام شود تا اهداف توسعه‌ای به بهترین شکل ممکن محقق شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.