حفظ و حراست از اموال و موقوفات آستان قدس یکی از مهمترین وظایف تولیت در همه ادوار بوده است. در طول تاریخ حرم مطهر، بودهاند کسانی که در دوره داشتن این منصب، چشم طمع به این اموال دوخته و به آن دستدرازی کردهاند. در مقابل، افرادی هم بودهاند که نه تنها با شرافت و امانتداری در نگهداری آن کوشیدهاند، بلکه با انتظام بخشیدن به این اموال و موقوفات، امکان سوءاستفاده از آن را برای سودجویان آینده هم ناممکن کردهاند. یکی از راهحلهای مصون ماندن املاک و داراییهای آستان قدس از تاراج، تهیه طومارهایی از سیاهه آنها بوده است.
به این بهانه مروری داریم بر زندگی یکی از تولیتهای این آستان که در زمان مسئولیتش یکی از کاملترین این کتابچهها و فهرستها را تهیه کرده است؛ کتابچهای با نام آثار الرضویه.
معلمی که تکیهگاه شاگردش شد
نقطه عطف زندگی میرزا محمدرضا صدیقالدوله همان زمانی بود که معلمی مظفرالدین میرزای ولیعهد را بر عهدهاش گذاشتند. همان ولیعهدی که بیشتر مدت عمر سیاسیاش را در دوران سلطنتش گذراند و مورد اعتمادش بود.
سال ۱۲۷۷ هجری قمری (۱۲۴۰ شمسی) بود که مظفرالدین میرزا به دستور پدرش به عنوان میراثدار سلطنت انتخاب شد. از آنجا که براساس یک سنت نانوشته، تبریز محل حکومت جانشینان پادشاهان قاجار بود، ولیعهد هشت ساله با للگی رضاقلی خان هدایت و پیشکاری عزیز خان مکری سردار کل و وزارت فتحعلی خان صاحب دیوان شیرازی به آذربایجان فرستاده شد. پس از فوت عزیز خان سردار کل و گذشت ماجراهایی، بالاخره میرزا فتحعلی خان در سال ۱۲۸۸ قمری به عنوان صاحب اختیار و پیشکار آذربایجان انتخاب شد. کمی بعد از آن یعنی حدود سال ۱۲۹۰ قمری، میرزا محمدرضا نوری مازندرانی که در آن زمان معلم و درواقع همدم ولیعهد بود، ناگهان از موقعیت خاصی نزد وی برخوردار شد. مظفرالدین میرزا که مانند دوران سلطنتش، به تنهایی سیاست، کیاست و ذکاوت لازم برای اداره امور را نداشت، در دوران ولیعهدی و حکومت تبریز هم به اطرافیانش و رجل سیاسیای مانند او تکیه میکرد. در همین ایام بود که پس از وقوع اتفاقاتی، دامنه قدرت و نفوذش در دربار تبریز افزایش یافت و به نوعی همهکاره آذربایجان شد اما پس از شکایت و دسیسهچینیهای مقامات وقت، توسط ناصرالدین شاه از مقام خود عزل و به تهران فراخوانده شد. البته به سبب کاردانی و صداقتش از دایره قدرت دور نماند و اندکی بعد در ذیالقعده ۱۲۹۷ قمری توسط شاه به منصب وزارت تهران و ریاست خالصهجات (دهات، املاک، اراضی) منصوب شد.
از برقراری امنیت در تهران تا آمادگی برای تولیت آستان
درباره رسیدن وی به لقب صدیقالدولگی دو روایت وجود دارد. برخی مانند محمدعلی غفاری تاریخ آن را سال۱۲۹۰ قمری ذکر کردهاند و برخی دیگر، آن را اواخر سال۱۲۸۹ میدانند. به عنوان مثال نادر میرزا در کتاب تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز به این موضوع چنین اشاره کرده است: «به سال سوم که صاحب دیوان در آذربایجان بود، میرزا رضا به لقب صدیق الدوله مفتخر شد».
این لقب پس از او به پسرش یعنی میرزا محمدباقر هم رسید. میرزا محمدباقر که در سال ۱۳۱۳ قمری کمی پس از کشته شدن ناصرالدین شاه به لقب منتخبالسلطنه رسیده بود، بعدها به «صدیقالدوله دوم» ملقب شد.
درواقع میرزا محمدباقر مانند خود صدیقالدوله به نوعی جا پای پدرش گذاشت؛ چراکه حاجی میرزا عبدالکریم، پدر میرزا محمدرضا هم سالها در دستگاه ولیعهد خدمت کرده و ملازم و نویسنده مطبخ ولیعهد بود. میرزا محمدرضا هم در ابتدا همان شغل پدر را داشت و حساب مطبخ مینوشت و برای آن سالی ۵۰تومان از دیوان ولیعهد اجرت دریافت میکرد. او بعدها کار جدید خود را از دیوانخانه حکومتی آغاز کرد و در سال ۱۲۷۶ قمری با عنوان میرزا رضا مستوفی مشغول به کار شد و پس از آن منصبهای بسیاری را از پیشکاری و کارگزاری در آذربایجان تا وزارت تهران به عهده گرفت. منصبی که تا پایان سلطنت ناصرالدین شاه در آن باقی ماند.
در کتاب «صدیق الدوله به روایت تاریخ قاجار» که به کوشش تورج صدیقی و نازیلا ناظمی گردآوری شده، پس از صحبت درباره مناصب صدیقالدوله در اواخر دوره ناصری، گفته شده پس از ترور ناصرالدین شاه برقراری نظم تهران به او واگذار شد و این دولتمرد قاجاری توانست در انجام این مأموریت بهخوبی ایفای نقش کند، چنانکه اوضاع شهر و مناطق اطرافش تا روز ورود مظفرالدین شاه، از روزهای عادی هم امنتر بوده است. تجربه و کارنامه قابل قبول صدیقالدوله در سالهای حضور در دربار قاجار، او را آماده تصدی یکی از مهمترین مناصب آن زمان یعنی تولیت آستان قدس رضوی کرد.
انتخاب متولیان آستان قدس در دوره قاجاریه، برخلاف دوره صفویه و افشاریه بود و صاحبان این منصب که پیش از این از میان علما و سادات بودند، در این دوره از میان رجال حکومتی انتخاب میشدند. وظیفه کلی مقام تولیت در آن زمان نگهداری کامل و دقیق از املاک و وجوهات و صرف درآمدهای حاصل از آن برای نگهداری آستان و امور خیریه و مردمی بود. با توجه به میزان ثروت و موقوفات زیاد آستان و ضرورت حفظ آنها و جلوگیری از هرگونه سودجویی، انتخاب متولی از میان اشخاص بسیار مورد اعتماد و صدیق صورت میگرفت.
محمدرضا صدیقالدوله یکی از این افراد بود. شاه او را پس از سمت وزارت تهران، در ربیعالاول سال ۱۳۱۶ هجری به نیابت آستان قدس منصوب کرد. منصبی که تا ذیالقعده ۱۳۱۸ در آن باقی ماند.
صاحب منصبی که امانتدار آستان بود
ظاهراً او در این مدت از عهده وظایف محوله خود به عنوان تولیت بهخوبی برآمده، چنانکه در یکی از شمارههای روزنامه ایران چنین آمده است: «اداره تولیت مقدسه نیز از حسن کفایت و کمال درستکاری و بیطمعی صدیقالدوله متولیباشی چنانکه منظور نظر شخص اقدس همایون سلطنت میباشد، منظم است».
صدیقالدوله در این دو سال چندین اقدام عمرانی نیز در حرم مطهر انجام داد. به فرمان او نهر خیابان علیا و سفلی تعمیر و طارم چوبی بلندی به ارتفاع ۱.۵ متر به رنگ پرچم ایران در دو طرف آن گذاشته و حاشیه نهر بالاخیابان گلکاری شد. چراغهای معروف به چراغگاز هم در سراسر خیابان نصب و نام خیابان به مظفریه تغییر یافت. همچنین او دستور ساخت طاحونهای (آسیاب آبی) را نیز صادر کرد. اقداماتی که شرح آن در جلد اول کتاب تاریخ آستان قدس بدین صورت آمده است: «اوان صدارت حضرت مستطاب اجل امجد اشرف اعظم اکرم میرزا علی اصغرخان صدراعظم مدظلهالعالی این چاکر درباره معدلت و حاجب آستان قدس سرکار فیض آثار محمدرضا صدیقالدوله متولیباشی بر حسب امر قدر قدرت ملوکانه به تعمیر و تنظیف صحنین مبارک و نهر خیابان علیا و سفلی و احداث طاحونه (آسیاب آبی) و چراغها و طارمیهای کنار نهر پرداخت و به خیابان مظفریه موسوم ساخت. فی شهر رجبالمرجب سنه ۱۳۱۷ هجری قمری».
در آرشیو مرکز اسناد آستان قدس رضوی، حدود ۵۰۰سند از دوران تولیت صدیقالدوله موجود است که موضوعات آن عموماً دستورات مختلف و گزارشهایی از اقدامات وی در زمینه جشنها و مراسم رسمی آستان قدس بوده است.
پس از او شاهزاده نیرالدوله به مدت حدود پنج ماه (از محرم تا جمادیالاول ۱۳۱۹ قمری) بر مسند تولیت آستان مینشیند. در کتاب صدیقالدوله به روایت تاریخ قاجار چنان گفته شده که محمدرضا صدیقالدوله هم که به درخواست خود از تولیت آستان قدس کنارهگیری کرده بودد، با کسب اجازه از مظفرالدین شاه برای زیارت راهی عتبات عالیات میشود. شاه نیز به پاس خدماتش یک تقدیرنامه و خلعتی به وی اعطا میکند.
البته ناگفته نماند در کتاب «سالشمار وقایع مشهد در قرنهای پنجم تا سیزدهم» روایت متفاوتی از پایان کار او به عنوان تولیت آستان قدس نقل شده است. محمدتقی مدرس رضوی در این کتاب نوشته: «در اول سال ۱۳۱۹ قمری اولیای آستانه و خدمه علیه او قیام کرده در آستانه مدرسه علینقی میرزا متحصن شده عزل او را خواستار شدند به تهران احضار شد» اما به جزئیات بیشتر و علت این موضوع اشاره نکرده است.
سرانجام میرزا محمدرضا نوری مازندرانی که سال ۱۲۳۸ هجری قمری در قریه یاسل در نور مازندران به دنیا آمده بود، در ۸۷سالگی از دنیا رفت. صدیقالدوله پس از ۴۳سال خدمت در دربار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، ۴ ربیعالاول ۱۳۲۳ هجری قمری در سفری که به عتبات عالیات داشت، درگذشت و در مقبره نوریها در وادیالسلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.
کتابچه صدیقالدوله، یادگاری ارزشمند برای صیانت از اموال آستان قدس
ارزشمندترین اثر این دولتمرد قاجاری در دوره تولیتش یک کتابچه است. یک طومار از سیاهه اموال و موقوفات آستان قدس که به کتابچه صدیقالدوله معروف است.
در مجموعه آستان قدس مرسوم بوده میزان اموال، نوع نظارت، مراقبت و سازماندهی آنها را در طومارها ثبت میکردند و عموماً وظیفه نگارش این اطلاعات هم به عهده خود تولیت بوده است. یکی از قدیمیترین این طومارها، طومار علیشاه افشار، برادرزاده نادرشاه است که معروف به عادل شاه بود و در مشهد به تخت سلطنت نشست. کل موقوفات آستان قدس و مسجد جامع گوهرشاد از ابتدا تا زمان تدوین این طومار در سال ۱۱۶۰ قمری در آن ثبت شده است. طومار مهم بعدی هم طومار عضدالملک است که در رجب ١٢٧٣ قمری به دست سیدمحمدحسین عضدالملک، نایبالتولیه وقت تهیه شده است. این طومار مهر و تأیید ناصرالدین شاه قاجار و بسیاری از عالمان، خادمان و کشیکچیان آستانه را دارد.
اما یکی از کاملترین کتابچهها و فهرستهای موجود در اینباره کتابچهای است که به دست صدیقالدوله تدوین و به «آثار الرضویه» معروف شده است. صدیقالدوله دستور نگارش این فهرست را به میرزا طاهر طبیب مشهدی، خادم ثالث آستان قدس داد. این فهرست شامل ۱۷۰ فقره سند دیوانی و شرعی است که به صورت یک جلد کتاب ۳۶۱صفحهای در ابعاد ۱۷ در ۲۱ سانتیمتر درآمده است. مرحوم صدیقالدوله در این کتابچه علاوه بر تهیه صورتی از وقفنامهجات و املاک آستان قدس، در ابتدای آن رونوشتی از فرمان و طومار علیشاهی و طومار عضدالملک را نیز عیناً نقل کرده است.
لازم به ذکر است محمد باقر منتخب السلطنه، پسر صدیقالدوله نیز در جمعآوری فهرست موقوفات به پدر کمک کرده بود. همچنین افرادی مانند معتمد السلطان اسماعیل بن حاجی میرزا حبیب الله مستوفی همدانی و میرزا عبدالعلی مصحح کتابخانه آستان قدس نیز در این کار او را یاری کردند.
متأسفانه این اثر مهم و با ارزش تنها یک بار در مشهد و در چاپخانه شیخ محمد بن محمدرضا تهرانی به صورت سنگی به چاپ رسیده و به همین دلیل بسیار کمیاب است.
عزیزالله عطاردی در کتاب تاریخ آستان قدس به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «میرزا محمدرضا صدیقالدوله در سال ۱۳۱۷ هجری قمری به نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب شدند. او هنگام تصدی مقام نیابت تولیت طوماری از موقوفات آستان مقدس رضوی را گرد آورد و نام آن را آثار الرضویه گذاشت. این کتاب در همان زمان در مشهد مقدس در چاپخانه سنگی به چاپ رسید و ظاهراً تنها کتابی است که بهطور مستقل درباره موقوفات آستان قدس به چاپ رسیده است».
مرحوم معتمن نیز درباره آن چنین گفته است: «در سال ۱۳۱۷ هجری قمری موقعی که میرزا رضا صدیقالدوله نیابت تولیت آستان قدس را داشتند، صورتی از وقفنامهجات و املاک آستان قدس تهیه و آن را به صورت کتابی به نام آثار الرضویه در همان سال در مشهد به چاپ رسانیده است. در کتاب مذکور ابتدا رونوشت فرمان و طومار وقفنامه علیشاه و همچنین رونوشت طومار موقوفات عضدالملک عیناً نقل شده، سپس خلاصهای از کلیه وقفنامهجات و اسامی رقبات موقوفه آستان قدس که در آن زمان موجود بوده درج شده است. این کتاب که با چاپ سنگی گویا در چاپخانه سنگی مشهد چاپ شده فقط یک مرتبه به چاپ رسیده و اکنون نسخ آن بسیار کمیاب است».
احتشام کاویانیان نیز در کتاب شمسالشموس چنین آورده است: «میرزا محمدرضا صدیقالدوله نوری مازندرانی ذیالحجه ۱۳۱۶ قمری مطابق ۱۲۷۷ خورشیدی متولیباشی آستان قدس شد. پپس از ورود دستور داد تمام طومارها و وقفنامههای تا آن تاریخ آستان قدس را بررسی و مرتب و با همان سبک و سیاق نویس سابق در سال ۱۳۱۷ هجری قمری به صورت کتاب چاپ کنند و به نام آثار رضوی انتشار داد. کتاب مزبور معمول به دو اثر مربوط بوده، در مشکلات به آن مراجعه میکنند و در ادارات آستان قدس به نام کتابچه صدیقالدوله مشهور است».
بالاخره این کتابچه در ماه صفر ۱۳۱۷ تکمیل شد و صدیقالدوله که بر حفظ امور موقوفه آستان تأکید زیادی داشته، در حاشیه آن با خط خودش اینطور نوشته است: «دخالت در امور موقوفه خلاف شرع است؛ لهذا معتمد سلطان میرزا اسماعیل خان مستوفی خاصه دیوان اعلی زحمت این کار را متحمل شده، به کتابخانه مبارک رفته، وقفنامهجات را اصلاً و سواداً دیده، از هر یک صورت مختصری که مقصود واقفیت علیهالرحمه مفهوم گردد با اسم واقف املاک و مصارف و شرایط و تاریخ موقوفات را نوشته و در نسخه معتبری جمع و به طبع برساند که عموم مردم از عارف و عامی از قرائت و مطالعه آن اطلاع و بهره کامل یافته، احدی نتواند دست تعدی به املاک موقوفه دراز نماید و انشاءالله تعالی به مصارف مختصر که در وقفنامهجات درج است عمل شود که باعث رضای خدا و خشنودی ائمه علیهمالسلام باشد. فی شهر صفرالمظفر ۱۳۱۷ هجری قمری».
هشتم بهمن ۱۳۴۵ شمسی نیز ابلاغیهای در اینباره به مدیران کل آستان قدس رضوی صادر شد که در آن بر حفظ و نگهداری این سند در خزانه آستان قدس مانند اشیای عتیقه تأکید شده بود. همچنین در این ابلاغیه دستور داده شده بود اطلاعات آن به وسیله افراد مؤمن مطلع به صورت اعداد و ارقام حسابداری امروزی تبدیل و ۵۰۰ جلد از آن برای ارسال به دفاتر مختلف چاپ شود.
نظر شما