تحولات منطقه

عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، ضمن بحث از مسئله جنگ هویت‌ها توضیح داد: به اعتقاد من برای پاسخ به سوال درباره چرایی دین‌ستیزی باید دین‌ستیزی در قالب کلی‌تری قرار بگیرد که من از آن به عنوان هویت‌گرایی یاد می‌کنم.

ایده هویت‌گرایی؛ پاسخ به چرایی دین‌ستیزی در عصر حاضر
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 نشست علمی «جنگ هویت‌ها در زمانه زوال امر مشترک» با سخنرانی محمدرضا کلاهی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، صبح امروز ۱۴ مهر در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

موضوع، جنگ هویت‌ها است و اینکه چطور می‌شود هویت‌گرایی را در زمانه حاضر توضیح داد. ابتدا بگویم هویت‌گرایی چیست. در دنیای امروز جریانات مختلفی داریم که هویت‌گرا هستند مثل جریان‌های بنیادگرای مذهبی مثل القاعده یا بنیادگرای ملی. اینها پدیده‌هایی است که به ادعای من جدید هستند و نمی‌شود آنها را ادامه یک سنت ملی یا مذهبی که در گذشته تاریخی وجود داشته تلقی کرد. طبیعتا وقتی می‌گویم جدید است منظورم این نیست که هیچ پیوندی با سنت نداشته بلکه فرمی که به خودش گرفته، در زمانه حاضر ممکن شده است. بنابراین سوال این است چطور می‌شود اینها را در بستر اجتماعی خاص حاضر توضیح داد. چطور درون زمینه اجتماعی و در نتیجه زمینه اجتماعی چنین پدیده‌ای می‌تواند بروز پیدا کند.

ایده هویت‌گرایی؛ پاسخی به چرایی دین‌ستیزی

این ایده در پاسخ به پرسشی درباره چرایی دین‌ستیزی به ذهن من خطور کرد یعنی از من سوال شد چرا دنیای امروز دین‌ستیزانه است و دین‌ستیزی در دنیای امروز زیاد شده است. به اعتقاد من برای اینکه این سوال جواب بگیرد باید دین‌ستیزی در قالب کلی‌تر قرار بگیرد که من از آن به عنوان هویت‌گرایی یاد می‌کنم. هویت‌گرایی می‌تواند دینی یا ملی باشد یا حتی سکولاریسم می‌تواند در قالب هویت‌گرایی درآید. از این مقدمه رد شویم و به این سوال بپردازیم چطور می‌شود این هویت‌گرایی را توضیح داد.

من یک بازگشت تاریخی به موضوع می‌کنم و بعد به زمانه حاضر می‌رسم. قبلش این نکته را عرض کنم آن چیزی که در پاسخ به این پرسش که چرا دین‌گریزی زیاد شده است برای من مهم است روش است تا محتوای پاسخ، یعنی این مهم است که این پرسش را چطور باید پاسخ داد. بنابراین روش برایم مهم است تا محتوا. محتوایی که در پاسخ به این پرسش طرح می‌کنم بیشتر به عنوان نمونه مثالی در نظر دارم نه محتوایی که خودم بر آن اصرار داشته باشم گرچه آن محتوا عاری از حقیقت نیست.

منظورم از این روش این است که باید چنین پرسشی را زمینه‌مند جواب داد، یعنی باید درون‌ماندگار جواب داد، یعنی بشود توضیح داد یک امر اجتماعی چطور از زمینه اجتماعی خودش برآمده است. توضیحاتی برای امور اجتماعی که امر اجتماعی را در تعارض با زمینه اجتماعی خودش توضیح می‌هند اساسا چیزی را توضیح نمی‌دهند. بنابراین آن چیزی که به عنوان روش از آن نام می‌برم همین است که هر وضعیتی را باید درون‌ماندگار توضیح داد، یعنی در پیوند با شرایط اجتماعی و تاریخی خودش توضیح داد. بقیه صحبت من مثالی است از چنین توضیحی، گرچه شاید در محتوای این مثال اما و اگر باشد، حرف و حدیثی باشد که قابل بحث است.

ما در دوران مدرن با چیزی به نام سکولاریسم مواجه هستیم. ابتدا توضیحی درباره سکولاریسم عرض کنم. ورود به دوران مدرن همراه است با کنار گذاشتن دین از عرصه عمومی. این چگونه ممکن است؟ تلقی رایج این است که ظهور مدرنیته معلول کنار گذاشتن اعتقادات دینی بود ولی به اعتقاد من رابطه برعکس است. اگر بخواهیم درون‌ماندگار توضیح دهیم باید برعکس ببینیم چون اگر مدرنیته را نتیجه کنار گذاشتن امر دینی بدانیم سوال می‌شود چه شد امر دینی کنار گذاشته شد، یعنی نمی‌توانیم کنار گذاشتن اعتقادات دینی و رو آوردن به گرایشات علمی را توضیح دهیم.  

وقتی دولت ملی شکل می‌گیرد برای اینکه بتواند سوژه واحد خودش را بسازد مجبور است تنوع ادیان را کنار بزند. بنابراین دولت اجازه نمی‌دهد دینداران دین متفاوت خودشان را در عرصه عمومی دخالت دهند و چیزی را تغییر دهند. بر این اساس سکولاریسم یعنی کنار رفتن دین از ساحت دولت یا کنار رفتن دین از عرصه عمومی و رفتن به عرصه خصوصی شکل می‌گیرد. این تحلیل به شکل درون‌ماندگار توضیح می‌دهد چرا در دوران مدرن دین از عرصه عمومی کنار می‌رود و به عرصه خصوصی رانده می‌شود. این مثالی بود از توضیح درون‌ماندگار در قبال  توضیحاتی که مدرنیته را نتیجه رو آوردن به نظرات و گزاره‌های علمی و کنار زدن خرافات می‌دانند.

حال سراغ مسئله جدید به نام دین‌ستیزی می‌رویم که من از برآمدن هویت‌گرایی جدید از آن یاد می‌کنم. نگاه‌هایی که دین‌گریزی را ادامه سکولاریسم می‌دانند مدرنتیه را نتیجه بریدن از دین تلقی می‌کنند. به اعتقاد من ما وارد دوران جدیدی شدیم و ظهور هویت‌گرایی نتیجه این دوران جدید است. باز من روی محتوا اصراری ندارم ولی باید درون‌ماندگار توضیح داد.

در دوران جدید سه ساحت با هم پیوند می‌خورند؛ ساحت اقتصادی، ساحت سیاسی و ساحت اجتماعی و فرهنگی. اینها در پیوند با هم وضعیت جدیدی می‌سازند. در ساحت اقتصادی با وضعیتی مواجه هستیم که می‌توانیم بگوییم سرمایه به منطق ناب خودش یعنی سود محدود شده است. در گذشته سرمایه توسط عوامل دیگری غیر از منطق ناب خودش محدود می‌شد. دوران جدید وضعیتی ایجاد کرده که پیوند میان این سه ساحت گسسته یعنی سرمایه خدمتی به امر اجتماعی نمی‌کند، از آن طرف نهادهای اجتماعی تضعیف شدند و نمی‌توانند تاثیری بر سرمایه بگذارند و سرمایه وحشی شده است. از آن طرف امر سیاسی پیوندش از سیاست گسسته و در خدمت سرمایه قرار گرفته. با نام آزادی بازار، هر گونه مداخله امر اجتماعی در محدودیت سرمایه سرکوب می‌شود.  

در اینجا امر اجتماعی که بریده و بی‌پناه و بی‌حمایت از جانب امر اقتصادی و سیاسی است در یک وضعیت سه‌گانه قرار می‌گیرد؛ از یک طرف رشد ذره‌گرایی و فردگرایی که در آن موفقیت جای آرمان را گرفته، دوم رشد هویت‌گرایی برای حفاظت افراد از خودشان در خلا حمایت سرمایه و دولت، سوم نیروی مقاومتی که تلاش می‌کند امر مشترک را سامان دهند. به نظرم نقطه امیدی که می‌شود به خلاصی از این وضعیت داشت همین شکل سوم جنبش‌هایی هستند که تلاش می‌کنند امر مشترک را تقویت کنند.

غلبه مطلق‌گرایی بر متن مقاله

در ادامه این نشست عباس خورشیدنام؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی به عنوان ناقد سخنرانی کرد که گزیده سخنان وی را می‌خوانید.

اشاره کردید که دو مولفه مهم داریم؛ امر سیاسی و امر اقتصادی که منجر به شکل‌گیری هویت‌گرایی خاص شده است. شما گفتید نمی‌توانید این دو را به شکل ناب در نظر گرفت و با سایر نیروهای دیگر در پیوند و ارتباط هستند. در عین حال بعدها گفتید ممکن است لحن مطلق‌گرایی پیدا کنیم. این تذکر داده شده است ولی وقتی وارد طرح مسئله می‌شویم فکر می‌کنم مطلق‌گرایی علی‌رغم تذکری که داده شده بر متن غلبه کرده و این باعث شده علی‌رغم اینکه به درستی به مولفه‌ها اشاره شده ولی چون به صورت مطلق مطرح شده است یک مقدار از درون‌ماندگاری بحث کم شود.

اینطور نیست که ما تمام پشتوانه‌های نهادی و سازمانی را از دست داده باشیم. از یک طرف دوره قدرت گرفتن بروکراسی‌ها است و هدایت‌های سازمانی جای تنهایی‌هایی که اشاره شد را می‌گیرد. از سوی دیگر درست است مرجع اقتداری که هویت‌یابی می‌کردیم نیست منتهی یک حالت دیگر هم تکثیر مرجع اقتدارهای کوچک‌تر است که در ساماندهی هویت جمعی تاثیر دارند.   

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.