آخرین تحولات لبنان

پسر روستای کوچک زرگران سفلی در آن سوی سیلاخور در روزگار گمنامی فکر نمی کرد بذر رؤیاهای کودکانه‌اش در جایی مثل پرسپولیس افشانده شود.

از ارتش سرخ تا شهر خسته با حامد پاکدل در قدس/ یک بار در زمین فوتبال تمام کردم!

به گزارش قدس آنلاین، دنیا اما به روی او تبسم کرد تا تنفرش از گمنامی به تبلورش در اردوگاه سرخ ختم شود. گرچه مصدومیت وحشتناک مجوز نداد او سال‌های زیادی برای قرمزها بجنگد، اما حالا وقتی با جامه نساجی، قلعه‌ها را تسخیر می‌کند و برای مازنی‌ها شادی را به ارمغان می‌آورد به گذشته سرک می‌کشد و در این پندار است که دیر یا زود دوباره به آنجا برگردد و با گل هایش سکوهای بیقرار را تهییج کند. خدا را چه دیدید! شاید روزی برگشت و رازهای مگوی خویشتن را در شلوغ‌ترین ورزشگاه پایتخت فاش کرد.

حامد پاکدل جمعه شب پس از شعله‌ور کردن قفس توری قوی سفید با ما از گذشته، حال و آینده حرف زد.

*یک گل چشمنواز به ملوانان زدی اما کامتان شیرین نشد!

-فوتبال پیچیده‌ترین ورزش دنیاست و هیچ کس نمی‌داند سرانجام یک بازی چه خواهد شد. ما مستحق برد بودیم و می‌توانستیم تابو را بشکنیم، اما روی بی‌رحم فوتبال سراغمان را گرفت تا به مساوی بسنده کنیم.

*دوآتشه‌های شهر خسته از اینکه نساجی هنوز طعم برد را نچشیده گله دارند.

-من همین جا به هواداران قول می‌دهم در فیفادی پیش رو تیم به هماهنگی کامل برسد تا از دیدار بعد پیروزی‌ها را شروع کنیم. نساجی پارسال تا آستانه سقوط رفت و در بیم و امید ماندگار شد. ما امسال باید شخصیت جدیدی برای این تیم بااصالت بسازیم و کاری کنیم که فوتبال قائمشهر دوباره در ریل موفقیت قرار گیرد و به جایگاه اصلی‌اش برسد.

*گفته می شود قرار است از این پس نساجی در خانه تمرین کند و بازیکنان با اتمسفر این شهر بیشتر خو بگیرند.

-این موضوع در حیطه وظایف من نیست و مسئولان باشگاه و کادر فنی هر تصمیمی بگیرند قطعاً بازیکنان به آن احترام می گذارند. برای من به‌عنوان بازیکن تیم پرطرفداری مثل نساجی در این برهه هیچ چیز مهم‌تر از شاد کردن هواداران نیست.

*در جایی از مشکلات زیرساختی فوتبال ایران به‌شدت انتقاد کرده بودی!

-حرف حق را زدم. من در پرسپولیس بازی کردم و تجربه حضور در چندین باشگاه را دارم. متأسفانه ضعف زیرساخت‌ها در فوتبال ایران بیداد می‌کند و هر سال شرایط بدتر می‌شود. نتیجه اینکه تیم‌های متمول آسیا با تماشای چمن‌های فوتبال ما حیرت می‌کنند. شما شهری را سراغ دارید که در بحث زیرساخت‌ها هیچ مشکلی نداشته باشد؟ این درد حالا دیگر مزمن شده و همه را اذیت می‌کند.

*بازیکنی که از توی قنداق، قرمز بوده به بازگشت دوباره به آن خانه فکر می‌کند؟

-من بازیکن نساجی هستم و تمام تمرکزم معطوف سربلندی این تیم است، اما منکر نمی‌شوم که پرسپولیس را از ته قلب دوست دارم. من از روستای زرگران سفلی می‌آیم که هر ۵۸ خانوار ساکن در آن پرسپولیسی‌اند.

*پس ممکن است یک روز برگردی؟

-آرزو بر جوانان عیب نیست. من هم جوانم و می‌توانم  آینده خوبی در ذهن برای خودم ترسیم کنم.

*مهاجمی که دروازه‌ها را سال‌هاست می لرزاند کدام مدافع وطنی را تسخیرناپذیر می‌داند؟

-(مکث می کند)... صخره محکم تر و نفوذناپذیرتر از کمال کامیابی‌نیا نداریم. هیچ توپی به‌سادگی از دایی کمال رد نمی‌شود، مگر خودش مجوز دهد.

*اگر گلزنی‌هایت برای ارتش سرخ را به‌عنوان خاطرات شیرین هایلایت کنی، برای اشاره به تلخ‌ترین خاطره دست روی کدام صحنه می‌گذاری؟

-آن مصدومیت لعنتی که مرا تا آستانه تمام کردن برد و ناک اوت شدم. وقتی زمین خوردم و بیهوش شدم این آقا یحیی بود که به دادم رسید و زبانم را از دهانم بیرون کشید تا راه نفسم باز شود. آن مصدومیت عجیب با پیراهن پرسپولیس میان من و آرزوهایم فاصله انداخت.

*هنوز هم به زرگران سفلی سر می‌زنی؟

- آنجا خاستگاه و زادگاه من است و همیشه در قلبم جا داشته.هیچ آدمی موطن خود را فراموش نمی‌کند. من با افتخار متعلق به این روستای زیبای استان لرستان هستم.

*امیدمافی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.