کارشناسان معتقدند بافتهای فرسوده در شهرهای بزرگ پاشنهآشیل کشور در زمان وقوع حوادث غیرمترقبهاند. این بافتها با گذشت زمان، فرسودهتر میشوند و علاوه بر فرسودگی بنای ساختمانها، شبکه تأسیساتی آنها هم دچار مشکل شده و کارایی خود را از دست میدهند ضمن آنکه به دلیل فرسودگی بناها در این مناطق و نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی، بسیار آسیبپذیر هستند.
بافتهای فرسوده با خطر جدی مواجهاند و هرلحظه این امکان وجود دارد که با کوچکترین زلزله، سیل و یا آتشسوزی تخریب شوند و خسارات جبرانناپذیری به همراه داشته باشند.
سکونت ۲۱ میلیون نفر در بافت فرسوده
مدیر بخش زلزلهشناسی، مهندسی، خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه بافتهای فرسوده در شهرهای بزرگ پاشنه آشیل کشور در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه خواهند بود، به ما میگوید: براساس تعریفی که در شورای عالی شهرسازی و معماری پذیرفته شده، بافت فرسوده دارای سه مؤلفه عمده ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی است و اگر ۵۰ درصد پلاکهای ساختمانی محلهای ناپایدار در برابر زلزله مقاوم نباشند- ناپیدار-، عرض معابر آن کمتر از ۶ متر باشد – نفوذناپذیر- و کل عرصه و اعیان واحدهای آن کوچکتر از ۲۰۰ متر باشد- ریز دانه-، آن محله بافت فرسوده محسوب میشود.
علی بیتاللهی میافزاید: گزارش تحقیقاتی سال ۱۴۰۰ نشان میدهد بیش از ۲۱ میلیون نفر از هموطنان ما دربافت فرسوده سکونت دارند و در ۵ میلیون و ۷۴۰ هزار واحد زندگی میکنند، که این تعداد واحد مسکونی ۲۶درصد از کل واحدهای مسکونی کل کشور را شامل میشوند و این بافتهای فرسود در ۵۴۳ شهر واقع شدهاند و ۲هزار و ۷۰۰ محله را شامل میشوند.
وی با اشاره به اینکه بعد خانوار واحدهای مسکونی ساکن این بافتهای فرسوده نسبت به بعد خانوار متوسط کشور اندکی بیشتر است، ادامه میدهد: بعد خانوار بافتهای فرسوده کشور حدود چهار نفر است درحالی که نرم خانوار کشور در مناطق شهری کمتر از۵/۳ است و این نشان میدهد تراکم جمعیت در بافتهای فرسوده بالاتر از سایر نقاط کشور است.
۱۴۸هزار هکتار از مساحت کشور در محاصره خطر
دکتر بیتاللهی مساحت بافتهای فرسوده کشور را ۷۷ هزار هکتار عنوان میکند و میگوید: علاوه بر این بافتها پدیده دیگری به نام سکونتگاههای غیررسمی نیز وجود دارد که وسعتی حدود ۶۳ هزار هکتار را شامل میشوند و در مجموع این دو پدیده -یعنی بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی ناکارآمد- ۱۴۸ هزار هکتار از مساحت کشور را شامل میشوند که مشخصه بارز این دو پدیده اجتماعی ناپایداری در برابر زلزله، تراکم جمعیت بالا و نفوذناپذیری است و در صورت وقوع حوادث طبیعی چند موضوع اهمیت دارد؛ موضوع نخست امداد و نجات و ارائه خدمات مدیریت بحران امداد و نجات است که متأسفانه به دلیل تراکم ساختمانها، عرض کم معابر و دسترسیهایی که بسیار ناقص و کوتاه است بهکُندی صورت میگیرد. موضوع دوم حجم آوار بسیار زیاد است که در بافتهای فرسوده وجود دارد و نکته دیگر اینکه بافتهای فرسوده معمولاً برای بارهای جانبی مثل زلزله طراحی نشدهاند به همین دلیل در صورت وقوع حوادثی همچون زلزله یا آتشسوزی حجم تخریب و آوار در این بافتها بسیار زیاد است.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه عمده بافتهای فرسوده در کلانشهرها وجود دارد ادامه میدهد: استان تهران با مساحت ۹ هزار و ۳۵۱ هکتار بافت فرسوده نخستین استان دارای بافت فرسوده کشور است و پس از آن به ترتیب استانهای اصفهان با مساحت ۸ هزار و ۲۸۹ هکتار، سیستان و بلوچستان با مساحت ۸ هزار هکتار، خوزستان با مساحت ۶ هزار و ۵۰۰ هکتار، یزد بامساحت ۵هزار و ۵۰۰ هکتار، مازندران با مساحت۵ هزار و ۴۰۰ هکتار، کرمان با مساحتی حدود ۵ هزار هکتار و خراسان رضوی با مساحت ۴ هزار و ۷۰۰ هکتار دارای بیشترین بافت فرسوده هستند.
بیتاللهی میافزاید: به لحاظ سکونت در بافتهای فرسوده نیز استانهای تهران، اصفهان، سیستان و بلوچستان و همچنین یزد، استانهایی هستند که به لحاظ جمعیت ساکن در بافتهای فرسوده جمعیتی بالای یک میلیون نفر دارند.
تهران بوی فرسودگی میدهد
مدیر بخش زلزلهشناسی، مهندسی، خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به مساحت ۹هزار و ۳۵۱ هکتاری بافتهای فرسوده در شهر تهران اظهار میکند: تقریباً ۵ درصد مساحت شهری تهران بافت فرسوده است که در همین مساحت ۵ درصدی، ۱۵ درصد جمعیت تهران معادل یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر -در ۲۶۳ هزار واحد مسکونی- سکونت دارند و در واقع بافت فرسوده مشکلات زیادی را برای شهر ایجاد میکنند که از جمله این مشکلات میتوان به مشکلات اجتماعی، نبود امنیت ساکنان و فضای ناکافی برای امدادرسانی در مواقع بحرانی و غیربحرانی اشاره کرد.
بیتاللهی در پاسخ به این پرسش که دولت برای بازسازی بافتهای فرسوده چه تمهیداتیاندیشیده است، میگوید: عمده مشکلات مربوط به بازسازی بافتهای فرسوده در کلانشهرها شامل مسئله مالکیت، اجاره نشینی، مشاع بودن، شراکت، واحدهای مشترک، نارضایتی مالکان، حضور نداشتن مالکان و بیاعتمادی مالکان نسبت به وعدههای دولت در خصوص بازسازی و نوسازی است که موجب شده چهره بافتهای فرسوده تغییر نکند و یا به کندی تغییر کند.
ضرورت همکاری نهادهای متولی و مردم
وی با بیان اینکه در نوسازی بافتهای فرسوده مسائل اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر پیوند خورده و این مسئله به همکاری نهادهای متولی و مردم وابسته است، اضافه میکند: ممکن است مالکی بتواند با بازسازی واحد خود پایداری آن را تأمین کند اما نمیتواند تغییر در بافت محله یعنی نفوذناپذیری و ریزدانگی آن ایجاد کند، چرا که این دو فاکتور نیازمند مداخله راه و شهرسازی و شهرداریهاست. همچنین اگر در معبری یک مالک راضی به بازسازی نباشد- به دلیل مسائل شرعی در رابطه با مالکیت و محترم بودن مالکیت حقیقی- روند بازسازی با مشکل مواجه خواهد شد و این مسئله موجب شده است دولت و شرکت بازآفرینی شهری با وجود تلاشهای زیاد موفقیت چندانی در این زمینه نداشته باشند و بر اساس کارنامه نوسازی تهران به عنوان آمار رسمی ارائه شده از سوی این سازمان در برخی از محلههای فرسوده تهران توانستهاند ۱۰ درصد مشارکت ساکنان را جلب کنند و تاکنون گزارش مکتوب مصوبی از سایر استانها منتشر نشده است.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در خصوص پایداری ساختمانهای جدید در شهرهای کشور و عمر مفید آنها میگوید: طبق آییننامه ۲۸۰۰ طرز طراحی و مهندسی ساختمانها ۵۰ سال عنوان شده و بر این اساس عمر مفید مفروض در ضوابط رسمی کشور ۵۰ سال است، اما آنچه در عمل مشاهده میشود به دلیل استاندارد نبودن و ضعف مصالح، نبود نظارت بر کیفیت مصالح از یک طرف و همچنین نبود نظارت میدانی در اجرا و ساخت و ساز موجب شده است حداکثر عمر مفید ساختمانها حدود ۳۰ سال باشد و در بیشتر مواقع ساختمانهایی که قدمتی بیش از ۲۰ سال دارند فرسوده به نظر برسند.
۶۰ درصد ساختمانهای نوساز تابآوری ندارند
بیتاللهی در پاسخ به این پرسش که در صورت وقوع زلزله مشابه زلزله بم تابآوری ساختمانهای جدید در شهرهای مختلف کشور را چگونه ارزیابی میکنید، توضیح میدهد: موقعیت جغرافیایی بم شامل مصالح خشتی و گلی بود و نماد ارگ بم معرف عدم وقوع ۲هزار و ۵۰۰ ساله زلزله در این منطقه بود. بنابراین زلزله بم نمیتواند ملاک قضاوت رفتار ساختمانی ما باشد. حتی زلزله طبس که طی سال ۱۳۵۶ به وقوع پیوست نیز به دلیل قدمتی که دارد نمیتواند ملاک قضاوت قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: خوشبختانه طی دهههای اخیر در جوار کلانشهرها زلزله بزرگی رخ نداده است که بتوان رفتار ساختمانهای نوساز یا ساختمانهایی که قدمت زیادی نداشتهاند را قضاوت مبنی بر آمار داشته باشیم و تنها جایی که میتوان تابآوری واحدهای ساختمانی پس از وقوع زلزله را مطالعه کرد، زلزله سال ۱۳۹۶ در کرمانشاه است.
به گفته مدیر بخش زلزلهشناسی، مهندسی، خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، طبق بررسیهای انجام شده در ساختمانهای نوسازی که پس از زلزله در کرمانشاه مشاهده شده است، نزدیک به ۶۰ درصد ساختمانهای نوسازی که به باور ما با رعایت ضوابط و طبق مقررات ساختمانی ساخته شدهاند و انتظار داشتهایم از استحکام کافی در مقابل زلزله برخوردار باشند، در عمل به استانداردهای لرزهای پاسخ درستی نداده و تابآوری لازم در برابر زلزله را نداشتهاند.
دکتر بیتاللهی ادامه میدهد: مشکل اصلی این ساختمانها نبود نظارت میدانی بر کیفیت مصالح ساختمانی بوده است که این مشکل در همه شهرهای کشور وجود دارد و به صراحت میتوان گفت حدود ۶۰ درصد ساختمانهای تازه ساز شهرهای کشور، تابآوری لازم در برابر زلزله را ندارند.
نظر شما