اما ما که همیشه دلگرم و متکی به وعدههای خدا در قرآن بودهایم میدانیم عنایت و حمایت او برای پیروزی ما کافی است... درباره پشتوانههای دینی مقاومت که روح امید را در حزب الله و مردم زنده نگاه میدارد با حجت الاسلام والمسلمین سیدجواد بهشتی، خطیب مذهبی، کارشناس معارفی رسانه ملی گفتگو کردهایم.
فقدانهای ظاهری و از دست دادن نیروهای محوری در جبهه حق و حزب الله در منطق قرآنی چگونه ترمیم و باعث میشود این جبهه راه خود را در مبارزه و مقاومت ادامه دهد؟
اسلام عزیز وقتی ظهور کرد مسلمانان در اقلیت بودند اما به دلیل ایمان به خدا و با انجام فریضه نماز روحیه میگرفتند تا اینکه مسلمانان به مدینه هجرت کردند و در یک سال نخست هجرت، جنگی نبود اما در پایان سال اول یک به یک جنگها بر آنها تحمیل شد و مسلمانان هم با جمعیت کم، تجهیزات اندک اما توکل بر خدا در میدان با استقامت میماندند؛ از دشوارترین جنگهای زمان پیامبر(ص) که جایی جز آن حضرت رسول(ص) تا این اندازه گریه نکردهاند، جنگ اُحد است در این جنگ بهترین رزمندگان اسلام و برترین نیروهایی که رسول خدا(ص) تربیت کرده بودند و مایهامیدایشان برای آینده بودند، به شهادت رسیدند و این تأثیر سنگین روحی روانی بر رزمندگان اسلام بر جای گذاشت اما خداوند در پایان این جنگ در آیه ۱۰۴ سوره مبارکه میفرماید: «وَلَا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ؛ و در تعقیب و جستجوی دشمن سستی نکنید. اگر شما [در رویارویی با دشمن] درد و رنج میبینید، آنان نیز چون شما درد و رنج میبینند، و شما چیزی را [چون پیروزی و پاداش] از خدا امید دارید که آنانامید ندارند».
بر اساس منطق قرآن تفاوت بنیادین بین ما و جبهه باطل در چیست و این تفاوت کجاها به کار مقاومت میآید؟
بنابر تصریح این آیه مؤمنان ناامید نمیشوند، فرماندهان شما کشته شدند، خدا که هست، به راهتان ادامه دهید و همچنان پیگیر دشمن هستند. مصداق این آیه را در شرایط امروز مقابله جبهه مقاومت با استکبار جهانی شاهد هستیم، اگر آسیبی به ما رسیده و فرماندهان بزرگی از جبهه مقاومت را از دست دادهایم، در آن سو آمریکاییها، اسرائیلها و اروپاییها هم آسیب بسیار دیده و متحمل تلفات جانی و مالی شدهاند، اما یک تفاوت بنیادین بین ما و آنها وجود دارد، به تصریح آیه مذکور ما سرمایه امید و توکل به خدا را داریم و آنها فاقد چنین سرمایهای هستند.
در پایان روز عاشورا حضرت زینب کبری(س) با امید به آینده به امام سجاد(ع) عرضه داشتند اینجا پایگاهی عظیم و پرچمی برافراشته خواهد شد؛ خداپرستان همیشه با امید به آینده خود را حفظ کردهاند و به علم و قدرت الهی اتکاء دارند «وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا» تقدیرات الهی محکم و بینقص است. ما برای آینده باید از گذشته استفاده کنیم گذشته و تاریخ نشان داده خدا پشتیبانی کرده و جبهه حق قدرتمندتر از قبل به راه خود ادامه داده است و انشاءالله پس از این هم چنین خواهد بود.
در مواجهه با استکبار و جبهه باطل که در ظاهر دست برتر دارد، چطور میتوان از نصرت و یاری خدا بهرهمند شد و با تکیه بر آن به پیروزی رسید؟
سنت خدا بر این است... خدا در مواضع مختلف فرموده به خاطر توکل و ایمانتان به شما نصرت میدهم خدا نصرت خود را منوط به یاری ما کرده است اگر شما خدا را یاری کنید شما را یاری میکند: «إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ یَنصُرکُم» این یاری خدا به چه معنا است، خدایی که بر هر کار توانا است، به یاری ما چه نیازی دارد؟! ... پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) این یاری را اینطور معنا کردهاند که یاری خدا، به یاری دین خدا، یاری حجت خدا و یاری خلق خدا است. امروز نصرت ما اگر بخواهیم مقدمه یاری خدا باشد اولاً آن است که مکتب اسلام را با استفاده از رسانه و کتاب و دیگر ابزارهای اثرگذار به جهان معرفی کنیم.
ثانیاً پای پرچم رهبری بایستیم؛ شعاری که ملت ایران سر میدهد و به دنبال آن ملتهای مسلمان در پاکستان، هند، بنگلادش، یمن، عراق و لبنان پیگیری میکنند، نصرت خدا است و سوم نصرت بندگان خدا است این بچهها و مادرانی که در غزه و لبنان خانه خراب شده و عزیزان خود را از دست دادهاند نیازمند حمایت و یاری هستند، خوشبختانه مدتی است نهضت «ایران همدل» راهاندازی شده و بانوان طلاهایشان را، آقایان کمکهای مادی خود را اعطا میکنند و پزشکان خدمات پزشکی میدهند و آنها که شرایط دارند در لبنان حضور یافتهاند همگی جلوههای نصرت خلق خدا و مقدمه نصرت خدا است.
در منطق قرآن چگونه ممکن است گروهی کم با تجهیزات کمتر و جمعیت محدودتر بر گروهی همافزا و پرتعداد و دارای امکانات پیروز شوند؟ آیا در این باره هم سنتهای الهی حرف اول را میزند؟
خداوند در آیه ۲۴۹ از سوره مبارکه بقره تصریح میکند: «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اللَّه»؛ این سنت خدا است واژه «کَم» یعنی چه بسا... که چه بسیار گروههای به ظاهر معدود با تکیه و توکل بر خدا بر گروههای بسیار پیروز میشوند و غلبه میکنند؛ نوع بیان آیه به گونهای است که نشان میدهد این کمک و حمایت الهی، به دلیل تکرار رنگ سنت به خود گرفته و اتفاقی نیست و مسلمانان نیز به دلیل حقانیت تکیه به خدا با چنین سرنوشتی روبرو میشوند علیرغم آنکه دشمن جمعیت و تجهیزات بسیار دارد، اما پیروزی نهایی با جبهه حق است.
در چند هفته اخیر ما چهرههای اثرگذار و کلیدی در جبهه مقاومت را از دست دادهایم که آخرینشان شهید یحیی سنوار است، آیا این از دست دادنها باید ما را مأیوس و بیانگیزه کند یا بشارت قرآن در پی این شهادتها چیز دیگری است؟
این فقدانها و شهادتها آثار عاطفی دارد مثل گریه پیامبر(ص) بر شهادت حضرت حمزه(س)، عمویشان و گریههای امیرالمؤمنین علی(ع) در شهادت مالک اشتر، این گریهها برکات و رحمت الهی را به دنبال دارد، گریه بر شهید سنتی است که پیامبر(ص) پایهگذاری کردهاند تا شوری در پی شهادت آنها ایجاد شود مثل گریه و عزاداری بر مصائب حضرت سیدالشهداء(ع) که شور و شعورآفرین است نه تضعیف روحیه و توانسته منشأ اتفاقات تاریخساز شود. قرآن کریم هم درباره اثرگذاری خون و نیز حیات شهید میفرماید: شهدا بعد از رفتن از دنیا، به زندهها مژده میدهند که نترسید و غصه نخورید: «أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا» شهدا ما را میبینند، پشتیبان ما هستند و ما را دعا میکنند، فرشتگان هم چنین هستند و برای روحیه و پیروزی ما دعا میکنند. امید است به برکت دعای شهدا و ملائکه و به مدد نصر الهی به زودی جبهه مقاومت به پیروزی نهایی دست یابد.
آمنه مستقیمی
نظر شما