در کشور ما نیز مصوبه «سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی» در تیر ۱۳۹۲ در حضور شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور به تصویب رسید و بر این اساس سیاستهایی ابلاغ شد که یکی از آنها مربوط به بند ۱۲،یعنی تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه نمودن طب سنتی ایران است. اما متاسفانه اهمیت طب سنتی در کشور ما به فراموشی سپرده شده و حتی رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران با تاکید بر اینکه عمل به این سند میتواند راهکار خروج از چالشهای نظام سلامت باشد، گفته است اگر در حوزه طب سنتی ایرانی میخواهیم حرفی بزنیم، این حرف باید استاندارد سازی روزآمد و علمی شده باشد.
ناتوانی سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی در تحقق اهداف
حسین رضایی زاده، دبیر بورد تخصصی طب سنتی و تاریخ پزشکی وزارت بهداشت با بیان اینکه ستاد توسعه علوم و فرآوری گیاهان دارویی و طب سنتی در خصوص اجرایی شدن سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی کشور گزارشهایی را منتشر کرده است، میگوید: این سند مقدمات، اهداف و برنامههایی داشته که میتوان خط کش گذاشت و آنها را سنجید. واقعیت این است که مصوبه سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی از سال ۱۳۹۲ تاکنون بوده و آخرین سال اجرایی خود را طی میکند. دستاورد این سند در حوزه گیاهان دارویی حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد است و به نیمی از اهداف خود هم دست نیافته است. همچنین این دستاوردها در حوزه طب سنتی کمتر از ۱۰ درصد برنامه ای است که پیش بینی شده است. حتی در برخی مواقع این عدد به صفر درصد میرسد.
او در پاسخ به این پرسش که نقش جامعه مدنی و سازمانهای غیر دولتی در پیادهسازی بند ۱۲ سیاست های کلی سلامت چیست، بیان میکند: به نظر من نقش این سازمانها نسبت به بخش دولتی بسیار پررنگتر است و میتوانند در کنار نقش دولتی به فعالیت خود ادامه دهند. اما به لحاظ برخی سخت گیریها، ورود افراد غیر ذیصلاح و کوچک بودن جامعه تخصصی آموزش دیده؛ چه دورههای همراه با مدرک و چه دورههای همراه با گواهی باز هم آن بازخوردی که باید را نمیبینیم. در کشور انجمن علمی طب سنتی داریم که با تمام توان کار و تلاش میکند. همچنین در مقابل، بنیاد علمی طب سنتی وجود دارد که تاکنون در فعالیتهای خود موفق نبوده است. گفتنی است که سازمانهای مردم نهاد دیگری نیز وجود دارد، اما افرادی که آنها را تشکیل دادند با وجود نیت خیر، تخصصهای لازم در این زمینه را نداشتند؛ ضمن این که این سازمان و نهادها فرصت بسیار خوبی برای ارتقای وضعیت طب سنتی و گیاهان دارویی هستند، اما از ظرفیت آنها به خوبی در کشور استفاده نمیشود. امیدوارم در آینده ساز و کارهای بیشتری در این خصوص لحاظ شود. این نهادها بخصوص در حوزه اصلاح سبک زندگی، پیشگیری از بیماریها و ارتقای سطح سلامت و نه دخالت در امر درمان، میتوانند بسیار موثر باشند. در چند سال اخیر گروههای جهادی وجود داشتند که در حوزه تشویق به باروری، اصلاح سبک زندگی مادران مستعد باروری و آموزش دانش آموزان فعالیتهایی را انجام میدادند. از جمله اقدامات دیگر آنها، ایجاد مجموعهای با عنوان نهضت سواد سلامت آموزی بوده است. باید بگویم که ایران شمول شدن این طرحها، هنوز با ایدهآلهای مورد نظر و در شان کشور فاصله زیادی دارد.
لزوم آموزش و فرهنگسازی برای مقابله با سواستفاده در طب سنتی
رضایی زاده درباره ادعاهای مختلف در خصوص درمان با طب سنتی، اظهار میکند: در این زمینه مهمترین منبع وزارت بهداشت است. با وجود همه سخت گیریها، مخالفتها و مشکلاتی که در وزارت بهداشت وجود دارد، باید توجه داشته باشیم که سلامت مردم موضوعی نیست که قابلیت اغماض و چشم پوشی داشته باشد. دخالت در امر درمان توسط اشخاص غیر پزشک و کسانی که صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را ندارند، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و اگر این اتفاق رخ دهد، منجر به خطراتی برای سلامت و جان مردم میشود. متاسفانه ما شاهد بروز این موضوعات در جلسات رسیدگی به شکایات در پزشکی قانونی و دادگاهها هستیم. مردم باید خدمات موردنیاز خود را از اشخاصی دریافت کنند که صلاحیت لازم دخالت در امر درمان را داشته باشد.
او در پاسخ به این پرسش که برای جلوگیری از سوء استفاده شیادان از موضوع طب سنتی چه کارهایی انجام شده است، خاطرنشان میکند: واقعیت این است که ساز و کار اجرایی دقیقی در این حوزه وجود ندارد، یعنی تعداد افرادی که در این حوزه دخالت میکنند بسیار زیاد است. مهمترین ابزار برای پیشگیری از این موارد، آموزش و ارتقای سطح فرهنگ و سواد سلامت مردم است. همچنین باید فرهنگ سازی درست انجام شود، بویژه اینکه در بسیاری از نقاط دنیا، این اتفاق رخ داده است. وزارت بهداشت باید با دید بازتر و سعه صدر، خدمات تخصصی و کارشناسی شده طب سنتی را به رسمیت بشناسد، آموزشهایش را توسعه دهد تا دسترسی مردم به آن اطلاعات عادلانهتر و در چارچوبهای قانونی باشد. ابزار بعدی رسانههای عمومی هستند، به شرطی که مطالب را به درستی و به زبان مردم اما کارشناسی شده و نه ساده انگارانه، به مردم آموزش دهند. همچنین این مطالب قبل از انتشار عمومی، باید پایش و پالایش شوند تا دچار افراط و تفریط نشوند.
تعامل سازنده بین طب سنتی و نوین
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه در خصوص رابطه طب سنتی و طب نوین میافزاید: از سال ۸۶ دانشکدههای طب ایرانی و رشتههای تخصصی طب سنتی تاسیس و راه اندازی شدند و افرادی که در این حوزه درس میخوانند، پزشک هستند. همچنین در رشته دکترای تخصصی داروسازی طب سنتی، افرادی حضور دارند که داروساز هستند. بنابراین تعامل بین طب نوین و طب سنتی شکل گرفته است. باید اشاره کنم که در دو حوزه افراط و تفریطهایی وجود دارد، اما آن چیزی که حایز اهمیت است این است که هر دو حوزه نه در مسیر تقابل، بلکه در مسیر تعامل با یک دیگر به شرط ایمنی و اثربخشی هستند. به عبارتی سمت و سو به طرف پزشکی مبتنی بر شواهد علمی با احترام به نیاز مردم و به اندازه است. گفتنی است آن چیزی که از مجموعِ کار آزماییهای بالینی، مطالعات و تحقیقاتی که در این سالها با همکاری متخصصان طب سنتی و متخصصان پزشکی رایج، کار و منتشر شده، زمینه بسیار خوبی را برای ارائه خدمات فراهم کرده است.
اهمیت پیشگیری و ارتقای سلامت در طب سنتی چیست؟
رضایی زاده در پاسخ به این پرسش که گاهی اظهار نظرهایی را در خصوص رد نظریات مطرح شده از سوی طب سنتی و مدرن میشنویم. این جبهه گیریها اعتماد مردم را نسبت به یکی از طرفین سلب می کند. برای برخورد با این رفتارها چه باید کرد، میگوید: اگر بخواهم منصفانه اظهار نظر کنم، باید بگویم که گفتمانهای علمی در سطح مخاطب خود باید اتفاق بیفتد، یعنی به قول علما، برخی از مباحث مربوط به طلبگی است که در دانشگاه و کرسیهای آزاد اندیشی اتفاق میافتد و برخی دیگر در سطح عموم و جامعه باید مطرح شود. آن افرادی که بر علیه طب سنتی و طب نوین سخن میگویند و یا مباحثهای دارند، مخاطب شناسی درستی ندارند و مصاحبه و مناظرههای خود را در مکان درست انجام نمیدهند. این موضوع موجب آشفتگی و دل نگرانیهایی در این حوزه می شود. به نظر بنده گفتمان و بحثهای علمی و مناظره ضروری و لازم است و باید در جای خود و متناسب با مخاطب خود اتفاق بیفتد. در واقع می توان گفت هر سخن جایی و هر نکته، مکانی دارد.
او با تاکید بر اینکه مهمترین نقش و تعریفی که از دانش طب سنتی وجود دارد، در پیشگیری از بیماریها، ارتقای سطح سلامت و آموزش به مردم برای رصد و پایش سلامت و حفظ آن است، عنوان میکند: اگر ما مانند همه کشورهای توسعه یافته از ظرفیتهای طب سنتی و مکملی که از بقیه کشورها وام گرفتند، استفاده کنیم، میتوانیم سطح سلامت عمومی مردم را ارتقا دهیم. به نظر میآید توصیههایی که با ادبیات طب سنتی و مکمل در حوزه سلامت به مردم گفته میشود، باورپذیرتر و جذابتر است. رعایت این موضوع یک فرصت است و بسیاری از کشورها به درستی از آن استفاده میکنند. تعریف حکما از دانش پزشکی اینگونه بوده است که پزشکی پیشهای بُود که سلامت آدمیان نگاه دارد و چون رفته بُود بازآرد، به علم و عمل، یعنی تعریف و وظیفه اولیه پزشکی، حفظ سلامتی مردم و پزشک و همچنین پایش سلامتی بیماران و جامعه است.
نظر شما