انبوهی از قیمتها در اقتصاد وجود دارد و بهطور طبیعی هر کدام از قیمتهای نسبی (قیمت یک کالا یا دارایی نسبت به بقیه قیمتها) متاثر از شرایط عرضه و تقاضای مختص آن کالا یا دارایی است و قیمت مطلق یا ریالی همه داراییها و کالاها و خدمات نیز متاثر از یک عامل مشترک است که در اقتصاد کلان کاملا شناختهشده است و آن هم مقدار متغیرهای پولی مانند حجم نقدینگی است. برخی از قیمتها شامل قیمت مسکن، قیمت طلا، قیمت ارز یا نرخ ارز، قیمت سهام، نرخ بهره، و قیمت انواع کالاها و خدمات است. اما سلطان این قیمتها و تنظیمگر این قیمتها کدام است؟
برای پی بردن به این موضوع کافی است نگاهی به تاریخ اندیشه مدرن اقتصاد و بهطور خاص اقتصاد کلان از اواخر قرن نوزدهم داشته باشیم. نخستین اقتصاددانی که نوع تحلیلهایش از جنس تحلیلهایی بود که امروزه اقتصاد کلان مینامیم یوهان گوستاو نات ویکسل، اقتصاددان بزرگ و تاثیرگذار سوئدی بود که مفهومی تحت عنوان نرخ بهره طبیعی را به علم اقتصاد معرفی کرد و عنوان کتاب ایشان نرخ بهره و قیمتها (Interest and Prices) است که در سال ۱۸۹۸ تالیف شد. در واقع، ویکسل بود که توضیح داد که نرخ بهره طبیعی به عنوان یک قیمت وجود دارد و اگر نرخ بهره موجود از نرخ طبیعی آن کمتر شود، افزایش قیمتها و تورم رخ میدهد و برعکس. ایروینگ فیشر از جمله بزرگترین اقتصاددانان نیمه اول قرن بیستم نیز عنوان کتاب معروف خود را نظریه نرخ بهره (The Theory of Interest) گذاشت که در سال۱۹۳۰ منتشر شد تا هم نظریهای برای چگونگی تعیین نرخ بهره ارائه کرده باشد و هم دلالت آن را برای شکل دادن رفتار پس انداز و سرمایهگذاری و تعادل اقتصاد کلان تشریح کرده باشد و او بود که نشان داد نرخ بهره اسمی جمع نرخ بهره حقیقی و نرخ تورم یا نرخ تورم انتظاری است.
جان مینارد کینز بهعنوان شناختهشدهترین اقتصاددان تاریخ علم اقتصاد که کتاب معروف خود را به نوعی در واکنش به بحران بزرگ ۳۳-۱۹۲۹ نوشت، عنوان کتاب خود را نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول (The General Theory of Employment, Interest, and Money) گذاشت تا بر نقش نرخ بهره و بهویژه نقش بازار پول در تعیین نرخ بهره تاکید کرده باشد و امروزه بانکهای مرکزی مدرن جهان از طریق حضور در بازار پول نرخ بهره را شکل میدهند تا مخارج اقتصاد را تنظیم کنند و از آن طریق به اقتصاد ثبات ببخشند، گرچه پیشبردهای اقتصاددانان در دهههای بعد سیاست پولی را بسیار فراتر از نوع نگاه کینز برده و ترکیبی از سیاست صلاحدیدی و قاعدهمند است.
بالاخره، مایکل وودفورد از برجستهترین اقتصاددانان کنونی عنوان کتاب خود را نرخ بهره و قیمتها: پایههای یک نظریه سیاست پولی (Interest and Prices: Foundations of a Theory of Monetary Policy) گذاشته است که در سال۲۰۰۳ انتشار یافت. این موارد فقط نمونههایی بود بهعنوان شاهد که نرخ بهره تا چه اندازه برای اقتصاددانان بزرگ با اهمیت بوده و تا چه حد نقش آن در شکل دادن به تحولات اقتصاد کلان با اهمیت دانسته شده است. بهطور طبیعی، بهصورت تصادفی یا محض تفنن عنوان کتاب آنها شامل نرخ بهره نشده است بلکه دلالت بر اهمیت نرخ بهره دارد که اقتصاددانان بزرگ فوق الذکر را بر آن داشته است، آن را در عنوان کتاب خود گنجاندهاند. به همین دلیل است که میتوان به نرخ بهره عنوان سلطان قیمتها داد.
نظر شما