قدس؛ با روی کار آمدن ترامپ، حالا رویکردهای افراطی در رژیم صهیونیستی هم قدرت گرفتهاند. در واقع برعکس دموکراتها که حداقل در ظاهر رویکردهای صلحطلبانه داشتند و معتقد بودند باید دو دولت فلسطین و اسرائیل داشته باشیم، دونالد ترامپ نه تنها فقط به یک دولت، آن هم اسرائیل معتقد است که حتی از اشغال دیگر مناطق فلسطین هم استقبال میکند.
به همین دلیل طرح غیرقانونی رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری و دره اردن این روزها محافل خبری را به جنبوجوش انداخته و خود را به مهمترین موضوع خبری در منطقه غرب آسیا تبدیل کرده است. قدرت گرفتن دوباره طرح اسموتریچ در برهه کنونی در حالی است که اتفاقاً کرانه باختری با مدیریت تشکیلات خودگردان تاکنون بیشترین همکاریهای امنیتی را با رژیم صهیونیستی داشته است. میزان سازش تشکیلات خودگردان با اسرائیل تاجایی است که حتی برخی از مبارزان فلسطینی توسط این تشکیلات دستگیر و به مقامات اشغالگر تحویل داده میشوند.
سابقه طرح الحاق کرانه باختری
طرح الحاق کرانه باختری که توسط بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل ارائه شده است، از زمان ورود او به کابینه در سال ۲۰۲۲ بهطور غیررسمی مطرح شد. اما این طرح در اوایل سال ۲۰۲۴ میلادی به شکل رسمیتری معرفی شد. اسموتریچ در تلاش است با اعمال حاکمیت مستقیم اسرائیل بر منطقه سی (که ۶۰ درصد کرانه باختری را شامل میشود) از تشکیل دولت فلسطینی جلوگیری کند. این طرح بهتازگی با اقداماتی مانند توسعه شهرکها و تغییر قوانین مدیریتی مناطق تحت کنترل رژیم صهیونیستی شدت گرفته است. منطقهبندی اراضی اشغالی کرانه باختری پس از معاهده اسلو به شکل رسمی مطرح شد و بهطور خلاصه شامل موارد زیر است.
مناطق «ای» که تنها ۲۰ درصد از کرانه باختری را شامل میشوند، مناطقی هستند که مدیریت سیاسی و امنیتی آن به صورت کامل با تشکیلات خودگردان است. البته حتی در این مناطق طرف فلسطینی حق داشتن ارتش ندارد. مناطق دسته دوم در تقسیمبندی کرانه باختری براساس توافق اسلو مناطق «بی» هستند که حدود ۲۰درصد از مساحت کرانه باختری را تشکیل میدهند. این مناطق از نظر سیاسی تحت مدیریت طرف فلسطینی هستند اما کنترل امنیتی آن با حضور تلآویو انجام میشود. افزون بر این، براساس توافق «اسلو» مناطق سومی در کرانه باختری وجود دارند که به مناطق «سی» مشهور هستند و نزدیک به ۶ درصد از کل کرانه را شامل میشوند. این مناطق در کنترل اداری و امنیتی تلآویو قرار گرفتهاند. هرچند قرار بود رژیم صهیونیستی پس از مدتی از تمامی کرانه باختری و نوار غزه عقبنشینی کند اما این مهم تاکنون محقق نشده است.
مفاد طرح اسموتریچ
برای درک بهتر نحوه تقسیمبندی مناطق در کرانه باختری باید نگاه دقیقتری به توافق اسلو داشته باشیم. در جریان توافق اسلو، کرانه باختری فلسطین به سه منطقه یعنی «ای»، «بی» و «سی» تقسیم شد.
مفاد طرح اسموتریچ شامل موارد زیر است:
- الحاق رسمی منطقه سی به اسرائیل و اعمال قوانین مدنی اسرائیل در این مناطق- گسترش شهرکسازیها، ازجمله قانونی کردن برخی شهرکهای غیرقانونی- کاهش اختیارات تشکیلات خودگردان فلسطین، بهویژه در مناطق تحت کنترل مشترک (منطقه بی)- فشار بیشتر بر فلسطینیان از طریق محدودیتهای اقتصادی و دسترسی به منابع پیامدهای احتمالی این طرح شامل افزایش تنشهای منطقهای، تضعیف روند صلح و نقض آشکار قوانین بینالمللی خواهد بود. بسیاری از کارشناسان این اقدامات را تهدیدی جدی برای چشمانداز حل و فصل دو دولتی میدانند.
نظر احتمالی دولت ترامپ
دولت ترامپ در گذشته از برخی اقدامات مشابه، مانند انتقال سفارت آمریکا به قدس و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان حمایت کرده بود. با توجه به سیاستهای ترامپ در حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، به نظر میرسد او نیز از طرح اسموتریچ حمایت کند. به احتمال زیاد، این حمایت در قالب تأکید بر «حق اسرائیل برای دفاع از خود» و «تحکیم امنیت اسرائیل» مطرح خواهد شد.
واکنشهای بینالمللی
این طرح با انتقادهای گسترده مواجه شده است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا اظهار کرده: «گسترش شهرکسازیها نه تنها امیدها برای صلح را تضعیف میکند، بلکه سبب افزایش تنشها در منطقه میشود».جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اما این طرح را «ناقض قوانین بینالمللی» توصیف کرده و خواستار توقف فوری آن شده است.همچنین اولاف شولتس، صدراعظم آلمان هشدار داده چنین اقداماتی پیامدهای خطرناکی برای ثبات منطقه خواهد داشت.البته این طرح در میان تودههای ملتها هم مخالفان قابل توجهی دارد و تقریباً در همه جای جهان تاکنون علیه آن تظاهراتهای مختلفی شکل گرفته است. بهطور کلی میتوان گفت طرح اسموتریچ با هدف الحاق بخشهای وسیعی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی، چالشی جدید برای ثبات منطقه و روند صلح خاورمیانه ایجاد کرده است. با وجود حمایتهای احتمالی از سوی برخی جناحهای سیاسی در آمریکا، این طرح هماکنون با مخالفت گسترده در سطح جهانی روبهرو شده و ممکن است بیش از هرچیز به ضرر دولت اشغالگر تمام شود. همین ملاحظات است که براساس آنها میتوان نتیجه گرفت این الحاق بهطور رسمی صورت نخواهد گرفت اما رژیم صهیونیستی میتواند با مطرح کردن دوباره آن، فرصتی برای برونرفت از باتلاق غزه و لبنان فراهم کند، چرا که ممکن است از این طرح بهعنوان اهرم فشاری برای ورود دوباره به میز مذاکرات استفاده کند.
خبرنگار: زینب رمضانی
نظر شما