تحولات لبنان و فلسطین

۲۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۰
کد خبر: 1028629

یک اقتصاددان نوشت: تقلید کورکورانه از نرخ دلالان در بازار ارز و متعاقب آن افت ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم عیناً اجرا کردن سیاست های لیبرالی آدام اسمیت و نئو لیبرالیسم بوده نه سیاستهای چپ یعنی قیمت گذاری دولتی.

افت ارزش پول ملی ناشی از اجرای سیاست های لیبرالی نه قیمت گذاری دولتی

دکتر عبدالمجید شیخی، اقتصاددان در واکنش به این جمله که می گویند «قیمت ها را خدا تعیین می کند» نوشت: این حرف بر خلاف نظریه پرداز بزرگ شهید صدر است. خداوند یهدی من یشاء و یضل من یشاء است. یعنی هدایت ابتدائی و پاداش ثانوی هدایتی دارد ولی ضلالت ابتدائی ندارد بلکه یضل به معنی ندادن پاداش ثانوی و رها کردن بنده متخلّف است. هدایت مسیر باز است و تعیین قیمت در مسیر هدایت معنی دارد.

وی در ادامه این یادداشت یادآور شد: اقتصاد در فقه اصل لا ضرر و لا ضرار داریم امام صادق ع مستخدم خود را از گرانفروشی گندم در وقت کمبود به شدت نهی کرد. زیرا کمبود و احتکار بود. یعنی بازار در قبضه محتکران و کمبود نیز حقیقی و جعلی بود.

بازار آزادی در دنیا وجود ندارد همه بازارها غیر رقابتی و تحت تاثیر نیروهای جانبی قرار دارند پس نرخ گذاری توسط بازار یک دروغ مرکب است‌. در کشور قدرت نرخ گذاری ارز تحت تسلط دلالان و بنگاه های انحصاری و وارد کنندگان و صادرکنندگان انحصارگر لائیک است.

اساس اقتصاد بر دو بنیان --نظام نرخ گذاری و ارزش گذاری پول داخلی و خارجی و-- نظام قیمت گذاری کالا و خدمات قرار دارد در شرایط موجود قدرت دست حاکمان مترف بازار است و واگذاری دو رکن یعنی آشوب. روایات زیادی از عملکرد امی المومنین و دستورات ائمه راجع به دخالت در بازار آمده از جمله نامه ۵۳ مالک اشتر

قرآن می گوید ولا تخسروالمیزان. بر خلاف صدر اسلام،امروزه میزان ارزش، ارزش ذاتی پول طلا و نقره نیست .چون پول اعتباری است و ترازوها نیز استاندارد است پس الان میزان ارزش پول و قدرت خرید پول است که باید مطابق یک شاخصی چون شاخص برابری قدرت خرید تعیین شود.

الان کم فروشی با ترازو ممکن نیست بلکه گران فروشی که روی دیگر کم فروشی است با افت ارزش پول ملی تحقق دارد. عمدتاً در قدیم در وزنه و قپان دستکاری می کردند و کم فروشی می کردند در پول چون دینار و درهم طلا و نقره پول نمی توانستند دستکاری کنند. به همین دلیل قرآن گفته ویل للمطففین. و نگفته وای بر گران فروشان. در حالی که هر دو دو روی یک سکه اند. پس این گزاره کاملا غلط است. برعکس تقلید کورکورانه از نرخ دلالان در بازار ارز و متعاقب آن افت ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم عیناً اجرا کردن سیاست های لیبرالی آدام اسمیت و نئو لیبرالیسم بوده نه سیاستهای چپ یعنی قیمت گذاری دولتی! در زمان آدام اسمیت ارزش پول ذاتی بود نه اعتباری. پس خطر دستکاری در ارزش پول وجود نداشت.

حضرت شعیب به سلطه گران بازار خطاب می کند که میزان را دستکاری نکنید وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ ) یعنی : ولا تنقصوا الناس حقوقهم فی الکیل والوزن.( وَلا تَعْثَوْا فِی الأرْضِ مُفْسِدِینَ ) که این کار شما افساد است. پس با وجود سلطه و سلطه گران بازار نمی شود نرخ ها را رها کرد. موضوع جبر بر نرخ گذاری دولت نیست. بلکه مشکل تضاد منافع ملاء و مترف با منافع و حقوق مردم است.

گوینده این گزاره «قیمت ها را خدا تعیین می کند» گویا شرایط ظلم ستمگران اقتصادی بر بازار را" اراده الهی" القا می کند. اگر انسان طاغی طغیان می کند به اراده تشریعی الهی نیست. بلکه در نظام تکوین نتیجه عمل به اراده انسان حاصل می شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.