تحولات لبنان و فلسطین

۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۸
کد خبر: 1029057

آلودگی هوا؛ قربانی سیاست‌گذاری‌های اشتباه یا بحران فرهنگی؟

فاطمه شاهسوند، پژوهشگر محیط زیست و توسعه پایدار

از دیرباز، مردم ایران و کشورهای همسایه مانند تاجیکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان به محیط زیست اهمیت زیادی می‌دادند.

با وجود آنکه پارادایم حفاظت از محیط زیست از سال ۱۹۷۲ در پی کنفرانس استکهلم به طور رسمی در جهان رواج یافت، در این مناطق نیز اعتقادات و باورهای محیط زیستی ریشه‌دار وجود داشته است. به عنوان مثال، مردم بومی گلستان به زبان محلی می‌گفتند: "با قطع بی‌مورد درخت مازی غضب خدا را می‌خزانیم"، که مازی همان درخت بلوط است. این نشان‌دهنده احترام به طبیعت و درختان در فرهنگ‌های بومی است. اما پرسش اینجاست که چرا امروز شاهد رقابت برای آلوده‌سازی و تخریب محیط زیست و منابع طبیعی در کلان‌شهرها و حتی روستاها هستیم؟

بحران‌های محیط‌زیستی مانند آلودگی هوا و دیگر مشکلات زیست‌محیطی، نه به‌طور ناگهانی بلکه به تدریج ایجاد شده‌اند. ریشه‌های این بحران‌ها در سیاست‌گذاری‌های حاکمیتی در چهار قرن گذشته و به ویژه یک سده اخیر نهفته است. تصمیمات و سیاست‌های نخبگان اجتماعی ابتدا به صورت تغییرات رفتاری و سپس با تکرار و گسترش این رفتارها به فرهنگ عمومی تبدیل شده است.

در دوران صفویه و پس از اعزام نخستین گروه از دانشجویان ایرانی به خارج کشور، ارتباطات فرهنگی با اروپا آغاز شد و در پی آن تغییرات فکری و فرهنگی در ایران شکل گرفت. پس از شکست‌های ایران در جنگ‌های ایران و روسیه در دوران قاجار، سیاستمدارانی مانند عباس میرزا تصمیم گرفتند برای جبران عقب‌ماندگی‌های ایران، افرادی را برای فراگیری علوم و فنون نوین به خارج کشور اعزام کنند. این روند سبب ورود فناوری‌های جدید و پارادایم‌های توسعه به ایران شد. در همین دوران، تمدن کاریزی که هزاران سال در ایران از آن استفاده می‌شد، جای خود را به سازه‌های وارداتی مانند چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق داد که نه تنها منابع آبی کشور را تهدید کرد بلکه فرهنگ‌های بومی را نیز کمرنگ کرد.

از سوی دیگر در یک سده اخیر، وابستگی اقتصاد ایران به نفت و گاز موجب بروز پدیده‌ای به نام بیماری هلندی در اقتصاد شد. این وابستگی به منابع فسیلی، موجب تورم، تضعیف صنعت و کشاورزی و رونق بخش‌های مسکن و خدمات و تقویت فرهنگ مصرف‌گرایی در جامعه شد. به علاوه، اصلاحات ارضی که در دوره‌های مختلف انجام شد، به خرد شدن زمین‌های کشاورزی و از بین رفتن ساختارهای بومی، حکمرانی، کشاورزی، منابع آب و در نتیجه کاهش کارایی در مدیریت منابع طبیعی انجامید.

توسعه در ایران بیشتر مبتنی بر نسخه‌های وارداتی و تقلیدی بوده است. پنج برنامه توسعه قبل از انقلاب و هفت برنامه توسعه پس از انقلاب که از سیاست‌های مشابه غربی تقلید می‌کردند، همگی به نوعی با مشکلاتی در تحقق اهداف مواجه شدند. این شیوه‌های برنامه‌ریزی که معمولاً به صورت جامع و کلان‌نگر بودند، امروزه به دلیل ناکارآمدی در بسیاری از کشورهای جهان منسوخ شده است.

مسئله آلودگی هوا یکی از چالش‌های اساسی کنونی است. اگر بخواهیم در این هوای آلوده که نفس می‌کشیم، منشا آلودگی هوا را درنظر بگیریم، به دو دسته طبیعی و صنعتی تقسیم می‌شوند.

عوامل طبیعی شامل گرد و غبار هستند که ناشی از بحران آب و خشکسالی و از بین رفتن پوشش گیاهی می‌باشند. عوامل صنعتی نیز شامل حمل‌ونقل، صنایع، پالایشگاه‌ها و دیگر فعالیت‌های صنعتی هستند که در ایجاد آلودگی هوا سهم دارند. این بحران‌ها به سیاست‌های اشتباه گذشته در خصوص مدیریت منابع آبی و محیط‌زیست باز می‌گردند که موجب تضعیف پوشش گیاهی و مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی شده‌اند.

در این میان می‌توان توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک را به‌عنوان یک راه‌حل برای کاهش وابستگی به نفت و سوخت‌های فسیلی درنظر گرفت. در حالی که این منابع به طور جدی در ایران مورد توجه قرار نگرفته‌اند.

علاوه بر این، راه‌حل‌های بلندمدت و پایدار باید جایگزین سیاست‌های کوتاه‌مدت و وارداتی شوند. همچنین برای حل مشکلات زیست‌محیطی و به‌ویژه آلودگی هوا، باید تمدن کاریزی (قنات‌ها) احیا شود و حکمرانی اقتصادی کشور و نسخه‌های توسعه متناسب با شرایط بومی و فرهنگی ایران اصلاح شوند.

متاسفانه مدیران و متولیان این موضوع در کشور حاضر به اجرای اقدامات بلند مدت نیستند. یکی از دلایل آن را باید در عصر جدید رسانه سالاری جست و جو کرد که در کنار اثرات مثبت خود، گاه تاثیرات عکس دارد و مدیران را وارد تله‌ای می‌کند که بنده آن را "تله هجوم رسانه‌ای" نامیده‌ام. با درگیر شدن در این تله سیاستمداران برای پاسخگویی به افکار عمومی مجبور می‌شوند دست به کارهای کوتاه مدت و زود بازده بزنند.

آلودگی هوا مسئله‌ای زمان‌بر است، زیرا مربوط به برنامه توسعه پایدار می‌شود. به عنوان مثال نمی‌توان با قطع مازوت سوزی که سهم پایین ده درصدی در آلودگی هوا دارد، به درمان ریشه‌ای دست یافت.

علاوه بر این تغییر دائم مدیران، کوتاه بودن اقدامات را در پی دارد. معمولاً مدیری که به تازگی مسئولیت پذیرفته است، برنامه‌های مدیران قبلی را اجرا نمی‌کند.

یکی دیگر از چالش های پیش روی در این خصوص، بی توجهی به موضوعات آمایش و سرزمینی در شهرسازی و معماری‌ها است. تهران را درنظر بگیرید؛  تمرکز سرمایه در این شهر به جای توسعه به صورت متوازن در شهرهای مختلف موجب رفت و آمد روزانه میلیون‌ها نفر به پایتخت شده است؛ جمعیت فراوانی که به آب، هوا، انرژی و غذا نیاز دارد. با وجود اقدامات شهرداری تهران برای مقابله با آلودگی هوا، انبوه سازی‌ و بلندمرتبه‌سازی‌های گسترده به موانعی برای حرکت جبهه‌های هوا و خروج آلودگی‌ها تبدیل شده‌اند.

همه آنچه گفته شد موجب شده است شهروندان در تهران و کلانشهرهای کشور، فرصت زیستن در هوای پاک را دست بدهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.