تحولات منطقه

براساس آخرین آماری که علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران ارائه داده است در کشور بیش از 22 هزار مجوز نشر داریم که حدود 5 هزار ناشر فعال‌اند یعنی در یک‌سال حداقل یک کتاب چاپ یا تجدید چاپ کرده‌اند.

شیوع تب اخذ مجوز نشر؛ پز اجتماعی یا راهی برای پول درآوردن؟
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گفته مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، در سال بیش از ۷۰ هزار عنوان کتاب چاپ می‌شود که توسط ۵ هزار ناشر فعال و ۵۰ هزار نویسنده انجام می شود.

آمارهای نشر هم در فاصله یکسال، حکایت از کاهش شمارگان،‌ افزایش عناوین و افزایش قیمت کتاب دارد که از میان تعداد عناوین منتشر شده نشر طی بازه زمانی یکساله، سهم کتاب اولی ها بیشتر از تجدید چاپ ها بوده و میانگین شمارگان هم کاهش ۷ درصدی نسب به سال گذشته داشته است.

احسان رضایی، نویسنده و ناشر با بیان اینکه از میان چند هزار ناشر، تعداد ناشران برجسته و تخصصی به 100 تا هم نمی رسد بر اهمیت تغیر ریل از کمیت به کیفیت در حوزه نشر تاکید کرده و به خبرنگار ما می گوید:  گرفتن مجوز نشر، کار سختی نیست. مجوز اولیه سه سال اعتبار دارد و بعد از چاپ 15 عنوان کتاب بدون شکایت، مجوز انتشارات دائمی می شود.

به باور او، در کشور ما شوق و شهوت گرفتن مجوز وجود دارد و عده ای فقط دنبال اخذ مجوز فلان و بهمان هستند.  رضایی اضافه می کند: گروهی از این افراد هم با این مجوزها، کتاب سازی می کنند تا از مزایایی همچون کاغذ یارانه ای بهره مند شوند. کسانی که زرنگ تر هستند از مواهب قانونی مجوزهایشان استفاده می کنند و عده ای دیگر فقط پزش را می دهند یا می خواهند کتابشان را خودشان چاپ کنند.

به گفته او، امکان دیگری هم به اسم ناشر-مولف وجود دارد که اگر جایی کتاب نویسنده ای را چاپ نکرد می تواند از فرصت خودانتشاری اثرش استفاده کند و همه چیز برای چاپ کتاب توسط خودش مهیاست!

* خطر نویسنده های بی سواد

نویسنده کتاب «آداب کتاب خواری» به نقش ناشران حرفه ای و برجسته در بهبود چرخه طبیعی این صنعت اشاره کرده و می گوید: در همه جای دنیا، ناشران بسیار سخت گیر هستند و هر کتابی را منتشر نمی کنند یا ویراستاران سخت گیری دارند. ناشران در آنجا قدرت دارند به قدری که آثار نویسنده های شناخته شده را هم برای چاپ رد می کنند ولی در ایران، این اتفاق نمی افتد. نویسنده می داند که اثرش حتما چاپ می شود بویژه اگر مشهور باشد ناشران بدون چون و چرا، کتابش را چاپ می کنند.

رضایی اضافه می کند: اگر نویسنده گمنامی باشد و ناشران شناخته شده، اثرش را چاپ نکنند در خیابان انقلاب تهران، تراکت پخش می کنند که با چند میلیون تومان، نویسنده شوید.  حدود 10 تا 15 نسخه از کتاب را منتشر می کنند و به کتابخانه ملی و  کتابخانه های عمومی می دهند. این اتفاق در دراز مدت به صنعت نشر و کتابخوانی آسیب می زند.

او خاطرنشان می کند: شاید روند چاپ کتاب راحت شده باشد ولی در دراز مدت آسیب زا است. در داوری جشنواره های ادبی، کتابهای زیادی را می دیدم که نویسنده اش نگارش عادی را بلد نبود، افعال را اشتباه به کار می برد و شکسته نویسی بی جا داشت یعنی نتوانسته بود از پس نوشتن چند ده صفحه بدون غلط املایی و ادبی برآید ولی صاحب کتاب بود.

* زمانی می رسد که همه نویسنده شده اند

این منتقد ادبی یکی از دلایل شیوع تب نویسندگی را علاوه بر پز اجتماعی، ارتقای شغلی و اداری هم دانسته و عنوان می کند: مثل الان که همه بلاگر شده اند، زمانی می رسد که همه نویسنده شده اند و در روزمه شان، چند کتاب چاپ شده دارند در حالیکه یک زمانی، کتاب چاپ کردن کار سختی بود ولی الان به سادگی کتاب می نویسند.

به باور رضایی، این اتفاق به کتابخوانی هم ضربه می زند و توضیح می دهد: کتابسازی در حوزه کودک و نوجوان بسیار شایع است چون این ذهنیت غلط وجود دارد که نوشتن برای کودک و نوجوان، کار آسانی است یعنی همان قصه های شبانه ای که برای فرزندشان تعریف می کنند را می نویسند و به عنوان کتاب کودک منتشر می کنند! در حالیکه سرودن شعر و نگارش داستان کودک بسیار دشوار است  و حتی سخت تر و حساس تر از شعر و داستان بزرگسال؛ شعر و داستان خردسال بایستی توسط روانشناس کودک و نوجوان ازریابی شود.

او تاکید می کند: اگر کتاب خوب تولید شود مردم می خوانند و در سالهای اخیر، کتابهای پرفروشی را داشتیم که همین مردم به اصطلاح کتاب نخوان، خریده و خوانده اند.

* سودآوری از سهمیه های دولتی

دکتر اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبی یکی از دلایل شیوع تب مجوزگرایی در صنعت نشر را حمایت های دولتی بویژه در موضوع سهمیه کاغذ دانسته و به خبرنگار ما می گوید: ناشران سهمیه کاغذ دولتی را می گیرند و اختلاف قیمت آن با بازار آزاد، برایشان سود آور است به طوریکه برخی ناشران فقط تا تعدادی که مجوزشان لغو نشود، کتاب منتشر می کنند. تعداد زیادی ناشر وابسته به نهادهای حاکمیتی داریم که چون سودآوری برایشان اهمیتی ندارد، بودجه می گیرند تا کتاب چاپ کنند. تعدادشان این ناشران، خیلی زیاد است و کتابهایی را چاپ می کنند که مشتری زیادی در بازار ندارد و بعد از چاپ در مراکز دولتی  و کتابخانه های عمومی و نهادهای فرهنگی توزیع می کنند.

به گفته او، برخی از این ناشران فقط برای فروش به نهادها و مراکز دولتی، کتاب چاپ می کنند و صاحبان این انتشاراتی ها هم بازنشستگان یا وابستگان به همان دستگاه هایی هستند که کتابها را می خرند.

این شاعر طنزپرداز با اشاره به حمایت هایی همچون بیمه و مستمری برای نویسندگان خاطرنشان می کند:  تعدادی ناشر هم داریم که از مولفان پول می گیرند تا برایشان کتاب بسازند،  چند نسخه از آن کتاب را چاپ کنند تا آن فرد به عنوان مولف، بیمه شود و در صورت داشتن تعداد عناوین مشخصی در سال، از مستمری هم بهره مند شوند.

* بساط ناشران دولتی باید جمع شود

امینی معتقد است هرجا پول نفت به میان بیاید راه فساد و سوء استفاده نیز باز می شود و می گوید: منافع مادی و امتیازات دیگری هم در پشت ماجرا وجود دارد که میل به گرفتن مجوز نشر زیاد است وگرنه کشور ما به این تعداد ناشر احتیاجی ندارد.

این استاد دانشگاه تاکید می کند: ناشر دولتی، موضوع بی معنایی است چرا هر دستگاه دولتی کوچک و بزرگ برای خودش کتاب چاپ می کند؟ این به نفع بازار کتاب نیست چون قدرت بخش خصوصی به اندازه دستگاه های دولتی نیست، بخش خصوصی ناگزیر است که کسب درآمد کند ولی دستگاه های دولتی، ضرورتی به کسب درآمد نمی بینند بنابراین هر کتابی را در هر تعدادی که بخواهند چاپ می کنند. این شرایط، رقابت عادلانه را از بین می برد. ضمن اینکه امکانات و اختیاراتی که دستگاه های دولتی برای تبلیغ و توزیع کتابهایشان دارند، بخش خصوصی ندارد.

این داور جشنواره های ادبی می گوید: چند شاعر را می شناسم که وقتی کتابشان چاپ می شود، تعداد زیادی را برای مراکز و نهادهای فرهنگی مختلف می خرند تا به ستادهای نماز جمعه، کتابخانه های عمومی، مدارس، پادگان ها و ... بفروشند طبیعی است که چند چاپ این کتاب به همین شکل تمام می شود و فقط قفسه های کتابخانه ها و نهادهای دولتی را پر می کند.

به باو او این چرخه طبیعی در صنعت نشر نیست و می افزاید:  بسیاری از دستگاه های دولتی هم این کتاب ها را می خرند تا هدیه بدهند. گاهی که برای سخنرانی یا داوری به جاهای مختلف می روم، تعدادی زیادی از این کتابها را هدیه می گیرم که به کارم نمی آید.

امینی تنها راه حل برون رفت از بحرانها و مشکلات صنعت نشر را عدم دخالت نهادهای دولتی در این عرصه دانسته و یادآور می شود: بایستی هرگونه حمایت از کار فرهنگی، چاپ و نشر برداشته شود و اجازه بدهند که این حوزه، چرخه طبیعی خودش را طی کند. پول نفت را خرج یارانه کاغذ نکنند تا کتابهایی که ارزش چاپ شدن دارد منتشر شود. این تصور اشتباه است که هرجا پول نفت را خرج کنیم، حاصلش خوب می شود درحالیکه فسادآور است و غیراهل هم برای سوء استفاده به آن حوزه ورود می کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.