بهگزارش قدس آنلاین، صنعت برق ازجمله مهمترین صنایع در ایجاد رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی است و حتی بهعنوان یکی از پایههای اصلی اقتصاد جهانی مطرح میشود. علت اینکه گفته میشود برق یک صنعت استراتژیک در بحث پیشرفت و توسعه است این است که این صنعت امکان بهکارگیری فناوریهای مدرنتر را فراهم میکند و با توجه بهاینکه بهعنوان یک انرژی پاک شناخته میشود در نتیجه کمترین میزان آلایندگی را ایجاد میکند.
گفته میشود بهصورت میانگین سالانه بیش از ۲۸۰ روز آفتابی در ایران داریم(بیش از دوسوم سال) و میزان تابش خورشیدی در ایران حدود هزارو۸۰۰ تا ۲هزارو۲۰۰ کیلووات ساعت بر مترمربع در سال تخمین زده میشود که البته بالاتر از میزان میانگین جهانی است و بهنوعی فرصتی برای ما بهمنظور بهرهگیری از این انرژی محسوب میشود.
این اعداد و ارقام نشان میدهد ایران یکی از کشورهای دارای ظرفیت بالای انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه خورشیدی است. متخصصان میگویند میزان تابش انرژی خورشیدی در نقاط مختلف جهان متغیر است، اما کمربند خورشیدی زمین، بیشترین تابش را دارد که خوشبختانه ایران در نواحی پرتابش این کمربند واقع شده است، بههمین دلیل بهرهگیری از تجهیزات خورشیدی در ایران میتواند نهتنها انرژی کشور خودمان را تأمین کند که حتی میتوان از این امکان استفاده کرد و با صادرات آن به وزنهای در این حوزه تبدیل شد.
جعفر محمدنژاد، سخنگوی سازمان انرژی تجدیدپذیر در سال۱۴۰۱ اعلام کرده بود «کشور ما ظرفیت ایجاد بیش از ۱۲۰هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی و حدود ۴۰هزار مگاوات نیروگاه بادی که در مجموع ۱۶۰هزار مگاوات میشود را دارد؛ هرچند ظرفیتهای کشور بیش از این اعداد است».
اما میزان تولید برق ما از نیروگاههای خورشیدی روزانه تنها حدود ۲۰۰ مگاوات و از نیروی باد روزانه حدود ۶۰۰ مگاوات است. آنچه تا بهامروز موجب شده ما نتوانیم از این منابع بهدرستی استفاده کنیم در درجه نخست نگاهی است که هنوز مسئولان امر به سوختهای فسیلی دارند و بهاین باور نرسیدهاند که میتوان از توان خورشید بهره برد و دوم عدم اطمینانی است که برای بخشخصوصی بهوجود آوردهاند و همین عدم اطمینان سبب شده این بخش تمایلی به سرمایهگذاری در این زمینه نداشته باشد. بههمین دلیل ایجاد امکان برای سرمایهگذاران خارجی فرصت مغتنمی است که میتواند ضمن توسعه در این بخش، امکان انتقال فناوری را هم فراهم کند. هرچند در این زمینه هم نیازمند ایجاد تضمینهایی برای سرمایهگذاری هستیم تا سرمایهگذار خارجی رغبت آمدن به ایران برای سرمایهگذاری را داشته باشد.
سازمان همکاریهای اقتصادی اکو ازجمله سازمانهایی است که این فرصت را برای اعضایش فراهم کرده تا بتوانند با برقراری ارتباط مؤثر، زمینه تولید و گسترش این قبیل انرژیها را فراهم کنند و ایران هم میتواند ضمن استفاده از توان این سازمان بهمنظور جذب سرمایهگذاری خارجی برای ارتقای زیرساختهای انرژی، امکانی برای انتقال و فروش انرژی به این کشورها را هم ایجاد کند بهویژه اینکه ما کشورهایی چون افغانستان و پاکستان را در همسایگی خود داریم که اتفاقاً خواهان برق ما هستند و ایران هماینک هم به آنان برق صادر میکند و از طرفی باتوجه بهاینکه بهگفته مسئولان، ما طی سالهای اخیر برای تجهیز زیرساختهای خود بسیار هزینه کردهایم؛ از این امکان برخوردار هستیم که از همسایگان خود(ترکمنستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان) که هماینک هم برق از آنان وارد میکنیم، اقدام به خرید برق کنیم و سپس آن را به دیگر همسایگان خود بفروشیم.
علاوه بر انرژی خورشیدی، ایران از گستردگی مطلوبی برای ایجاد توربینهای بادی برخوردار است و مرزهای آبی دریای خزر و خلیجفارس هم ظرفیتهای لازم را برای بهکارگیری نیروگاههای برقی فراهم کرده است.
بههمه این موارد اضافه کنید که ما سدهای فراوانی در کشور داریم که به ظرفیتهایمان برای بهرهگیری از انرژیهای پاک افزوده است، بنابراین ایران از زیرساختهای عظیمی برای بهرهگیری از انواع انرژی برخوردار است و چنانچه بتوانیم زمینه جذب سرمایهگذار را فراهم کنیم، خواهیم توانست بههمان رؤیایی که سالهاست در سر میپرورانیم؛ یعنی تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، برسیم.
علاوه بر موارد گفته شده، وجود سازمان همکاریهای اقتصادی اکو این امکان را برای کشورهای عضو فراهم کرده که با ایجاد بازار مشترک انرژی که اتفاقاً یکی از گزینههایی است که کارشناسان بر آن تأکید دارند؛ میتوانیم بازار مشترک قدرتمندی در منطقه ایجاد و با فروش آن بهدیگر نقاط آسیا و یا اروپا به یک قدرت حداقل در زمینه انرژی تبدیل شویم.
کارشناسان بر این عقیدهاند برای بهره بردن از یک بازار برق منطقهای کارآمد که در آن امکان مبادلات برق میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تمامی کشورهای عضو وجود داشته باشد؛ ابتدا باید زیرساختهای تولید و انتقال آن به لحاظ فنی و قانونی میان کشورهای عضو بهوجود آید و دوم اینکه چون کشورهای عضو سازمان عموماً خود تولیدکننده هستند و بهنوعی رقیب هم محسوب میشوند، برای اینکه بتوانند در این زمینه با هم تعامل سازندهای داشته باشند نیازمند یک نقشه راه هستند، همچنین برای دستیابی به چنین تعاملی، تشکیل کارگروههای تخصصی در این بازار مشترک و ایجاد شورایی که متشکل از شخصیتهای قانونی و سیاسی باشد تا این شورا توان تدوین دستوالعملهای مورد نیاز را داشته باشد، امری ضروری است.
البته ایجاد بازار مشترک انرژی(که میتواند علاوه بر برق، دیگر انرژیها را هم شامل شود) در میان کشورهای عضو سازمان اکو، امری نیست که بخواهد برای نخستین بار در سطح جهان مطرح شود، ما بازار انرژی یکپارچه در اتحادیه اروپا را هم داریم که مدتهاست با درنظر گرفتن سه بسته انرژی که هر بسته شامل قوانین مختلفی است، تشکیل شده، بنابراین تجربههای جهانی چنین بازاری هست و ما بهراحتی میتوانیم از این تجربهها بهره بگیریم.
نظر شما