پزشکی که سالها مشغول درمان بیماران بوده، در کنار تسکین دردهای جسمی، گاهی با چالشهای پیچیدهای روبهرو میشود که کمتر کسی به آن توجه میکند؛ چالشهایی که ربطی به دارو و درمان ندارد، بلکه با دردهای روحی و ضرورت حمایتهای عاطفی بیماران و همراهانشان گره خورده است.
مسئولیت اجتماعی پزشکان فراتر از درمان بیماریها و تجویز دارو است؛ آنها باید در کنار علم پزشکی به بهبود کیفیت زندگی بیماران نیز توجه داشته باشند. این مسئله شامل آموزشهای مرتبط با نحوه تعامل صحیح با بیماران، اطلاعرسانی درست و درک نیازهای روانی آنان است. در این مسیر، پزشکان باید بیاموزند چگونه یک خبر بد را با دقت و همدلی به بیمار منتقل کنند یا چگونه در مواجهه با شکایتها و نگرانیهای بیماران، به صورت حرفهای و انسانی برخورد کنند.
متأسفانه این آموزشها که به منش و آداب پزشک بودن معروف است، در بیشتر دورههای آموزشی پزشکی نادیده گرفته میشود. در حالی که این جنبههای انسانی میتواند تفاوت بزرگی در تجربه بیماران ایجاد کرده و به دوام و رضایت در روابط پزشک و بیمار کمک کند.
شفافیت و صداقت در ارائه اطلاعات
بابک الیاسی، متخصص اطفال در این خصوص به ما میگوید: یک پزشک باید فراتر از دانش و مهارت پزشکی، ویژگیهایی همچون همدلی عمیق، صداقت بیقید و شرط، شفافیت در کلام و رفتار، احترام به شأن انسانی بیمار و توانایی برقراری ارتباط مؤثر را در خود پرورش دهد. این اصول اخلاقی به ایجاد اعتماد متقابل میان پزشک و بیمار کمک میکند و درمان را در مسیر موفقیتآمیزتری قرار میدهد. آموزش این ویژگیها باید جزء جدانشدنی نظام آموزشی پزشکی باشد و این مهم از طریق برنامههای عملی مبتنی بر نقشآفرینی، مطالعات موردی و بازآموزیهای منظم برای متخصصان، قابلتحقق است.
او با بیان اینکه شفافیت و صداقت در ارائه اطلاعات به بیمار، پایهگذار رابطهای مبتنی بر اعتماد و احترام است، اظهار میکند: اطلاعرسانی دقیق درباره وضعیت بیماری و روند درمان به بیمار امکان میدهد تصمیماتی آگاهانه برای آینده خود بگیرد و با آرامش بیشتری در فرایند درمان مشارکت کند. این صداقت، ضمن حفظ شأن انسانی بیمار، موجب کاهش اضطراب او میشود و زمینهای برای همکاری مؤثر در طول درمان فراهم میکند.
به گفته این متخصص اطفال، تعامل با بیماران باید براساس احترام به فردیت و احساسات انسانی آنها شکل گیرد. او میافزاید: گوش دادن فعالانه به دغدغهها و نگرانیهای بیمار، سنگبنای این ارتباط است. اولویت من در تعامل با بیماران، ایجاد فضایی امن و آرام برای آنهاست تا بتوانند بدون نگرانی، مشکلات خود را بیان و احساس کنند سلامت آنها دغدغه اصلی من است.
از طرفی برخورد با بیماران مضطرب یا ترسان، نیازمند ظرافت و توجه ویژه است. در چنین شرایطی با زبانی ساده و لحنی آرام، وضعیت بیمار و مراحل درمان را برای او توضیح میدهم. همچنین اگر احساس کنم بیمار به حمایت روانشناختی بیشتری نیاز دارد، او را به مشاور یا روانشناس ارجاع میدهم. درواقع هدف اصلی، کاهش اضطراب بیمار و تقویت اعتماد او به فرایند درمان است.
دغدغههای بیمار باید شنیده شود
وی درخصوص ارائه اطلاعات به بیمار و مدیریت حساسیتهای اطلاعاتی اینگونه توضیح میدهد: اطلاعرسانی به بیمار باید با درنظر گرفتن وضعیت روحی او و در قالبی تدریجی انجام شود. اطلاعات حساس را نباید به شکلی ارائه داد که بیمار را مضطرب یا مأیوس کند. در مواقع خاص، همراهی یک مشاور یا فرد معتمد بیمار میتواند کمککننده باشد. تصمیمگیری درباره سطح و نوع اطلاعاتی که باید ارائه شود، بر پایه درک عمیق از بیمار و شناخت شرایط او انجام میشود.
همچنین مشارکت بیمار در تصمیمگیریهای درمانی حق مسلم او است. این مشارکت نهتنها به بیمار کمک میکند حس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشد، بلکه موجب بهبود نتایج درمانی میشود. من وظیفه دارم اطلاعات کاملی درباره روشهای درمانی مختلف و عوارض احتمالی آنها ارائه دهم و تصمیم نهایی را با همراهی بیمار و خانوادهاش بگیرم.
الیاسی با اعتقاد به اینکه مدت زمان ویزیت هر بیمار به پیچیدگی وضعیت او بستگی دارد، میگوید: حتی در شرایط پرمشغله نیز باید زمانی کافی برای شنیدن دغدغههای بیمار و بررسی دقیق شرایط او اختصاص داد. هرچند فشار کاری ممکن است محدودیتهایی ایجاد کند، اما تلاش میکنم کیفیت را فدای کمیت نکنم و هر بیمار احساس کند توجه و تمرکز کافی دریافت کرده است.
اصول اخلاقی، ستون فقرات حرفه پزشکی است و حتی باید در دشوارترین شرایط کاری رعایت شود. فشار کاری هرچقدر هم زیاد باشد، نمیتواند توجیهی برای نادیده گرفتن احترام به بیمار، عدالت در رفتار و شفافیت در عمل باشد. پایبندی به این اصول، نهتنها اعتبار حرفهای پزشک را حفظ میکند، بلکه به بهبود سلامت روانی و جسمی بیماران نیز کمک میکند.
ضرورت توجه به مهارتهای ارتباطی در دورههای آموزشی پزشکی
ابراهیم رزمپا متخصص گوش، حلق و بینی و عضو هیئت مدیره انجمن راینولوژی ایران نیز با بیان اینکه دورههای آموزشی پزشکی باید فراتر از انتقال صرف اطلاعات علمی باشند و به مهارتهای ارتباطی نیز توجه ویژهای داشته باشند، به خبرنگار ما میگوید: یکی از مسائل مهم در این زمینه نحوه برخورد با بیماران و همراهان آنهاست. در شرایط بحرانی، پزشک باید توانایی مدیریت بحران و برقراری ارتباط مؤثر با بیمار و خانواده وی را داشته باشد. توضیح دقیق و شفاف اقدامات درمانی و فرایندهای پزشکی برای بیمار و همراهانش اهمیت زیادی دارد، زیرا ناآگاهی و ارتباط نداشتن صحیح میتواند موجب بروز شکایت و نارضایتی از سوی بیماران شود.
او ادامه میدهد: مطالعات نشان داده در بسیاری از موارد، حتی اگر درمان بهدرستی انجام شود و نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد، برخورد نامناسب با بیمار یا همراه او میتواند منجر به شکایت و مراجعه به مراجع قضایی شود. در حقیقت، ارتباط منطقی و حرفهای میان پزشک و بیمار میتواند از بروز بسیاری از مشکلات و نارضایتیها جلوگیری کند. این مسئله تنها محدود به دنیای پزشکی نیست و نیازمند فرهنگسازی در سطح جامعه است تا اهمیت ارتباطات انسانی و برخوردهای صحیح در همه حوزهها بهدرستی درک شود.
استادتمام دانشگاه علوم پزشکی تهران با تأکید براینکه پزشکان بهویژه آنهایی که در اورژانس مشغول به کار هستند، تحت فشارهای روحی، جسمی و استرسهای فراوانی قرار دارند، بیان میکند: ضروری است بیماران و همراهان آنها این شرایط را درک کنند. در بسیاری از مواقع، نباید تصور شود در صورت بروز هرگونه مشکل، پزشک به بیمار رسیدگی نکرده یا کوتاهی کرده است. بیشتر پزشکان با توجه به سوگند حرفهای که خوردهاند، بهشدت متعهد به کار خود هستند و مسئولیت اقدامات درمانیشان را جدی میگیرند. البته همانطور که در هر حرفهای مشکلاتی پیش میآید، در پزشکی نیز چنین مسائلی رخ میدهد. برای مثال هنگام پرسش از پزشک درباره تضمین موفقیت یک عمل جراحی، باید توضیح داده شود در پزشکی هیچگونه تضمینی برای نتیجه اعمال جراحی وجود ندارد. بسیاری از عوارض پیشبینی نشده وجود دارند و این نکته باید به بیمار و همراهان او به وضوح منتقل شود.
فرایند دوجانبه ارتباط پزشک و بیمار در بهبود درمان
رزمپا خاطرنشان میکند: این موضوع یک فرایند دوجانبه است؛ هم پزشک باید اطلاعات لازم را به بیمار و همراهانش بدهد و هم خود بیمار یا اطرافیانش باید سؤالات و نگرانیهای خود را مطرح کنند. اگر این ارتباط منطقی و آگاهانه میان پزشک و بیمار برقرار باشد، فرایند درمان بهتر پیش میرود. در کار پزشکی بهویژه در جراحیها، بروز عوارض جزئی بخشی از روند درمان است که در تمامی مراکز پزشکی معتبر و حتی در بهترین بیمارستانها و توسط بهترین جراحان نیز ممکن است اتفاق بیفتد. نکته مهم این است چگونه با این عوارض برخورد میشود. پزشکی که هنگام بروز عارضه، با بیمار و همراهانش صحبت میکند، توضیح میدهد چه مشکلی پیش آمده و پیگیر برطرف کردن آن است، حتی اگر لازم باشد با همکاران خود مشورت و از تجربیات دیگران بهرهبرداری کند تا مشکل به بهترین شکل ممکن اصلاح شود، میتواند اعتماد بیمار و همراهان را جلب کند.
او میافزاید: وقتی بیمار یا همراهانش احساس کنند پزشک مسئولیتپذیر و پیگیر حل مشکل است، حتی در شرایطی که عارضهای رخ دهد، برخورد منطقی و آرامتری با وضعیت خواهند داشت. این تعامل مثبت و مسئولیتپذیر موجب کاهش استرس و نگرانیها و در نهایت ارتقای کیفیت درمان میشود. از طرفی مسائل رسانهای در دنیای امروز تأثیر زیادی بر افکار عمومی دارند و گاهی اوقات میتوانند مشکلاتی را که در نظامهای درمانی پیش میآید بزرگ کرده و جنبههای منفی را برجسته کنند. متأسفانه در برخی مواقع، رسانهها به جای توجه به جنبههای مثبت و حرفهای پزشکی بیشتر بر مشکلات و چالشها تمرکز کرده و این موضوع ممکن است منجر به ایجاد جو منفی ضد پزشک در جامعه شود. ممکن است در برخی موارد مشکلات یا عوارضی پیش بیاید، اما این مسائل نباید بهگونهای در رسانهها پوشش داده شوند که موجب تحریک و تشویش بیماران و همراهان آنها شود.
این متخصص گوش، حلق و بینی یکی از دلایل بروز درگیریها میان کادر درمان و همراهان بیمار در مراکز اورژانس و بیمارستانها را سوءتفاهمها و نبود درک متقابل میداند و میگوید: این وضعیت بهویژه زمانی که به جنبههای منفی دامن زده میشود، میتواند سبب تشدید بحران و نارضایتی میان مردم شود. بنابراین نقش رسانهها بسیار مهم است. آنها باید سعی کنند جو آرامی ایجاد و از دامن زدن به مشکلات خودداری کنند.
نمونهای از این وضعیت، اتفاقاتی است که در برخی شهرها مانند یاسوج رخ داده است. در آنجا، یک پزشک خوشنام که سالها به مردم خدمت کرده و تمام امکانات برای مهاجرت به کشورهای دیگر را داشت، به خاطر سوءتفاهمهایی که احتمالاً رسانهها در آن نقش داشتند، دچار مشکلات جدی شد. این نوع برخوردهای رسانهای میتواند تأثیرات منفی بر جامعه پزشکی و رابطه میان پزشک و بیمار داشته باشد.
شفافیت اطلاعات در درمان بیماران
رزمپا اظهار میکند: در بسیاری از کشورها یکی از اصول مهم در نظامهای بهداشتی، این است بیمار باید بهطور کامل از وضعیت خود آگاه باشد و تصمیمگیری در مورد درمان باید براساس اطلاع کامل او انجام شود. این اصل به بیمار این حق را میدهد اطلاعات موردنیاز را دریافت و سپس انتخاب کند چه درمانی را ترجیح میدهد. به عنوان مثال اگر تصمیم به انجام جراحی گرفته شود، بیمار باید در جریان تمام جزئیات قرار گیرد تا پس از عمل هیچگونه ابهام یا نارضایتی از نتیجه درمان نداشته باشد.
با این حال، در برخی مواقع، همراهان بیمار از پزشک درخواست میکنند اطلاعات مربوط به بیماری را به دلیل شرایط روحی بیمار، بهطور کامل به او منتقل نکند. این درخواست ممکن است به دلیل نگرانی از آسیب روحی یا ناامیدی بیمار باشد. اما نکتهای که باید در نظر گرفت این است حتی در این مواقع نیز حق بیمار در اطلاع از وضعیت خود باید رعایت شود. انتقال ندادن شفاف اطلاعات به بیمار میتواند منجر به نبود هماهنگی و تفاهم میان پزشک و بیمار شود که در نهایت ممکن است پس از درمان، بیمار از نتیجه ناراضی باشد. همچنین درخصوص بیماریهای جدی و خطرناکی مانند سرطان، اطلاعرسانی باید بهگونهای باشد که بیمار از وضعیت خود آگاه شود و بتواند در روند درمان مشارکت کند. این اطلاعرسانی نباید سبب ترس یا ناامیدی بیمار شود، بلکه باید بهگونهای باشد که بیمار احساس کند درک کامل از وضعیت خود دارد و قادر به همکاری با پزشک برای مقابله با بیماری است. شفافیت در ارتباط با بیمار نه تنها به درمان بهتر کمک میکند، بلکه اعتماد بیمار را به پزشک و روند درمان نیز تقویت میکند.
وی معتقد است: در بیماریهای غیرقابل درمان یا سخت مانند سرطان پیشرفته، پزشک باید حقیقت وضعیت بیمار را به او بگوید، اما در عین حال باید امید و انرژی مثبت را نیز به او منتقل کند. دادن امید و برخورد مثبت میتواند به بیمار انگیزه دهد تا بهتر با بیماری مقابله کند، بدون اینکه واقعیت شرایط پنهان شود. این موضوع سبب تقویت روحیه بیمار و کمک به بهبود کیفیت زندگی او میشود.
اهمیت حریم خصوصی بیمار و فضای مناسب در مراکز درمانی
این استاد دانشگاه درخصوص اختصاص زمان به ، اینگونه توضیح میدهد: زمانی که برای بیمار گذاشته میشود، به نوع بیماری بستگی دارد. گاهی برای بیماریهایی مثل سرگیجه که نیاز به بررسی کلی و انجام آزمایشهایی دارد، ممکن است معاینه و بررسیها تا یک ساعت طول بکشد. اما در برخی موارد مانند شکستگی بینی، تشخیص معمولاً واضح است و ممکن است تنها چند دقیقه برای معاینه و بررسی عوارض جانبی لازم باشد. بنابراین نمیتوان برای همه بیماریها زمان مشخصی تعیین کرد.
در مواردی که پزشک تعداد زیادی بیمار را در روز ویزیت میکند (مثلاً ۱۰۰ بیمار یا بیشتر) ممکن است زمان کافی برای معاینه دقیق هر بیمار وجود نداشته باشد. در این شرایط، به دلیل فشار زمانی، پزشک ممکن است نتواند بهطور کامل به نیازهای هر بیمار رسیدگی کند. این نوع معاینات سریع میتواند به کیفیت درمان آسیب بزند. نکته دیگری که در پزشکی بسیار مهم است این است تشخیص باید چندبعدی باشد و نباید تنها به یک جنبه از مشکل بیمار توجه شود. وقتی فردی با مشکلی مانند سرگیجه به پزشک مراجعه میکند، تنها تشخیص آن مشکل کافی نیست. پزشک باید بررسی کند آیا این مشکل ممکن است با بیماریهای دیگری مانند کمکاری تیروئید، کمخونی، مشکلات قند خون یا فشار خون مرتبط باشد یا خیر.
این متخصص عنوان میکند: پزشکان مسئولیت زیادی در قبال خود، بیماران، وجدانشان و جامعه دارند. اما این مسئولیت زمانی بهدرستی انجام میشود که شرایط کاری نیز مناسب باشد. در بسیاری از مواقع، بهخصوص در درمانگاهها یا اورژانسها، پزشکان با تعداد زیادی بیمار و نیروی کم روبهرو هستند؛ در این شرایط، انتظارات باید متعادل و منطقی باشد.
به عنوان مثال، بیمار باید حریم خصوصیاش رعایت شود، یعنی هنگام معاینه یا مشاوره، تنها پزشک یا دستیار پزشک حضور داشته باشد و بیمار در فضایی آرام و خصوصی قرار گیرد. اما در درمانگاهها یا اورژانسها به دلیل تعداد زیاد بیماران و فضای محدود، این مسائل گاهی رعایت نمیشود.
با وجود این مشکلات، پزشکان اغلب با مسئولیتپذیری و تعهد بالا به وظایف خود عمل میکنند. جامعه پزشکی ما عمدتاً فداکار و ایثارگر است و بسیاری از پزشکان با وجود فشارهای کاری و کملطفیها به بهترین نحو به بیماران خدمت میکنند.
او در پایان به میزان تعرفهها و مهاجرت پزشکان اشاره میکند و میگوید: متأسفانه با وجود تورم بالا و افزایش قیمت تجهیزات پزشکی، شاهد هستیم میزان افزایش تعرفهها و هزینههای جراحی مطابق با این تغییرات پیش نمیرود. بسیاری از پزشکان بهویژه پزشکان عمومی، از نظر مالی تحت فشار هستند و تأمین مالی زندگی آنها بهدرستی صورت نمیگیرد. این مسئله بهویژه زمانی جدیتر میشود که مردم نیز با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. در این شرایط نباید تمام هزینههای درمانی بر دوش مردم باشد. در بسیاری از کشورهای دیگر، دولتها نقش مهمی در کمک به نظام درمان دارند و هزینههای درمانی را تا حدی پوشش میدهند. این مسئله باید در کشور ما نیز تقویت شود تا مردم در شرایط اقتصادی سخت، فشار بیشتری را تحمل نکنند. دولت باید به نظام بهداشت و درمان توجه بیشتری داشته باشد و یارانههای لازم را برای کاهش هزینههای درمانی فراهم کند. از سوی دیگر، وقتی پزشک از نظر مالی تأمین نباشد، ممکن است دلسرد و ناامید شود که این خود میتواند بر کیفیت خدمات درمانی تأثیر منفی بگذارد. در نتیجه، باید یک نظام حمایتی قوی از نظر مالی برای پزشکان و همچنین حمایتهای درمانی برای بیماران در نظر گرفته شود.
او میافزاید: یکی از مشکلات جدی و ناگوار که در حال حاضر شاهد آن هستیم، افزایش چشمگیر مهاجرت پزشکان متخصص از کشور است. بسیاری از پزشکان با توجه به شرایط اقتصادی و مشکلات موجود در نظام بهداشت و درمان کشور به کشورهای خارجی بهویژه امارات، کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی کشورهای آسیایی مهاجرت میکنند. این مهاجرتها سبب از دست دادن سرمایههای عظیم انسانی و تخصصی میشود که هزینههای زیادی صرف تربیت آنها شده است. تربیت یک پزشک متخصص نیازمند سالها آموزش، منابع مالی و انسانی است، اما متأسفانه شرایط بهگونهای پیش میرود که بسیاری از این پزشکان به دلیل مشکلات اقتصادی، کمبود حمایتهای مالی و ناامیدی از آینده، تصمیم به ترک کشور میگیرند. این وضعیت نه تنها موجب ضرر به نظام بهداشت و درمان کشور میشود، بلکه بهطور کلی سرمایههای انسانی باارزشی را از دست میدهیم.
نظر شما