طبق بندج و چ و تبصره ماده 31 (بخش 7- کشاورزی)قانون برنامه ششم توسعه(ماده۳۱ـ )دولت موظف است برای حصول اهداف بندهای ششم و هفتم سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی در جهت تأمین امنیت غذایی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی زراعی، دامی و آبزی به میزان نود و پنج‌درصد (۹۵%) درپایان اجرای قانون برنامه و افزایش تولیدات کشاورزی به‌ویژه محصولات دارای مزیت صادراتی، رسیدن به تراز تجاری مثبت، تقویت و تکمیل زنجیره‌های تولید و توسعه صادرات و ارتقای بهره‌وری آب و خاک کشاورزی اقدامات زیر را جهت حصول به شاخص‌های کمی به شرح مندرج در جداول ذیل انجام دهد:

ج ـ توسعه کشت محصولات سالم و محصولات زیستی (ارگانیک)، اعمال استانداردهای ملی کنترل کیفی تولیدات و فرآورده‌های کشاورزی گسترش مبارزه تلفیقی با آفات و بیماری‌های گیاهی، مصرف بهینه نهاده‌ها از جمله انواع سم و کود و حمایت از درمانگاههای گیاه‌پزشکی در راستای ارتقای سلامت انسان و جامعه

چ ـ ممنوعیت هرگونه رهاسازی، تولید، واردات و مصرف محصولات تراریخته، در چهارچوب قانون ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۸/۷/۵ با رعایت مقررات و موازین ملی و بین‌المللی که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.

تبصره ـ دولت موظف است اقدام لازم برای آزمایش مواد غذایی وارداتی و فرآورده‌های غذایی وارداتی را جهت تشخیص مواد تراریخته به‌عمل آورد و با اطلاع‌رسانی مردم را از مواد غذایی تراریخته با خبر ساخته و خطرات احتمالی این مواد را که بر اساس آزمایشات معتبر معلوم می‌شود به مردم اعلام کند.

متاسفانه همچنان شاهد واردات و تولید فراورده های تراریخته همچون روغن های خوراکی که به مصرف عموم مردم بخصوص اقشار متوسط و ضعیف در کشور می رسند، هستیم. به رغم این تخلف خانمان برانداز که بر علیه سلامت جان مردم است و موجب عقیم شدن مرد و زن و رشد سرطان و تومور و گرفتگی عروق و بیماری های قلبی و سایر بیماریها می شود، تازه در آخرین گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی آمده است که "واردات ذرت و سویای تراریخته تا پایان برنامه هفتم متوقف می شود!" معلوم نیست که این ترک فعل و تخلف را بالاخره تاکنون چرا جرم انگاری نکرده اند و مجلس چگونه از این وظیفه اصلی نظارتی خود کوتاه آمده است.

فناوری تراریخته مربوط به ببش از دو دهه گذشته است و لااقل در 38 کشور پیشرفته تولید، توزیع واردات، صادرات و مصرف آن ممنونع شده است. حتی مبدع این روش به مضر بودن اختراع خود اعتراف کرد و رسماً تصویر اعتراف ایشان در رسانه های مطرح بین المللی منتشر شد.

اما دلیل اصرار بر واردات این محصولات عقیم مسموم و خالق سم چیست که سوداگران انحصارگر وارداتی اصرار بر واردات این محصولات خطرناک دارند؟ این اصرار چند منشاء دارد:

یکی تعارض منافع شیطانی اینها با مصلحت و سلامت عموم مردم است.

دوم نا آگاهی از آثارخطرناک درازمدت این محصولات دستکاری شده ژنتیکی است.

سوم سرسپردگی بسیاری از واردکنندگان به غرب 

چهارم جهل نسبت به موقعیت های با صرفه و سالم جایگزین برای تامین نیاز داخلی از مراجع مطمئن است.

پنجم سیاسی کاری در دولت 11 و 12 حسن روحانی که اکثر مسئولین مرتبط با کشاورزی و بهداشت ودرمان و سازمان برنامه و بودجه و حتی معاون اول رییس جمهور با غرض و مرض طرفدار واردات و حتی تولید محصولات تراریخته درداخل کشور شده بودند. و مسئله حیثیتی راجع به سلامت نسل ایرانی را بازیچه مطامع پلید خود کرده بودند.

دلیل ششم سرسپردگی فکری سیاست مداران اصلاح(افساد) طلب به اردوگاه غرب وعقب ماندگی فکری 20 تا 50 ساله اینها از نسخه های پیچیده شده برای کشورهای جهان سومی است.

همیشه اینان در خمار و تحجر بوده و ازغرب تقلید می کنند.ودر نفر آخر صف قراردارند یعنی نسخه ای که بیش از بیست سال برای نه خودشان! بلکه برای دیگران پیچیده اند و اکنون دیگرخودِ غربیها مچاله کرده و در زباله دان ریخته اند، اینها هنوزتقلید و اجرا می کنند! انگار مامور مزدور این پیاده سازی اند؟!

جالب است بطور مثال مانند همین نسخه  تجویزی مسئله جدایی "رشد و عدالت" درچند دهه پیش اقتصاددانان غربی در حوزه اقتصاد را که وجه غالب تفکرات 30 و 40 سال قبل بوده اینان هنوز باور دارند و حال اینکه غربیها اکنون در حوزه اقتصاد دیگر رشد بدون عدالت را قبول ندارند ولی اقتصاد دانان غرب زده ما هنوز هم می گویند رشد با عدالت همخوانی ندارد و در تعارض است.!(تحجر ببینید تا به کجاست؟!)

قضیه بحران سازی افزایش مداوم نرخ ارز توسط همین دولت و یا اقتصاد دانان نفوذی سرسپرده اقتصاد سرمایه داری از طیف اینها در کلیه دولت های پس از انقلاب اسلامی نیز درست تقلید از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول یعنی دو نهاد صهیونیسم جهانی است.سرکوبی طب ایران اسلامی و تحریف الگوی مصرف عقلائی ایرانی اسلامی نیز باز بر اساس تقلید کورکورانه از سازمان بهداشت جهانی صهیونی است.نان ناقص با آرد ناقص را نیز به تقلید از غرب زدگان بر کشور تحمیل کردند و درست رهبر این دسیسه انگلیس خبیث بوده است.

برسوداگران مترف و ملاء و انحصارگران بی دین سکولار که نبض واردات و صادرات و تجارت خارجی و عنان اتاق بازرگانی را در دست دارند و اینان که خدایشان منافع جیب خودشان است حرجی نیست. تکلیف خیانت اینان مبرهن است.! زیرا اینان به منافع و مصالح عمومی اعتقادی ندارند.! اما تبعیت کارگزاران دولت از اینان مایه ننگ ابدی و عذاب اخروی است. زیرا اینان ناخواسته و یا خواسته قدم به قدم جا پای صهیونیسم جهانی برای نابودی نظام جمهوری اسلامی و نسل مردم ایران می گذارند.

در سه معضل فوق الذکر یعنی واردات و تولید محصولات تراریخته، تولید نان ناقص و محروم کردن مردم از نان کامل با آرد کامل و روش پخت صالح ونیزگران کردن نرخ ارز توسط عناصرغرب زده دنیاطلب بخش خصوصی وعناصر(عمدتاًناآگاه دولتی) دولت، با وجود وجوه افتراق، وجوه مشترکی وجود دارد، که همانا بحران سازی امحای تدریجی نسل و تخریب پایگاه اجتماعی شیعه و اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی است.(که دقیقاً هدف وخواست دشمن صهیونیسم جهانی است.)

طبق نتایج محققین خارجی و داخلی ومتخصصین تغذیه، نان ناقص و محصولات تراریخته مشترکاً عوارض عقیم شدن، بیماریهای مختلف، ضعف ایمنی بدن و ناباوری را دنبال دارند و افزایش نرخ ارز نیز با مرض فراگیر "دلاریزه شدن هزینه ها" نیز سه اثر غیر مستقیم بر تحریف الگوی مصرف دارند:

اول کاهش قدرت خرید و کم و کیف و تنوع سبد غذایی،

دوم ناتوانی در خرید محصولات سالم و طیّب(ارگانیک) که دو اثر تبعی دیگر به دنبال دارد یکی اشباع بازارازمحصولات ناسالم و دوم گرانی و کمیابی محصولات سالم. بخصوص با کاهش انگیزه و توان تولید داخلی توسط کشاورزان و دامداران به دلیل فقدان تقاضا و یا افزایش هزینه تولید.( مانند اتفاقی که اکنون برای روغنهای سالم خوراکی حیوانی و زیتون افتاده و قیمت های این دو محصول بهینه را به شدت بالا برده است.)

سوم گمراه شدن در انتخاب افسد محصولات ناسالم و غفلت از انتخاب اصلح محصولات سالم و طبیعی است.

لذا افزایش نرخ ارز خیانت بزرگی در حق مردم و همانند خیانت بزرگ ترویج محصولات تراریخته و نان ناقص است که باعث نا ایمنی غذایی فاجعه بارتری بر جامعه ما می شود.

طبق گزارش مراجع رسمی کشور نرخ نازایی از یک بیستم زوج ها در قبل از انقلاب اسلامی اکنون به یک پنجم زوج ها رسیده است! که واقعاً حطر بزرگی در بیخ گوش ماست.

شکی وجود ندارد که تغییر و تحریف سبک زندگی باعث این مصیبت درازمدت درکشورشده است که رکن اصلی اش آلوده شدن و تحریف ترکیب سبد غذایی است.متاسفانه عمده واردات تراریخته در چند محصول روغن خوراکی، برنج، پنبه،ذرت و خوراک دارم صورت می گیرد.

مبدا واردات نیز کشورهایی چون آمریکای جنایتکار، برزیل، آرژانتین، هند و چند کشور معدود دیگر است. یکی از بهانه های واردکننده ها ارزان بودن این محصولات است. که دروغ است زیرا:

اولاً اگر به آمار قیمتهای بازارجهانی مراجعه شود هیچ تفاوتی بین قیمت محصولات تراریخته با محصولات طبیعی وجود ندارد.

ثانیاً مشابه همین محصولات در کشورهای آسیای میانه در شمال ایران و ازجمله روسیه به وفور تولید می شود. همینطوردربسیاری از کشورهای آفریقایی تولید فراوان وجود دارد.

ثالثاً هزینه سفارش از مبداء کشورهای آمریکای جنوبی وهند گرانتر از تامین این محصولات از کشورهای آسیای میانه و حتی آفریقاست.

رابعاً با توجه به برنامه کشت فراسرزمینی تامین این محصولات با برنامه هدفمند را به راحتی می توان از کشورهای همسایه شمالی و آفریقا تامین نمود.

خامساً راهبرد فعال کردن دالان های هشت راهه( کریدورهای) کشور بهانه خوبی است تا این محصولات با هزینه تمام شده نقدی وزمان ومضافاً با درآمد انتقال به بازار داخلی از این مسیرها وازمبادی مرتبط با این هشت راهه با سادگی و راحتی خیال و قابلیت پیش بینی مطمئن تامین کرد و...

از این دولت ناکارآمد، که بجای حل مشکلات دنبال نخود سیاه هست و طبق تجویز نفوذی های غربی شوک درمانی می کند و قلع و قمع فرهنگ، ارزش های اسلامی و تخریب اقتصاد مردم را وایجاد نارضایتی و آشوبهای اجتماعی را با بحران سازی هدفگذاری کرده، امیدی نیست.

این مجلس است که اکنون رسالت سنگینی بر عهده دارد و نباید اجازه دهد تا ترک فعل ها و سوء فعل ها وازجمله خیانت بزرگی مانند واردات محصولات تراریخته که قرار بود در برنامه ششم متوقف شود حال که در سالهای اجرای برنامه هفتم قرار داریم تداوم پیدا کند.

والسلام علی من اتبع الهدی 1 دی ماه 1403