تحولات منطقه

در نظام آموزشی ایران همیشه از معلمان انتظار می‌رود بهترین تدریس را ارائه دهند، اما هیچوقت کسی از آن‌ها نمی‌پرسد که چطور باید با احساسات پیچیده و اضطراب‌های درونی دانش‌آموزان برخورد کنند.

در جست‌وجوی سواد عاطفی در دنیای خشک نمرات
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 در یک کلاس شلوغ، معلم مشغول تدریس ریاضی بود و در دل خود فکر می‌کرد که همه‌ دانش‌آموزان فقط دغدغه‌ نمره دارند، اما هیچ‌کس نمی‌داند که برخی از این بچه‌ها در درون خود با چالش‌های عاطفی و اجتماعی بی‌پایانی روبه‌رو هستند که کسی به آن‌ها توجه نمی‌کند. کلاس‌های پرجمعیت، رقابت‌های بی‌پایان و همیشه در تلاش برای بهترین بودن، فشار زیادی بر دوش دانش‌آموزان می‌گذارد. تمام چیزی که در مدارس آموزش داده می‌شود، «یاد گرفتن» است؛ یاد گرفتن ریاضی، زبان انگلیسی، تاریخ و جغرافیا. اما در این میان، هیچ‌کس به بچه‌ها نمی‌آموزد چگونه در برابر استرس و اضطراب‌های درونی خود ایستادگی کنند یا از هیجاناتشان به‌طور سازنده استفاده کنند.

 غفلت از آموزش‌های مهارتی و عاطفی

محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه آموزش و پرورش در سال‌های اخیر همچنان به آموزش‌های پایه‌ای مانند خواندن، نوشتن و حساب کردن در مقطع دبستان توجه داشته است، به خبرنگار ما می‌گوید: این در حالی است که نتایج اخیر تحقیقات بین‌المللی مانند "تیمز" که به بررسی کیفیت سیستم‌های آموزشی کشورهای مختلف می‌پردازد، نشان می‌دهد در بسیاری از کشورهای پیشرفته، نظام آموزشی فراتر از این مسائل رفته است و به مباحثی همچون هوش عاطفی و هوش هیجانی پرداخته‌اند. در نظام آموزشی ایران، تاکید عمده بر آموزش‌های ابتدایی است و این موضوع همچنان در اولویت قرار دارد، اما در لایه‌های درونی‌تر و پیشرفته‌تر آموزش، مفاهیمی همچون هوش عاطفی و هوش هیجانی به عنوان مهارت‌های کلیدی مورد توجه قرار می‌گیرند. برخی از اندیشمندان و متخصصان تعلیم و تربیت، تعداد انواع هوش‌های انسانی را از پنج نوع تا دوازده نوع متفاوت ذکر کرده‌اند که شامل هوش‌های مختلف از جمله هوش اجتماعی، هوش عاطفی و هوش هیجانی می‌شود.

او می‌افزاید: این مباحث در بسیاری از کشورها در حال تبدیل شدن به بخشی از اهداف اصلی نظام‌های آموزشی هستند، اما در ایران به نظر می‌رسد که توجه کمتری به این مسائل معطوف شده است. یکی از دلایل این غفلت می‌تواند تمرکز بیش از حد بر مسائل پایه‌ای و نبود توجه کافی به پرورش مهارت‌های اجتماعی، عاطفی و هیجانی باشد که برای رشد کامل دانش‌آموزان ضروری است.

نظام آموزشی ایران باید با تغییر رویکرد خود و توجه بیشتر به آموزش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی، گامی مهم به منظور بهبود کیفیت تعلیم و تربیت بردارد.

چالش‌ها و راهکارهای آموزش سواد عاطفی در نظام آموزشی

این کارشناس آموزشی آموزش سواد عاطفی و مهارت‌های اجتماعی به‌ویژه در دوران کودکی و نوجوانی را یکی از بخش‌های اساسی پرورش شخصیت می‌داند و ادامه می‌دهد: این آموزش‌ها در بسیاری از کشورها به عنوان یک بخش جدی از آموزش و پرورش در نظر گرفته می‌شود، اما در نظام آموزشی ایران، این موضوع هنوز به‌طور گسترده در دستور کار قرار نگرفته است. یکی از دلایل این وضعیت، نبود سواد تخصصی در بسیاری از خانواده‌ها است که به‌طور سنتی وظیفه پرورش این مهارت‌ها را به عهده دارند، اما بسیاری از خانواده‌ها در این زمینه آموزش‌های کافی ندیده‌اند. از این رو آموزش سواد عاطفی به‌عنوان بخشی از مسئولیت‌های آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است. با وجود اینکه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران به اهمیت پرورش هوش عاطفی، هوش هیجانی و مهارت‌های اجتماعی تأکید شده، در عمل این مباحث کمتر در مدارس پیگیری می‌شود.

وی در خصوص چالش‌های آموزشی مدارس کشور بیان‌ می‌کند: در نظام آموزشی ایران مدارس دولتی و خاص با چالش‌های مشابهی در زمینه پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی مواجه هستند. در مدارس دولتی به‌ویژه در کلاس‌های پرجمعیت، فضای کافی برای تمرکز بر هوش عاطفی و هیجانی دانش‌آموزان وجود ندارد و معلمان به دلیل تعداد زیاد دانش‌آموزان و کمبود منابع، قادر به انجام این وظیفه نیستند. راه‌حل مؤثر برای بهبود این وضعیت، آموزش معلمان در زمینه مهارت‌های عاطفی و اجتماعی است. معلمان باید خود این مهارت‌ها را بیاموزند تا بتوانند به‌طور مؤثر به دانش‌آموزان منتقل کنند. همچنین کاهش تعداد دانش‌آموزان در کلاس‌ها و ایجاد فضای دموکراتیک به معلمان این امکان را می‌دهد که به نیازهای عاطفی دانش‌آموزان توجه کنند. اما مشکل اصلی این است که آموزش سواد عاطفی و مهارت‌های اجتماعی به‌طور سیستماتیک در برنامه‌های آموزشی معلمان گنجانده نشده است و بیشتر به تجربه شخصی معلمان بستگی دارد. ضروری است برای حل این چالش‌ها، آموزش‌های مرتبط با این مهارت‌ها به‌طور منظم و رسمی در برنامه‌های تربیت معلم و آموزش مداوم وارد شود.

او تاکید می‌کند: سواد عاطفی یا هوش هیجانی نقش مهمی در رشد فردی و اجتماعی دانش‌آموزان دارد. این مهارت‌ها به فرد کمک می‌کند تا احساسات خود را بهتر شناسایی، مدیریت و کنترل کند و در موقعیت‌های مختلف به‌ویژه چالش‌های عاطفی و اجتماعی تصمیمات بهتری بگیرد. این موضوع به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد تا در دوران حساس نوجوانی از احساسات خود به‌طور مؤثر استفاده کرده و از نوسانات عاطفی جلوگیری کنند. از سوی دیگر انسان‌ها موجودات اجتماعی هستند و در صورتی که فرد نتواند احساسات خود را مدیریت کند، ممکن است در روابط اجتماعی دچار مشکل شود. بسیاری از دانش‌آموزانی که این مهارت‌ها را ندارند، ممکن است احساس کنند اطرافیانشان علیه آن ها هستند، به‌ویژه در شرایط دشوار خانوادگی یا اجتماعی. این وضعیت می‌تواند منجر به اضطراب و ناتوانی در برقراری ارتباطات مؤثر شود. مدارس به عنوان نهادهای تربیتی مسئول پرورش این مهارت‌ها هستند، زیرا باید به دانش‌آموزان کمک کنند تا مهارت‌های عاطفی خود را تقویت کرده و از مشکلات فردی و اجتماعی جلوگیری کنند. در جامعه‌های پرتنش یا خانواده‌های کم‌اطلاع، این ضعف‌ها می‌تواند منجر به گوشه‌گیری یا نبود توانایی در تعاملات اجتماعی شود. همچنین، نبود سواد عاطفی می‌تواند ریشه بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی باشد. بنابراین آموزش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی باید در دستور کار نظام آموزشی قرار گیرد تا دانش‌آموزان بتوانند ارتباطات سالم و مؤثری برقرار کنند و از پیامدهای منفی آن جلوگیری شود.

آموزش و پرورش؛ نیازمند تحول در توجه به سواد عاطفی

نیک نژاد خاطر نشان می‌کند: در ایران هنوز بسیاری از چالش‌ها در زمینه‌ آموزش سواد عاطفی حل‌نشده باقی مانده‌اند. نتایج آزمون‌های بین‌المللی تیمز نشان می‌دهد که عملکرد ایران در این شاخص‌ها در حال کاهش است و رتبه کشور در میان ۵۵ کشور مورد ارزیابی به رتبه ۵۱ رسیده است. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، تمرکز بیش از حد بر نمرات و امتحانات و نبود توجه کافی به پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی در مدارس است. این ضعف‌ها نیازمند تغییرات گسترده در نظام آموزشی ایران به‌ویژه در سیاست‌گذاری‌ها و روش‌های تدریس هستند، تا به‌طور جدی به سواد عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان پرداخته شود و از عقب‌ماندگی در این زمینه‌ها جلوگیری شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.