تحولات منطقه

۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۵۱۱۹

بعثت پیامبر اکرم (ص) و دریافت وحی قرآنی: فراتر از زمان و مکان

گستره بعثت محمدی بر عوالم مجردات عقلی

حجت‌الاسلام حسین عشاقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ‌واندیشه اسلامی

آیات قرآن نشان می‌دهند که بعثت حضرت محمد (ص) و دریافت وحی، فرآیندی فراتر از رخدادهای دنیوی است. در ادامه به بررسی ماهیت مجرد و روحانی وحی قرآنی و نقش هدایت‌گری پیامبر(ص) در عوالم مختلف وجود می‌پردازیم.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

«وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ صِراطِ اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ أَلا إِلَی اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُورُ» (53- 52 شوری)

بسیاری تصور می‌کنند که بعثت حضرت محمد (ص) به رسالت، در روز 27 رجب در چهل سالگی ایشان بوده است و این رسالت با وفات آن بزرگوار در سال 10 هجری، پایان یافته است؛ این ادعا گرچه به حسب رخدادهای دنیوی بگونه‌ای پذیرفتنی است؛ اما دریافت وحی قرآنی در رسالت محمدی، فراتر از رخدادهای دنیوی بوده و هست؛ زیرا آیه فوق الذکر نشان می‌دهد که دریافت وحی قرآنی در رسالت محمدی، در مرتبه ظهور حقائق مجرد عقلی رخ داده، و بعثت محمدی، از آن مرحله شروع شده است و سپس پیامبر اکرم با چنین دریافت وحیانی، قافله هستی ما سوایی را به سوی حقائق قرانی هدایت نموده و رهبری کرده است؛ و این هدایت‌گری همچنان ادامه یافته تا نهایتا به مرحله رجوع ماسوا الی الله، و صیرورت الی الله استمرار خواهد یافت.

گستره بعثت محمدی بر عوالم مجردات عقلی

توضیح این که جمله «أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» در آیه فوق دلالت دارد که قرآن ابتدا به صورت حقیقتی مجرد و روحانی به پیامبر اسلام القاء شده است؛ زیرا از سویی در این جمله، از حقیقتی که به پیامبر وحی شده است با تعبیر «رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» یاد شده که دلالت دارد حقیقت وحیانی دریافت شده توسط پیامبر، از عالم امر و از مجردات روحانی بوده است؛ و از سویی در جمله بعدی یعنی «ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ» حقیقت وحیانی دریافت شده، با عنوان «کتاب»، معنون گشته است و تعبیر «کتاب» برای آن بکار برده شده است که قطعا مراد همان قرآن است؛ پس «قرآن»، در ابتداء القاءِ وحی به پیامبر، حقیقتی مجرد و روحانی و از عالم امر الهی بوده است؛ و لذا معنی جمله «أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» این است که ما قرآن را که یک موجود مجرد روحانی بود به تو القاء وحیانی کردیم؛ در حالی که تو هنوز از این کتاب و ایمان به او مطلع نبودی. روشن است پیامبری که دریافت کنندة چنین وحیی است (که از عالم امر و از سنخ حقائق مجرد است) باید خود دارای تجردی بالاتر از این حقائق وحیانی مجرد باشد؛ پس از این جمله فهمیده می‌شود شروع مرتبة عالی مبعث محمدی (ص) در روز 27 رجب در چهل سالگی عمر دنیایی آن بزرگوار نبوده است؛ بلکه در مرحله‌ای از هستی بوده است که هم دریافت‌کننده و هم حقائق وحیانی دریافت شده، در مرتبه تجرد عقلی، و از مجردات روحانی و عقلانی بوده‌اند.

اینکه گفتیم قرآن در وهله اول در مرتبه تجرد عقلی دریافت شده و نگفتیم در مرتبه تجرد مثالی، بخاطر این است که موجود مجرد مثالی، موجودی مفصّل و جزئی است که افراد و مصادیقش از یکدیگر جدا جدا هستند؛ حال آن که آیه (1 هود) که می‌گوید: «کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ» نشان می‌دهد قرآن قبل از مرحله تفصیل و جدائی حقائق درونیش مرتبه‌ دیگری نیز داشته است که طبعا این مرتبة قبل از تفصیل، بر همان مرتبه تجرد عقلی انطباق دارد که یک وجود جمعی و متمرکز بوده است؛ و سپس به دلیل «ثُمَّ فُصِّلَتْ» به نشآت تفصیلی مثل عالم مجرد مثالی و بعدا به عالم طبیعت مادی نازل شده و مفصّل گشته است.

تعبیر «وَ کَذلِکَ» در ابتدا آیه نشان می‌دهد این وحی عقلی، وحی بلا واسطه بوده است؛ زیرا در آیه قبل، وحی به سه صورت انقسام یافته است «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ» (51 شوری) که در صورت دوم و سوم آن، نوعی واسطه بین خدا و پیامبرِ دریافت کنندة وحی برقرار است؛ اما در صورت اول، وحی بلا واسطه است و حقائق وحیانی مستقیما از خداوند به پیامبر القاء می‌شوند؛ و تعبیر «کذلک» در ابتدای آیه مورد بحث چون اشاره به دور است؛ و صورت اول وحی از اقسام سه گانه مذکور در آیه قبل، هم لفظا دور است و هم مقاما این نحوه وحی بالنسبه به عالم ما دور است اشاره به همان صورت اول است و وحی در آیه مورد بحث، بر وحی بلا واسطه انطباق می‌یابد؛ بنابراین پیامبر اکرم در هنگام بعثت در عوالم تجرد عقلی، حقائق وحیانی عقلانی را مستقیما از خدا دریافت نموده است.

و چون حقائق قرآنی برای هدایت و رحمت است «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکیمِ- هُدیً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ» (2و 3 لقمان)؛ پس القاء آن حقائق عقلانی هنگام بعثت عقلانی پیامبر برای هدایت همه حقائق روحانی عقلی بوده و هست؛ و همه عقول طولیه و عقول عرضیه که ارباب انواع حقائق موجوده در عوالم بعدی هستند از رسالت عقلانی پیامیر و هدایت پیامبرانه آن حضرت بهره‌مند بوده و هستند؛ و چون عوالم بعدی نیز امتداد تفصیلیِ وجود همان حقائق عقلی‌اند لذا همه ما سوا از بالا تا پایین از رسالت روحانیِ سرشار از هدایت و رحمت‌ آن حضرت بهره برده و خواهند ‌برند ازین‌رو در پایان آیه مورد بحث می‌گوید: «وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» و از اینجا است که فرمود «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» (107 انبیاء) یعنی رسالت محمدی رحمتی است که همه عوالم مجرد عقلی و مجرد مثالی و جهان مادی را شامل می‌شود.

در ادامة بحث در آیة بعد، اشاره شده است که با هدایت حقیقت محمدی همه ما سوی الله به مرحله نهایی رجوع الی الله و صیرورت الی الله که مقصد اعلای آفرینش است خواهند رسید «وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ صِراطِ اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ أَلا إِلَی اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُور»؛ البته توضیح این بخش أخیر نیاز به مقدماتی دارد که در فرصت دیگری به آن می‌پردازیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha