جالب است بدانید:با تمام خصوصیات و صفاتی که در روایات معتبر و مستند برای آن حضرت ذکر شده است عده ای در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) به مخالفت هایی نابخردانه برمی خیزند به نحوی که متوسل می نویسد، محقق اردبیلی در کتاب «حدیقه الشیعه» از امام صادق (ع) روایت نموده است که آن حضرت فرمودند: «در زمان ظهور عده ای، از فرزندم حضرت مهدی (عج) در خواست معجزه می کنند.» و جالب تر این است که بدانید این افراد حتی پس از دیدن معجزات درخواستی خود باز هم حضرت را قبول نمی کنند و سرانجام به عقوبت پروردگار گرفتار می شوند.
رود دجله در خدمت صاحب الزمان (عج)
نخستین فردی که از آن حضرت درخواست معجزه ای می کند، معجزه ی حضرت الیاس (ع) را خواستار می شود و حضرت مهدی (عج) می فرماید: «و من یتوکل علی الله و فهو حسبه» و هر کس در هر امری بر خداوند توکل نماید، پس خداوند او را کفایت می کند. (سوره طلاق، آیه 3) آنگاه حضرت شروع به راه رفتن بر روی آب دجله می نماید و به آن طرف رود می رود و آن شخص می گوید: این عمل جادوگری است!
پس حضرت، به آب رودخانه دستور می دهد که او را بگیرد و او (تنها) هفت روز در رودخانه زنده می ماند و (پیوسته) می گوید: این سزای کسی است که امام زمانش را انکار کند!
آتش با اجازه حضرت می سوزد!
دومین نفر، مردی از اصفهان است که در خواست می کند حضرت معجزه ی حضرت ابراهیم (ع) را بجا آورد و حضرت دستور می دهند تا آتش عظیمی برافروزند و می فرمایند: «فسبحان الذی بیده ملکوت کله شی ءٍ و الیه ترجعون».؛ پس منزه و پاک است خداوندی که ملک و ملکوت هر موجودی به دست قدرت اوست. (سوره یس، آیه 83)
آنگاه وارد آتش می شود و با این که شعله های آتش شعله ور است، ولی آن حضرت را نمی سوزاند. و آن مرد منکر امامت آن حضرت می شود و حضرت پس از شنیدن سخن آن فرد به آتش دستور می دهند که وی را بسوزاند!
بلعیدن مرد منکر حضرت به وسیله ی اژدها
سومین نفر فردی از اهالی فارس است که چون عصای حضرت موسی (ع) را در دست حضرت می بیند، درخواست معجزه ی موسی (ع) را می کند و آن حضرت این آیه را تلاون می کنند: «فالقی عصاهُ فَاذا هی ثعبانٌ مبینٌ»؛ موسی عصای خود را بیانداخت و به ناگاه از آن عصا اژدهایی پدیدار شد. (سوره اعراف، آیه 107، سوره شعراء، آیه 32) پس حضرت عصای دست خود را می اندازد و تبدیل به اژدها می شود، ولی آن فورا می گوید: حضرت ساحر است، و به دستور حضرت اژدها آن مرد را می بلعد، در حالی که سر و گردنش از دهان آن اژدها بیرون است!
به سخن آوردن استخوان های هزار سال عذاب دیده
چهارمین نفر، مردی از آذربایجان است که استخوان انسان مرده ای را به دست می گیرد و می گوید: اگر تو امام هستی، این استخوان ها را کاری کن تا صحبت کنند، و آن حضرت با توکل بر خدا استخوان ها را به صحبت در می آورد و آن می گوید: ای امام معصوم، من هزار سال است که در عذابم، از خدا بخواه که عذاب را از من بردارد.
آن فرد پس از دیدن این ماجرا همچنان امام را تکذیب می کند و ایمان نمی آورد و حضرت دستور می دهند او را به دار آویزند، و او مدت هفت روز بر بالای دار است و (پیوسته) می گوید: این است سزای کسی که منکر معجزه حضرت شود!
نرم شدن آهن در دست حضرت
نفر پنجم مردی از اهالی «عمّان» است که معجزه ی حضرت داوود (ع) را از آن حضرت در خواست می کند و حضرت (فوراً) آهن را در دست مبارک خود نرم می فرمایند و باز آن مرد منکر امامت حضرت می شوند و آن حضرت میله ای از آهن را به گردن او می پیچند و آن مرد در حالی که در بین مردم می گردد، می گوید: این سزای کسی است که منکر امام راستگو (و برحق) شود!
حمله ی شیر به مرد عرب
آخرین نفر که از حضرت معجزه ای را می خواهد بنا به روایات یکی از عربها می باشد که از آن حضرت معجزه ای از معجزات جدش پیامبر(ص) را درخواست می کند. سپس حضرت مهدی (عج) شیری را صدا می زند و شیر نزد آن حضرت می آید و سرش را بر زمین می گذارد و شهادت به حقانیت امام می دهد ولی آن مرد عرب باز هم امامت حضرت را انکار می کند و به فرمان حضرت شیر به او حمله می نماید و آن مرد عرب فرار می کند ولی شیر او را پاره پاره کرده و می بلعد!
منابع:
1ـ مقدس اردبیلی. حدیقه الشیعه، نشر دلشاد، 1381
2ـ شیخ الرئیس کرمانی. موعود امم، انتشارات عصر ظهور، 1384
3ـ عبد الرحیم عقیقی بخشایشی. چهارده نور پاک، چاپ ونشر نوید اسلام، 1387
4ـ احمد متوسل. قطره ای از معجزات چهارده معصوم، انتشارات طوبای محبت، 1390
نظر شما