حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد نظافت را که به همت بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شده بود مطالعه کردید. اینک بخش دوم این مطلب را می‌خوانید:

بازگرداندن ارزش و مقام پدر و مادر
در وضعیت موجود کاری که می‌توانیم بکنیم این است که به مقام پدر ومادر ارزش و مقام بدهیم و فرزند را هدیه خداوند بدانیم ونباید کسی خودش را از داشتن فرزند محروم کند. نقشه آنها این بود که اول گفتند دو تا بچه کافیه. پس از آن داشتن یک بچه هم امتیاز شد و بعضی‌ها هم صاحب یک نصفه بچه شدند چون آنها کاری کردند که دیگر بچه دار نشوند و از قضا بچه شان ناقص الخلقه شد. امروزه یکی از مشکلات جامعه این است که شأن تربیت فرزند پایین آورده شده است. فرهنگ غلطی جایگزین شده است که اگر زن در بیرون منزل کار کند کار مهمی انجام داده است واگر به انسان و فرزند خودش رفتاربیاموزد شأن ومنزلتش کم می‌شود. این گونه زنان، شخصیت فکری ندارند. نقش آنها را جو و محیط تعریف کرده و جو حاکم به او القا کرده است که وقتی دربیرون منزل کار می‌کند منزلت دارد. هرچند کارکردن و خدمت به جامعه بد نیست، اما زنی که برای تربیت فرزند ارزشی قایل نیست، شخصیت درونی هم ندارد. مهمترین نقش برای زن، مادری کردن است. امام(ره) در توصیه هایشان به زنان می‌گفتند شما کاری از دستتان برمی‌آید که مردان قادر به انجام آن نیستند و عرضه وهمتی دارید که مردان آن را ندارند. اگر جامعه ای بخواهد سالم بماند و نسل سالمی داشته باشد باید زنان آن جامعه برای خودشان ارزش قایل شوند و نقش بی‌بدیل مادر بودن وتربیت فرزند را با هیچ چیزی عوض نکنند.

هدفمند بودن ازدواج در سنت الهی
برای جوانانی که در سن ازدواج هستند روایت داریم که امام صادق(ع) فرمود هرگاه یکی از شما می‌خواهد ازدواج کند اول دو رکعت نماز بخواند و خدا را حمد بگوید پس از آن دست به دعا بردارد و بگوید «خداوندا می‌خواهم ازدواج کنم زنی را برای من مقدر کن که ازهمه پاکتر است وخودش را برای من حفظ کند وحافظ مال من باشد». زیرا عفت درجاتی دارد، کمترین درجه اش ارتباط کلامی نامشروع با نامحرم است. در روایت داریم «زن خوب حافظ خودش است» و زنی که روزی اش زیاد باشد از خدا بخواهد چرا که روزی با زن و بچه تقسیم می‌شود و بعضی زنها واسطه رزق و روزی فراوانند. پیشاپیش زنی از خدا بخواهد که از او بچه پاک و پاکیزه نصیبش شود و خلف وجانشین صالحش باشد هم در زندگی وهم پس از مرگ. و فرزندان در نبود والدین، مدیر خانه باشند. از خدا بخواهد چون ازدواجش سنت الهی بوده و با کلمات الهی بر او حلال شده اگرقراراست فرزندی در رحم او قرار بگیرد مسلمان و سالم بوده و شریک شیطان نباشد.
در سنت الهی ازدواج از همان ابتدا هدفمند بوده ومتوجه به فرزند داری است. پیامبر(ص) فرمود:« با زنانی ازدواج کنید که فرزند آورهستند با زن زیبایی که نازاست ازدواج نکنید». وفرمود:« من در روز قیامت به امت خود مباهات می‌کنم». امام رضا (ع) نیز از پیامبر (ص) نقل فرمودند: «با زن سیاه پوست فرزند آور ازدواج کن، ولی با زن زیبای نازا ازدواج نکن». پس از آن فرمود «آیا نمی دانی فرزندانی که زیر آسمان هستند استغفارمی کنند برای پدر ومادرشان». این موضوع اهمیت فرزند در اسلام و ازیاد نسل را درکلام معصوم نشان می‌دهد که زیبایی، معیار اصلی ازدواج نیست. اینکه گفته شده زنی که بچه ندارد میمنت ندارد. البته وقتی خدا نخواسته است این توهین به خانمی نیست، بلکه فرزند نیاوردن او آزمایش است. در برابر این آزمایش بعضی ها ثواب می‌برند. اگر خدا به خانواده ای بچه ای نداد بگویند خدایا راضی هستیم به رضای تو. از کجا که اگر بچه ای که به آنها داده می‌شد آنها را جهنمی نمی کرد، چنانکه حضرت علی (ع) فرمود:« زبیر از ما اهل بیت بود تا اینکه بچه او بزرگ شد و زبیر را جهنمی کرد.» کسی که مقدرش این بوده که فرزند نیاورد آزمایش می‌شود وهیچ کس از آینده‌اش خبر ندارد.

برای بچه وقت نداریم!
یکی از شبهه هایی که برخی زوجها برای بچه دار نشدن وارد می‌کنند این است که می‌گویند وقت نداریم. این حرف درست نیست. اگر کسی وقتش را برنامه ریزی کند برای همه کارها وقت هست. زن نمونه کسی است که بتواند اهل علم ، مادرخوب و همسر وفادار باشد. بیشترکسانی که می‌گویند وقت نداریم، یک فرزند دارند و تمام وقتشان را صرف همان بچه می‌کنند. کسانی که فرزند زیاد دارند بچه‌ها وقتشان را با همدیگر پر می‌کنند و نیاز کمتری به وقت پدرومادر دارند.
دلیل دیگری که افراد میلی به فرزند داشتن ندارند این است که نمی دانند دنیا چه ساز و کاری دارد. آدمها راحت طلب و رفاه طلب شده اند. نمی‌دانند سختی‌های زندگی دنیا، اگر در راه خدا باشد شیرینی و راحتی آخرت را به دنبال دارد وهرسختی ای سخت نیست. اگر انسان از نظر معنوی تقویت شود بزرگترین سختی‌ها آسان می‌شود.در روایت است که هرچه عمل سخت تر باشد فضیلت بیشتری دارد.
دلیل دیگر این است که از پیامدهای فرزند کم غفلت دارند. خانواده های تک فرزند پس ازمدتی زندگی شان سرد وبی رونق می‌شود از حرارت و گرمایی که درخانواده های پرجمعیت است، محرومند و درپیری دچار مشکلات فراوانی می‌شوند. اگر این تک فرزند پدر و مادرش را نکشد، آنها را تحویل خانه سالمندان می‌دهد. این نتیجه پیروی از سبک زندگی غربی است. اسلام می‌گوید فرزند محترم است باب عروج انسان وسبب بهشتی شدن است. نگاه به چهره آنها عبادت است. اینها از پیامدهای سوء تک فرزندی غافلند. کسانی هم از روزی نگرانند. در روایت داریم اینها به خدا بدبین هستند، زیرا خداوند درقرآن می‌فرماید:«فرزندانتان را نکشید روزی شما و بچه‌هایتان را ما می‌دهیم». اما شیطان، انسانها را از فقر می‌ترساند تا ازدواج نکنند و سپس آنها را در شرایطی قرار می‌دهد که به فحشا کشیده شوند. مومنان نباید چنین فکر کنند بویژه خانواده هایی که امکانات مالی داشته و از نظر تربیتی در شرایط خوبی قرار دارند.

پیروی ازانسانهای فرهیخته و پاک
اگر پدر و مادری توفیق داشته باشند بچه اول را خوب تربیت کنند زمینه تربیتی برای فرزندان دیگر آماده می‌شود. دلیل اینکه جبهه ها دانشگاه بود این است که در نسل اول انسانهای فرهیخته و پاکی چون شهید چمران و مقام معظم رهبری بودند که فضای جبهه ها را بنیانگذاری کردند. بچه های بعدی که به جبهه رفتند بعضی‌هاشان معنوی نبودند، اما چون در شرایط خوبی قرار گرفتند تغییر یافتند. شرایط دیگری هم در این مملکت پیش آمد که چون سطح معنوی خوبی نداشت آنهایی که قوی تر بودند عوض شدند و دختران چادری، حجابشان از دست رفت به خاطر جو سنگینی که در آن فضاها حاکم بود. بنابراین خانواده هایی که فضای معنوی خوبی دارند نگران تربیت فرزند نباشند و به تجربه شان و تجربه دیگران اعتماد کنند که چه طوری خداوند آنها را از گرفتاری‌ها ومشکلات نجات داده است.

روزی متقین را خدا می‌دهد
خدا روزی کسانی را از جاهایی می‌دهد که گمان نمی کنند و روزی خداوند حساب وکتاب خاص خودش را دارد. امیرالمومنین(ع) می‌فرماید «رزق مقدر آدمها دوگونه است: دنبال بخشی از آن خودشان می‌روند و بخشی را نیز خداوند از جایی که فکرش را نمی کنند می‌دهد.» این وظیفه است که همه دنبال کسب روزی حلال، با جوانمردی وانصاف و رعایت میانه روی بروند، اگر ازاین راه روزی نصیب شان نشد بدانند که خدا از راهی که فکرش را نمی کنند روزی آنها را می‌دهد. در این موضوع نکته این است که خدا روزی را برای متقین از جایی که گمان نمی کنند می‌فرستد تا آنها را از نظر معنوی رشد دهد، چون این روزی خیلی شیرین است که انسان آن را محاسبه نکرده است این سبب می‌شود ایمان انسان ارتقا پیدا کند.

ترویج فرهنگ ازدواج و خانه داری
راه دیگر ترویج ازدواج زود و آسان برای زوجین است.درروایات متعدد توصیه شده زود ازدواج کنید. این هم یکی از راه‌های حل مسایل جاری جامعه است که جز با ازدواج عاقلانه، آگاهانه و توأم با آموزش به دست نمی آید. باید با فرهنگی که ازدواج دیر را ترویج می‌کند مبارزه کنیم وآن را بشکنیم و ازدواج زودهنگامی را که توأم با آموزش و برکات مادی ومعنوی فراوان و از ابتدا معطوف به فرزند دار شدن است، ترویج کنیم.
یکی از دلایلی که سبب شده جمعیت شیعیان کاهش پیدا کند این است که برخی با تشویق حضور حداکثری زنان در جامعه سبب تغییر فرهنگ خانه داری شده‌اند. درحالی که از نظر امیرالمؤمنین (ع) جهاد زن، خانه داری و خوب شوهر داری کردن است. یعنی زن خانه دار مانند مجاهد فی سبیل ا... اجر می‌برد.
این یک واقعیت است که در 20 سال گذشته با شیطنت های فراوان مقام خانه داری را پایین آوردند و به شکلهای مختلف شأن مادری و خانه داری را تحقیر کردند. این باعث شد تا زن حوصله فرزند داری را نداشته باشد، زیرا مقامش را پایین آورده بودند و از پیامدهای این فرهنگ افزایش آمار طلاق است و برخی از آنهایی هم که هنوز طلاق نگرفته اند با هم دعوا دارند.