و مطابق اعلامیه جهانی حقوقبشر و سایر اسناد بینالمللی، این حقوق جهان شمول، سلب ناشدنی، انتقالناپذیر، تفکیکناپذیر، واجد عدم تبعیض و برابریطلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی است.
از اینرو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچکس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد، ضمن اینکه همه افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست.
بحث حقوق بشر اما در دوران اخیر چالشهایی عمیق یافته که مهمترین آن برخوردهای دو گانه و گزینشی آمریکا وغرب با مقوله حقوق بشر است.
این برخورد های دو گانه و متناقض را میتوان در موارد متعددی مشاهده کرد. در موضوع فلسطین ؛ آمریکا همواره از حق وتو برای خنثی کردن قطعنامه های مربوط به حقوق اساسی مردم فلسطین استفاده کرده است. اسراییل بیش از شصت سال است که کرامت ملت فلسطین را پایمال و بیش از 6 میلیون فلسطینی را آواره کرده و بیش از یک و نیم میلیون فلسطینی را در زندانی به وسعت باریکه غزه در شرایط بسیار بد و غیر انسانی در محاصره نگه داشته و با احداث دیواربتونی، رفتاری نژاد پرستانه و توهین آمیز با ملت فلسطین داشته است .
غزه را باید منظومهای کامل از نقض حقوق بشر دانست که با هر اندیشه و تفکری محکوم است ؛ اما پرچمداران مدعی حقوق بشر به سختی دربرابراین جنایات سکوت خود را میشکنند. آمریکا هم در جایگاه مدعی حقوق بشر؛ سالانه بیش از سه میلیارد دلاربلاعوض در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهد تا اسراییل آن را خرج نسل کشی ملت فلسطین کند .
تجاوز نظامی اخیر اسراییل در باریکه غزه بیش از 1900 فلسطینی شامل صدها کودک و زن را به شهادت رسانده و دست کم ده هزار مجروح برجای داشته است. در کنار این جنایت هولناک هزاران خانه، زیرساختهای حیاتی شهری، مساجد، مدارس، بیمارستانها و چندین ساختمان متعلق به سازمان ملل متحد ویران و یا با خاک یکسان شده اند . غزه بیش از هفت سال است که تحت محاصره همه جانبه توسط اسراییل درآمده که به مثابه مجازات دسته جمعی ساکنان آن است . بی تردید همه این اقدامهای ضد انسانی در یک موضوع خلاصه میشود و اینکه حقوق بشر به خاطر منافع و مصالح امریکا؛ مفهوم و معنای خود را از دست داده و ادعای حقوق بشری آمریکا ادعایی پوشالی و تهی ازحقیقت است.
نمونههای عملکرد دوگانه آمریکا در رابطه با حقوق بشر را نیز میتوان در کارنامه جنایات آمریکا در عراق و یا افغانستان دید که با کشتار صدها هزار نفر در دو جنگ ویرانگر از سلاحهای ممنوعه استفاده کرد و با حملات پهبادها ؛ شمار بیشتری از مردم بیگناه را به بهانه مبارزه با تروریسم به کام مرگ فرستاد.
مصداق دیگر سیاست دوگانه آمریکا در نظام بین الملل در زمینه حقوق بشر را میتوان بر اساس رفتار آنها در قبال تحولات اخیر منطقه خاورمیانه مورد اشاره قرار داد. در حالی که آمریکا، اقدام به استفاده از نیروی نظامی برای سرکوب رژیم معمر قذافی به بهانه دفاع از حقوق بشر کرد,. همزمان در برابر اقدامهای رژیم بحرین در سرکوب قیام مردم این کشور و نیز مداخله نظامی عربستان سیاست سکوت را اختیار کرد. ملاحظات سیاسی این دولت مبنی بر حفظ رژیم وابسته آل خلیفه و جلوگیری از تکرار الگوی انقلاب اسلامی در بحرین از جمله عوامل مؤثر در اتخاذ سیاست سکوت در قبال نقض حقوق بشر در این کشور است.
معیار دوستی و دشمنی آمریکا با سایر کشورها به میزان قابل توجهی بر اساس «استنباط آمریکایی» از حقوق بشر استوار بوده است. مصادق این موضوع را میتوان در گزارش سالانه حقوق بشر آمریکا مشاهده کرد؛ آنجاکه وزارت خارجه این کشور بدون اشاره به جنایات گروههای مسلح سوری مورد حمایت غرب، رژیم سوریه را به عنوان رژیمی دیکتاتور معرفی کرده و گفته، این رژیم برای سرکوب اعتراضها در سوریه از قدرت بدون کنترل و بیرویه استفاده میکند.
بررسی وضعیت حقوق بشر در آمریکا و پیشینه مداخلات نظامی آن در جهان نشان میدهد که آمریکا نه تنها از بسیاری از استانداردهای لازم در زمینه حقوق بشر برخوردار نبوده، بلکه خود نقش مؤثری در نقض حقوق بشر در جهان داشتهاست، به گونهای که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری از جمله عفو بین الملل و کمیته حقوق بشر سازمان ملل، نگرانی جدی خود را از نقض حقوق بشر توسط آمریکا اعلام کردهاند. با وجود این، آمریکا همچنان به بهانه نقض حقوق بشر روزانه در امور داخلی بسیاری از کشورها مداخله میکنند.
برخورد دوگانه غربی ها بویژه آمریکا با موضوع حقوق بشر در نظام بین الملل به نحوی است که وجوه پارادوکسیکال سیاست خارجی آنها را به نمایش میگذارد. هر چند وضعیت گاهی نامساعد حقوق بشر در داخل این کشورها که از رفتار و سیاستهای داخلی دولتهای مدعی نشأت میگیرد و موقعیت و موضع آنها به عنوان حامیان و مدافعان حقوق بشر در دنیا را به چالش میکشد. از این رو، در عصری که مبارزه با تروریسم، بنیادیترین اصل در سیاست خارجی آمریکا بیان شده، تعریف «آمریکایی» و نه «جهانی» از حقوق بشر به یکی از بزرگترین نگرانیهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری تبدیل شده، بویژه آنجا که آنها با جنایات گسترده آمریکاییها در پاکستان و زندانهای بگرام افغانستان و ابوغریب عراق رو به رو میشوند.
۲۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۷
کد خبر: 229108
حقوقبشر، اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود...
نظر شما