صدیقه رضوانی نیا : قدس ویژه خراسان - طلبه 29 ساله مشهدی كه در مدرسه آیت ا... خویی در سطح سه حوزه مشغول تحصیل است و البته خودش تدریس هم می‌كند، ...

 تا بود ذكرت دعا و درس و قرآن، غم مخور

 در خانواده ای به دنیا آمده كه پدرش هم روحانی بوده است. او امسال یك افتخار بزرگ و درخشان برای جمهوری اسلامی كسب كرد و آن هم مقام اولی مسابقات بین المللی قرآن جمهوری اسلامی بود.

با حجت‌الاسلام محمدمهدی رجبی در شبی از آخرین شبهای بهاری مشهد همصحبت شدیم. گرم و صمیمی حرف می‌زد و نكته سنج و دقیق بود. گفت وگوی ما با این جوان طلبه قرآنی افتخار آفرین پیش روی شماست.

*آقای رجبی، بیایید گفت و گو را از اینجا شروع كنیم كه چه شد سراغ حفظ قرآن رفتید؟

- من در خانواده ای زندگی می‌كنم كه سه پسر آن حافظ قرآن هستند. البته برادر كوچكم هم حافظ 11 جزء است در کودکی، من بازی را به حفظ قرآن ترجیح می‌دادم، اما به خاطر تشویق‌های خانواده همواره سعی در حفظ آیات الهی می‌کردم. من به همراه برادران و پسر دایی‌ام قرآن را حفظ کردم. بازی‌های کودکی ما طوری بود که وقتی دور هم جمع می‌شدیم، بزرگترها از ما قرآن می‌پرسیدند و هر کس اشتباهی در حفظش بود، باید جریمه می‌داد. این فضا سبب می‌شد که هر کدام در حفظ قرآن مصمم‌تر باشیم.

*پس خانواده مهمترین تأثیر را در این علاقه داشته است؟

-بله! دقیقاً! مهمترین عامل گرایش من به سمت حفظ قرآن، فضای حاکم بر خانواده بود. فضای فکری و فعالیتهای روزانه والدین در نقش گرفتن روحیات فرزندان بسیار مؤثر است، به همین دلیل ائمه اطهار (ع) پیوسته به یادگیری علوم قرآنی و دینی از کودکی توصیه کرده‌اند. آنان به ما آموخته‌اند که قلب یک کودک آمادگی خوبی برای پذیرش هر چیزی دارد. بنابراین ما باید بذر عشق به خدا، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را در وجود کودکان نهادینه کنیم.

حضرت علی (ع) در نامه 31 نهج‌البلاغه خطاب به امام مجتبی(ع) می‌فرمایند: «پسرم، در تربیت تو تعجیل کردم، پیش از اینکه قلبت مشغول امور دیگری شود.» این كلام حضرت با روان‌شناسی خیلی دقیقی گفته شده. اگر از کودکی افراد را با امور قرآنی تربیت کنیم، احتمال تغییر در روش آنها و گرایش به سمت امور غیر قرآنی کاهش می‌یابد.

در خانواده ما هم پدر و مادرم بخصوص پدرم و همین طور دایی بزرگم درشكل گیری شخصیت قرآنی من بسیار نقش داشتند و من تا همیشه مدیون زحمات آنها هستم.

*نخستین بار كه سراغ حفظ قرآن رفتید، یادتان هست؟

- یادش بخیر. یادم هست اولین بار درست زمانی که پسر بچه ای هشت ساله بودم، روزی روبه‌روی ضریح امام رضا(ع) به این پرسش حاج کاظم گرامی پاسخ دادم که پسرم چند سوره قرآن حفظی؟ و من در دنیای کودکی ام گفتم : فقط چند سوره کوچولو. استاد به من گفتند برو و برای جلسه بعدی سوره‌های قرآن را به ترتیب حفظ کن...

حضور آن روز در دارالحفاظ حرم امام رضا(ع)، مقدمه ای شد که پس از آن حفظ قرآن را خیلی جدی دنبال کنم.

*آقای رجبی كدام آیه یا آیه‌های قرآن دلتان را لرزانده و وقتی آنها را خوانده اید، منقلب شده اید؟

- بعضی آیه ها هستند كه مهربانی و رحمت خداوند را نشان می‌دهند، در این آیه ها مدام تاكید می‌شود كه عزت و ذلت آدمها دست خداست، پس آدم نباید نگران باشد. او خدایی است كه صاحب آسمانها و زمین است، باران را بر شما نازل می‌كند، از درگاه خداوند مأیوس نشوید و... آیه هایی با این محتوا دل انسان را سرشار از امید می‌كند.

اما آیه هایی هم هست كه مدام به انسان تذكر می‌دهد كه خداوند از آنچه در پنهان و آشكار انجام می‌دهید، آگاه است پس گناه نكنید. خب این آیه ها دل آدم را می‌لرزاند كه مبادا گناه كند.

* برایمان جالب است بدانیم بزرگترین دستاورد همنشینی با كلام خدا برای شما چه بوده است؟

- قرآن كلام خداست و به طور فطری انسان با آن مانوس است. انس با قرآن به انسان آرامش می‌دهد و این بزرگترین دستاورد همنشینی با كلام خداست.

*حفظ قرآن خیلی سخت است؟

- نه، اصلاً! انسان هر كاری را اراده كند، راحت انجام می‌دهد. هیچ چیز غیر قابل دسترسی وجود ندارد. فقط پشتكار و اراده لازم است. خدا را شكر حفظ قرآن در ایران نسبت به گذشته رشد قابل توجهی داشته است. در مسابقات کشوری قرآن کریم می‌بینیم حافظانی از روستاهای دور افتاده توانمندی‌های بسیاری دارند. البته درست است که امکانات برای همه یکسان نیست، اما با تلاش فعالان قرآنی شاهد رشد روز افزون حفظ قرآن در کشور هستیم.

برای حفظ قرآن باید اشتیاق و وقت کافی داشت. هر حافظ قرآن روزانه دو برنامه اصلی دارد، یکی که براساس آنچه در توان است آیاتی از قرآن را حفظ می‌کند و دیگری که از اهمیت بیشتری برخوردار است، تثبیت آیات الهی و تمرین و تکرار است. تا جایی که به یاد دارم، استادمان می‌گفت اگر روزی حوصله حفظ ندارید، تثبیت و تکرار را کنار نگذارید.

 حفظ قرآن برخلاف آنچه گمان می‌كنند چندان سخت نیست، اراده می‌خواهد و مطمئنم خداوند هم كمك می‌كند تا افراد موفق شوند.

 *در چه مدت قرآن را كامل حفظ کردید؟

- من از کودکی علاقه زیادی به تلاوت قرآن داشتم. در آن زمان هر نواری که دست ما می‌رسید، چند بار گوش می‌دادم بویژه تلاوتهای استاد شحات که علاقه زیادی به وی داشتم؛ البته پس از آن قرائت را به صورت حرفه‌ای دنبال نکردم و بیشتر سعی داشتم در عرصه حفظ به توانمندی‌هایی دست یابم.

اما در مدت 6 سال کل قرآن را حفظ کردم كه به نظر من بهترین زمان برای حفظ کل قرآن سه سال است. برای من این مسیر طولانی بود.

*شما این افتخار را پیدا كردید كه پس از كسب رتبه اول مسابقات بین المللی قرآن به حضور مقام معظم رهبری برسید و در حضور ایشان به تلاوت قرآن بپردازید، از آن دیدار خاطره انگیز برایمان بگویید.

- یادم هست یک بار توفیق داشتم که در طلیعه ماه مبارک رمضان با اهالی قرآن، میهمان رهبر معظم انقلاب باشم. هنگامی که قاریان و حافظان تلاوت می‌کردند و پس از تلاوت برای دست بوسی خدمت آقا می‌رفتند با خود گفتم: آیا روزی می‌رسد که من هم بتوانم در محضر رهبر عزیزم آیاتی را تلاوت کنم، خدمت ایشان مشرف شوم و بدون واسطه لحظاتی را با حضرت آقا صحبت کنم. از طرفی تاکنون توفیق تشرف به حج را نداشتم. باور کنید این دو آرزو سالهاست كه با من است و لحظه شماری می‌کردم تا این دو آرزوی بزرگ محقق شود. به جرأت می‌توانم بگویم مهمترین انگیزه حضور در مسابقات قرآن و كسب مقام، دیدار از نزدیك با مقام معظم رهبری بود.

حالا این آرزوی من محقق شده و رهبری را از نزدیك زیارت كرده ام و ان شاء ا... توفیق زیارت خانه خدا را هم پیدا كنم.

*بین شما و رهبری در آن دیدار چه گذشت؟

- مثل، رویا می‌ماند وقتی دو زانو در مقابل حضرت آقا نشستم و دستشان را بوسیدم انگار روی ابرها راه می‌رفتم. اما آن لحظه یادم از پدرم آمد كه ایشان هم مثل من سالها در آرزوی این بودند كه معظم له را از نزدیك ببینند. به خاطر همین از مقام معظم رهبری اجازه گرفتم كه پدرم هم كه در مراسم حضور داشتند به دست بوسی حضرت آقا نایل شوند. ایشان هم اجازه دادند و من پدرم را صدا كردم. پدرم هم آمد و خدمت مقام معظم رهبری رسید. خیلی لحظه‌های شیرین و غیرقابل تكراری بود. خیلی ها پس از جلسه به من گفتند تو در آن لحظه قرآن را زنده كردی اینكه در قرآن این قدر به احسان به والدین توصیه شده و تو زمانی كه در اوج رسیدن به آرزوهایت بودی، پدر را فراموش نكردی و این از رتبه ای كه به دست آورده ای، خیلی مهمتر است؛ چون عمل به قرآن است.

در مدت زمانی كه بنده در محضر آقا تلاوت داشتم، ایشان چند بار با احسنت گفتن، بنده را مورد تفقد قرار دادند. پس از پایان تلاوت كه خدمتشان رسیدم، دعای خیر فرمودند و از من پرسیدند: «شما ساكن كدام شهرید» و من پاسخ دادم آقا من همشهری خودتان هستم كه ایشان لبخند زیبایی زدند و دوباره مرا دعا كردند.

*می‌دانید كه مشهد پایتخت قرآنی ایران است، به نظرتان چه عواملی سبب این جایگاه برای مشهد شده؟

- مشهد، شهر امام رضا(ع) است و بسیاری از جلسات مهم قرآنی مشهد هم در حرم مطهر برگزار می‌شود. اشاره كردم شروع كار من در زمینه قرآن در حرم مطهر بود.

مشهد در زمینه قرآن جایگاه یگانه و بی مثالی دارد. در همین مسابقات امسال كه من حضور داشتم هر روز در ابتدای مسابقات یك قاری میهمان تلاوت داشت كه حدود 6 نفر این قاریان برجسته مشهدی بودند. مشهد در زمینه قرائت قرآن خیلی استعدادهای برجسته ای دارد. در زمینه حفظ از سال 84 كه استاد حسنی برگزیده شدند، ما تا امسال دیگر رتبه‌ای نداشتیم كه امسال این افتخار نصیب من شد. این استعدادی كه در مشهد وجود دارد، باید قدر دانسته شود.

بخصوص استادان بسیار خبره ای در مشهد حضور دارند كه فرصت حضورشان برای هر قرآن آموزی مغتنم است.

من خودم افزون بر استاد گرامی كه اولین استاد من بودند از محضر استادان برجسته ای مثل آقای عابدین زاده، استاد حسنی و استاد درایتی و حاج محمد جواد رجائی بهره بردم و افتخار شاگردی شان را داشتم.

*حالا برسیم به طلبگی شما! كی طلبه شدید و قرآن چه تأثیراتی در زندگی طلبگی شما داشته است؟

- من از سال 79 طلبه حوزه علمیه هستم. به نظرم اگر پسندیده است هر مسلمانی قرآن را بیاموزد، برای طلبه ها ضرورت دارد كه قرآن را بیاموزند؛ چون هم در دروس حوزوی قرآن به دردشان می‌خورد و حوزه‌ها هم باید به قرآن توجه ویژه داشته باشند. سلاح یك طلبه، قرآن است و طلبه ها وقتی وارد حوزه می‌شوند، اتفاقاً بیشتر به قرآن احساس نیاز می‌كنند. مقام معظم رهبری هم بارها بر پررنگ شدن جایگاه قرآن در حوزه‌های علمیه تأكید كرده‌اند و من خیلی خوشحالم كه به عنوان یك طلبه در مسیر قرآن قرار گرفتم.

*و سخن آخر...

- به قول خواجه شیراز «تا بود ذكرت دعا و درس و قرآن، غم مخور.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.