در کشور ما دهها مرکز و مجموعه در ارتباط با ساماندهی فضای مجازی وجود دارد، با این همه هنوز در برابر این موضوع سیاست واحدی نداریم و راههایی برای استفاده بهینه از آن تدارک ندیدهایم. مقالهای میخواندم درباره توسعه اینترنت در مناطق پرت روستایی در هند، سرمایهگذار عمده در این بخش، علاوه بر بخش خصوصی صنعت مخابراتی این کشور، دولت هند بود. چند وزارتخانه گوناگون از جمله وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و وزارت کشور شورای واحدی را به وجود آورده بودند و از راه اینترنت فعالیتهای خود را بخوبی گسترش داده و بهرهوری مورد نظر خود را تا حد قابل ملاحظه و تحسین برانگیزی بالا برده بودند.
به طور مثال آنها به کشاورزان و دامداران روستاهای دورافتاده از طریق یک برنامه اینترنتی موفق، آموزشهای لازم را برای افزایش تولید، رویارویی با آفات و تصحیح شیوههای آبیاری سنتی و غیره ارایه میدادند.
آموزشی مشابه برای خانههای بهداشت روستایی در جهت کنترل بیماریها و درمان امراض سادهتر و شایع از طریق اینترنت صورت میگرفت و به همین ترتیب در بخش آموزش کودکان، بویژه آنها که از مدرسه و آموزشهای رسمی عقب مانده، یا حتی در درسهایی خاص نیازمند تقویت و کمک بودند، فعالیتهای مؤثری از طریق فضای مجازی و همین نرمافزارهای موجود بر روی گوشیهای تلفنهمراه انجام شده بود. وقتی این را با وضعیت فضای مجازی و استفادهای که اکثریت کاربران ما، بویژه نسل جوان امروزه از آن دارند، مقایسه میکنم، این پرسش برایم مطرح میشود که ایراد کار در کجاست؟
با کمال تأسف به نظر میرسد مراکز مربوطه در کشور ما، همواره در برابر ورود این فناوریهای جدید ارتباطی گارد گرفتهاند و بناچار وقتی به خود آمدهاند که دریافتهاند در جهان امروز، از آنها گریزی نیست. فکرش را بکنید، میلیونها نفر از شهروندان ما، به صورت آنلاین میتوانند در دسترس تمام مراکز آموزشی و رسانهای و تبلیغی و اجتماعی و غیره ما باشند. چه کارهای بزرگی را میتوان از این طریق سامان داد. چه انبوهی از مشاغل و کارآفرینیهای جدید را میتوان در این مسیر تعریف کرد. چه بسیاری از راههای طولانی ارتباطی سنتی را اکنون میتوان کوتاه کرد و در هزینههایی گزاف از این راه صرفهجویی کرد و... اما گویا مجموعهای نیست که به عنوان یک اتاق فکر در این مقوله عمل کند و راههای استفاده بهینه از این امکانات جدید را به مرکز مربوطه پیشنهاد بدهد. اگر مجموعههای مرتبطی هست، تنها سرشان گرم آن شده که چه کنند تا در این فضا خطا، جرم و ناهنجاری خاصی صورت نگیرد.
روشن است وقتی آنها که باید نقش آفرینی کنند و اسباب هدایت شوند، تنها سراغ کنترل بروند، آن هم بسیار دور و دید، مخاطبان این فضا، منتظر رسیدنشان نمیمانند، درست یا غلط راه خودشان را میروند. یعنی راههایی را درست میکنند و براه میافتند. روشن است در چنین فضایی فریبکاران و سوءاستفاده کنندگان موفق باشند. ابزار به وفور در اختیار همگان قرار گرفته، اما آموزش برای استفاده صحیح از آن خیر. این خلأ را چه مجموعهای باید پر کند؟ وقتی همه تماشاگرند، به طور قطع با قضا و قدر کار پیش نخواهد رفت!
نظر شما